ازدواج با محارم در دین زرتشت، آری یا خیر؟

  • 1391/12/06 - 03:30

قول موبد نیکنام , موبد آذرگشتسب: که ازدواج با محارم در دین زرتشت وجود ندارد ، جواب دارد.

از جمله بحثها و مواردی که زرتشتیان نسبت به جوامع و ادیان با آن مواجه هستند ، بحث ازدواج با محارم است که زمان زیادی است که این ایراد بر جامعه زرتشتیان نسبت داده می شود و در این بین دو دسته نظریات وجود دارد:

عده ای که عمده آنها زرتشتی هستند ، این ازدواج را در دین زرتشت رد می کنند و بیان می دارند که چنین ازدواجی در ایران باستان و دین زرتشت وجود ندارد.

در مقابل، عده ای که بر این باورند، در دین زرتشت ازدواج با محارم وجود داشته، به چند متن از منابع زرتشتیان اشاره کرده اند.

ابتدا قولی از افرادی که ازدواج با محارم در دین زرتشت را قبول ندارند بیان می کنم:

سوال:

آیا دین زرتشت ازدواج محارم را جایز می داند؟

پاسخ کوروش نیکنام:

خیر، زرتشتیان زناشویی با نزدیکان را ندارند . یکی از تهمت های ناروای دشمنان فرهنگ ایران، ازدواج با محارم در سنت ایران باستان است که دروغی بیش نیست ، در مورد بینش زرتشت دراین باره به هات 53 از گات ها بیندیشیم که پیام آور ایران به دخترش پورچیستا می گوید جاماسب ( که از نزدیکان نیست وبیگانه است ) به خواستگاری تو آمده است من او را در دین داری تایید می کنم ولی تو با خردمندی و اختیار اگر مایلی او را به شوی خود بپذیر. و این نشان از باور به سنت زن و شویی در فرهنگ زرتشتیان است.و هیچگاه در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان مشاهده نشده است .

نکته :

در مورد پاسخ کوروش نیکنام چند نکته قابل تامل است:

۱-آقای نیکنام به جای اینکه پاسخ سوال را بیان کند ، آن را تهمت می داند!! سوال در مورد بحث ازدواج با محارم و باید آقای نیکنام پاسخ شبهات را بدهد ولی بجای آن این مطلب را تنها تهمت می داند و از پاسخ دادن آن به نوعی طفره می دهند.

۲-آقای نیکنام تنها موردی از اشو زرتشت و دخترش را بیان می کند و آن را دال بر  فرهنگ زرتشتیان می داند و نتیجه می گیرد که در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان نبوده است. آیا به نظر شما این پاسخ کاملی می باشد ؟

حال سوالی باقی است که آیا پاسخ نیکنام در جواب سوال ، درست می باشد ؟ آقای نیکنام در عوض پاسخ ، این مقوله را تایید می کنند و بهتر می بود بجای بیان سخن زرتشت در مورد ازدواج ، شبهه را بیان می داشتند.

در ادامه ، قول آقای آذر گشتسب که ازدواج محارم را در ایران باستان و دین زرتشت قبول ندارند بیان می شود، در حالی که این مطلب هم خالی از ایراد نمی باشد.
آقاى آذرگشتسب مى گوید: یكى از اتهاماتى كه به پدران نامدار ما نسبت داده اند تهمت نارواى زناشوئى با نزدیكان است كه از سوى دشمنان ایران و افرادى كه از مذهب ایرانیان باستان اطلاع عمیق نداشته اند، به نیاكان نامدار ما وارد آمده و آنها را به ارتكاب این عمل زشت ، متهم نموده اند. این افتراء نخست از سوى یونانیان كه با پدران ما دشمنى دیرینه داشته اند به منظور خاصى به آنها نسبت داده شد و قرنها بعد پس از آنكه خاك پاك ایران لگدكوب سم ستوران اعراب گردید، اینان نیز تا آنجا كه توانستند به این آتش دامن زدند، و در قرن اخیر چند تن از خاورشناسان و اوستادانان غربى ، با پیدا كردن واژه اوستائى ((فیتودت)) به خیال خودشان به این موضوع - تهمت - صحه گذاشتند، و ما اینك مى كوشیم تا به این تهمت ناروا كه پایه و اساسى ندارد با عقل و منطق جواب گوئیم و براى اینكه نوشته و ترتیب خاصى برخوردار باشد،........ به تهمت هاى وارده یكى پس از دیگرى با دلیل و منطق پاسخ مى گوئیم ، .........

بررسی سه مورد تاریخی:

۱-ازدواج كامبوزیا (کمبوجیه) با خواهر خود
نخستین نویسنده اى كه راجع به این موضوع مطلبى نوشته و این تهمت را به پادشاه بزرگ هخامنشى وارد نموده ، هرودت (484-409 پیش از میلاد) است . این نویسنده شرح قضیه را در كتاب خود به این مضمون آورده است : دومین خطایى كه كامبوزیا (کمبوجیه) مرتكب شد، كشتن خواهرش بود كه او را به مصر آورده و با او مانند یك زن زندگى مى كرد، گرچه او خواهرش بود و از یك پدر و مادر.
طرز ازدواج آنها بدین طریق بود كه پیش از این ، ازدواج برادر و خواهر مرسوم نبود؛ ولى كامبوزیا كه عاشق خواهرش شده بود، با اینكه مى دانست كه این كار غیر عادى است ، معهذا نمى توانست از آن چشم بپوشد. بنابراین پس از مدتى ، این مطلب را با قضات سلطنتى در میان نهاد و از آنها چاره جوئى كرد. داوران از پادشاه سه روز مهلت خواستند تا قوانین كشور را بررسى كنند. پس از پایان مهلت به حضور شاه شرفیاب شده ، به عرض رساندند كه در كلیه قوانین موجود نتوانستند قانونى بیابند كه خواهر را بر برادر حلال كند، ولى قانونى وجود دارد كه مى گوید: شاه سایه خدا است و فوق قانون است ! بنابراین او مى تواند به تمایل خود جامه عمل بپوشاند.
آنچه از این نوشته بدست مى آید این است كه در ایران باستان ازدواج با محارم نه سابقه كشورى داشته و نه سابقه در قوانین مذهبى . بنابراین هرودت گفته اش جز یك تهمت بیش نبوده ، ولى متاءسفانه نویسندگان دیگر كه بعد از هرودت آمده اند این مطلب را ناقص و با غرض خصمانه به مذهب زرتشت نسبت داده اند و پدران ما را متهم به عمل زشت ازدواج با محارم نموده اند.

نکته:

در این پاسخ چند مورد وارد می شود:

اولا اگر منظورتون از نداشتن سابقه کشوری ، این است که این مطلب در داخل ایران صورت نگرفته است ، پس خود اشو زرتشت هم که در خوارزم متولد یافته هم از بحث ایران خارج می باشد؟ غیر از این منطقه مصر هم در آن زمان جزو امپراتوری ایران بوده است؟

دوما مطلب شما در مورد تهمت خواندن سخن هرودت هم نوعی تهمت است چون پاسخ قانع کننده ای بیان نداشتید.

سوما، واقعا مطالبی که از ایران باستان و تاریخ و عقاید آن بدست زمان امروزه رسیده به چه طریق بوده است؟ آیا همین یونانی ها و غرب شناسان برای فهم ایران باستان زحمات زیادی نکشیده اند؟

۲-ازدواج اردشیر دوم با دختر خود

نخستین نویسنده یونانى كه به این موضوع اشاره نموده (( كتزیاس )) است كه در سال 440 قبل از میلاد مى زیسته است  نوشته هاى او در دست نیست ، ولى پلوتارك كه در سال 66 بعد از میلاد به دنیا آمده در رابطه با زندگى اردشیر دوم ، پادشاه هخامنشى به استناد گفته كتزیاس ، این پادشاه را متهم به ازدواج با دخترش مى كند. پلوتارك در این باره مى گوید:

اردشیر دوم - ارتاكزرس - یك كار كرد كه كلیه بدى هاى او را نسبت به یونانیان جبران كرد و آن كشتن - تیسافرن - دشمن بزرگ یونان بود كه پادشاه به اصرار مادرش ، پریزاد، تیسافرن را كشت ، و چون پادشاه این كار را به اصرار مادر و طبق تمایلات او انجام داد، مادرش از آن به بعد مى كوشید كه پادشاه را از خود راضى نگهدارد و در هیچ كارى برخلاف میل او رفتار نكند. پریزاد بارها دیده بود كه پادشاه نسبت به یكى از دخترهاى خود - آتوسا - علاقه زیادى دارد ولى مى كوشد كه این عشق و علاقه را از مادر خود و مردم پوشیده دارد. پریزاد، پس از اطلاع از این موضوع كوشید تا نسبت به نوه اش - آتوسا - علاقه بیشترى نشان دهد و هر وقت فرصت مى یافت ، از زیبائى و حسن رفتار او نزد پادشاه سخن فراوان مى گفت و او را لایق پادشاه مى دانست تا سرانجام ، شاه را تحریك كرد تا با او ازدواج كند.

پاسخ آقای آذرگشتسب: در اینجا باز مشاهده مى شود كه شاهنشاه از اینكه به دختر خود عشق مى ورزد، همواره مى كوشد تا این عشق را از نظر مردم پوشیده دارد، چون از مردم و مادرش خجلت مى كشد، و عاقبت اردشیر به تحریك مادرش كه زن جاه طلب و بدجنسى بود، به این كار اقدام مى ورزد.

 نکته:

لازم به ذکر است، یکی از منابع برای تاریخ نویسان امروزی ، سخنان نویسندگان یونانی می باشد.

پاسخ آقای آذرگشتسب , بیشتر دلالت دارد که این عمل صورت گرفته , هرچند که مخفیانه می باشد ، و ایشان در رد این مطلب سخنی را بیان نداشته اند.

نسبت به اینکه آقای آذر گشتسب در مقام پاسخ گویی و رد این مطلب هستند ، ولی جواب ایشان دال بر رد این مطلب نیست بلکه بر صورت گرفتن این ماجرا دلالت دارد.

۳-ازدواج قباد با دختر خود

موضوع ازدواج قباد با دخترش را اولین بار ((آگاتیس)) كه در عهد پادشاهى انوشیروان مى زیست ، عنوان نموده است كه قباد پدر انوشیروان با دختر خود به نام ((زنبق)) ازدواج كرده ولى بدین موضوع نه فردوسى روانشاد در شاهنامه اش اشاره كرده و نه تاریخ نویسان عرب و دیگر تاریخ نگاران و حتى پروفسور رالینون مترجم تاریخ هرودت به انگلیسى ، در این باره چیزى ننوشته است . اگر شبهه را قوى بگیریم ممكن است بگوئیم كه قباد تحت تأثیر آئین مزدك قرار گرفته و این كار را كرده است ، زیرا مى دانیم در زمان پادشاهى قباد، شخصى به نام مزدك پیدا شد و ادعاى پیامبرى نمود و عده اى از مردم ایران ، از جمله قباد، دین و آئین او را پذیرفتند.

دینى كه مزدك عرضه داشت بر اساس اشتراك در همه چیز دور مى زد. مزدك مى گفت: خداوند همه چیز را براى همگان آفریده است ، و نباید آن را به شخصى معین اختصاص داد. دین جدید با قوانین اشتراكى خود به اساس قانون مالكیت و زناشویى و مراسم و سنن خانوادگى ایرانیان لطمه بزرگى وارد نمود و آن را سست كرد.

پاسخ :آگاتیاس مى گوید: عمل ازدواج با محارم اخیرا در ایران پیدا شده و همه این خلاف قانونها و بى نظمى ها، در اثر تعلیمات دین مزدك در ایران پیدا شده بود كه با خلع قباد از پادشاهى و كشته شدن مزدك و مزدكیان ، ریشه كن شد ، و پیش از پادشاهى قباد و ظهور مزدك ، عمل ازدواج با محارم در ایران ، متداول نبوده و به قول آگاتیاس ، اخیرا شیوع یافته است.

نکته:

در پاسخ این مورد هم آقای آذرگشتسب این مطلب را از یونانیان می داند و همین را موجب رد آن می داند  با اینکه یکی از منابعی که در شناخت ایران باستان و تاریخ آن ، مورد استفاده موخان می باشد ، سخن یونانیون می باشد.

با اینکه آقای آذرگشتسب در مقام رد بحث ازدواج بامحارم هستند ، باز هم وقوع این ماجرا را اثبات می کنند که این مورد ازدواج با محارم صورت پذیرفته است.

چرا آقای آذرگشتسب در تمامی این موارد تاریخی که می خواهند این ادعا ها را رد کند ، آنها را اثبات می کنند ، این دلالت بر چه دارد؟ وجود ازدواج با محارم ، یا عدم وجود آن؟

 

پی نوشت:

1- سایت موبد کوروش نیکنام

2- کتاب نوروز تا نوروز, موبد کوروش نیکنام

3- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان, موبد اردشیر آذرگشسب.

 

لینک مرتبط:

اسناد ازدواج با محارم در آیین زرتشتی

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

اولا، این سایت محلی هست برای بحث های ادیانی!!! دوما، دین اسلام دارای قوانین و چهارچوب های خاصی هست و اگر فردی بخواهد طبق آن عمل کند دچار مشکل و انحراف می شود و احکام اسلام هم در مورد روابط نامشروع دختر و پسر مباحثش رو خوب و روشن بیان کرده است!!! سوما، این کارها فضولی کردن در بقیه آیین ها نیست، بلکه دانستن آنچیز هایی که عده ای ملی گرا آنرا با نام ایران باستان افتخار خود می دانند!!!

درودوسلام مینوسم برای اون دسته دوستان که تواین عصر منفی گرا هستند ونمیتوانند م ث ب ت فکر کنند و ازاین کتابهای ارزشمند نیک گفتارهارو پیدا کنند و انرا در زندگیه روزمره خود باعملکرده خوب انجام دهند واین افتخاریس برای من ایرانی که کهن ترین کتاب اسمانی اوستا و کتابی که معجزه خاتم پیامبران محمد هست را دارم ومن حتی خود را ازین پیامبران جلو حس میکنم چون انهاسختی ها کشیدن که دین و ایین مقدس خود را ترویج کنند و امروز من این دو نگاشته را دارم ودر زندگی ازش استفاده میکنم بدون استرس و سختی و یکی از نکات مشترک این دو دین و ایین این است که هر دو به ازدواج با محارم اشاره کرده ر رابطه با ایین زرتشت و در قران هم ازدواج هابییل با خواهر قابیل و قابییل با خواهره هابییل ....

اولا در مورد ازدواج هابیل و قابیل با خواهرانشان اختلاف بسیار هست و چندین قول در این مورد وجود دارد. دوما، شما که به هر دو کتاب عمل می کنید، به کدام یک از موارد بخش وندیداد از کتاب اوستا عمل کرده اید؟ آیا اصلا از کتاب وندیداد و مطالب آن اطلاع دارین؟

راه در جهان یکی هست و ان راه راستی.

این مطلب رو بچه کوچولوی 2 یا 3 ساله هم متوجه می شه!!! هرچند این مطلب برای مردم زمان زرتشت، مهم و ضروری بوده است.

در چند سال اخیر یکی از موضوعاتی که توسط گرو ههای ضدایرانی بویژه اقلیت پانترکیست بسیار برجسته شده است مسأله ی ازدواج با محارم در ایران باستان است که پیش از این هم مطرح بوده که از آن جمله می توان به منابعی اشاره کرد که اعراب صدراسلام معمولا برای توجیه گذشته ی خود و تحقیر و تخریب شکوه ایرانیان مطرح کرده اند وگه گاه روایتی نیز برای آ نجور کرده اند( 1) که مثلا فلان امام پس از طرح آن توسط یکی از اعراب نسبت به ایرانیان درصدد توجیه آن برآمده! یکی از نقاط اتکای این افراد، آسانگیری خود ایرانیان دراین باره است از جمله نوشته های خسرو معتضد در کتاب « پشت پرده های حرمسرا » درباره ی ازدواج کمبوجیه پسر کورش بزرگ و همچنین پادشاهان اشکانی که مطمئناً هنگام نوشتن این جملات فکر سوءاستفاده ی دشمنان ایران را از طرح چنین مسائلی را هم نکرده است. افزون بر این پس از پیروزی انقلاب 57 نیز برخی افراد متشرّع بخیال خدمت به اسلام درصدد تخریب باستان برآمدند تا حمله ی اعراب به ایران را توجیه کرده و ایشان را ناجی مردم معرفی کنند،غافل از اینکه ، هیچ گاه باور کسی با زور عوض نمیشود. بنابراین سعی کردند همه ی پادشاهان را ستمگر و همه ی مردم را(بخاطر مسلمان نبودن)دچار انحرافات اخلاقی و رفتاری معرفی کنند که با تهاجم اعراب اصلاح شدند. هم اکنون نیز همگی دسته های نامبرده راه خویش را ادامه داده و خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه ی ایران و ایرانی می زنند هرچند اقلیتی شاید انگشت شمار راه خلاف ایشان را میروند.( 2) جدا از دلیل تاریخی- سیاسی بالا، در این تحقیق میکوشیم از چندجنبه این مسأله را مورد بررسی قرار دهیم: 1- جنبه ی منطقی 2- جنبه ی پزشکی از لحاظ منطقی می خواهیم ببینیم طرح چنین مسائلی آیا با عقل سازگار است یا مغالطه بودنش را می توان به آسانی دریافت .از لحاظ پزشکی بررسی می کنیم چنین کاری اصولً ممکن است یا خیر. سرآغاز و مهمترین بخش سناریوی مذکور داستان کمبوجیه است که (مشابه آن را درباره ی حضرت ابراهیم و ساره گفته اند)ودر آن چنین گفته می شود: "به گفته هرودوت، کمبوجیه دلباخته یکی از خواهرانش شده بود و می خواست با او زناشویی کند ، » ولی چون نقشه اش بر خلاف همه رسوم بود پس موبدان و مغان را فراخواند و از آنان پرسید که آیا قانونی هست که اجازه دهد مردی با خواهر خود زناشویی کند.آنان پاسخی به وی دادند که هم جانشان را ایمن می داشت و هم مطابق عدالت بود. آنان گفتند که قانونی نیافته اند که زناشویی خواهر و برادر را جایز شمارد ، ولی قانون دیگری یافته اند که اجازه می دهد شاه هر چه دلش خواست انجام دهد." در این مطلب آمده است که « موبدان را فراخواند » و « آنان گفتند که قانونی نیافته اند » که این بدان معناست که در دین زرتشت چنین چیزی یافت نمی شود( 3) و همچنین آمده است " چون نقشه اش بر خلاف همه ی رسوم بود" یعنی ازدواج با محارم نه تنها در دین زرتشتی خلاف است بلکه با عرف نیز مخالفت دارد. سومین مطلبی که به مرور به وارد کارزار می شود اتصال این داستان به دین و بقیه ی مردم است که چون « پادشاه هرچه دلش خواست انجام دهد » (بدون اینکه ترس از رغبا و اطرافیان داشته باشد) پس دین او اینچنین است و مردم هم اینچنینند!! افزون بر قصه ی کمبوجیه، بر دیگر پادشاهانی هم،چنین اتهاماتی زده شده که همگی اسنادی به مراتب ضعیفتر دارند ازجمله پادشاهان اشکانی که تنها با استناد به آمدن واژه ی خواهر بر روی زن پادشاه( 4)به این نتیجه رسیده اند. یا در شاهنامه صرف اینکه پادشاه ایرانی شرط می گذارد که هرکه بتواند به توران حمله کند دخترش را به عقدش درمی آورد و در پایان هم پسر خودش این کار را میکند، همین نتیجه را می گیرند!! نکته ای که در میان کتاب ها مورداستناد قرار می گیرد این است که هیچکدام از این کتاب ها را افراد مورد اعتماد زرتشتی ننوشته اند( 5) بلکه به دست مسلمانان و گاه مستشرقین غربی نوشته شده که معمولا هم ترجمه ی غیر قابل اعتمادی از متون اوستایی و پهلوی میباشند. از دیگر تکیه گاه های این مسأله عبارت « ختودس » است که بسیار روی آن مانور داده می شود. این واژه در برخی متون بمعنی فداکاری آمده است که صدالبته بخاطر اهمیتی که در دین زرتشت و آداب ایرانیان باستان به خانواده داده می شده است،فداکاری برای خویشان و به ویژه خانواده موردنظر این موارد بوده است.(6) افزون بر این،گاه این واژه به شکل خوئیدوک بکار رفته است.خوئی به معنی خویشی و دودک یعنی دودمان و خاندان، قیاس امروزی آن خویش دودکی می شود و از آن افزودن بر خویشاوندان از طریق زناشویی و زناشویی درون دودمان معنی می دهد و در گاهان که سروده ی خود زرتشت است این واژه دیده نشده است و در روایات پارسی قرن هفدهم خوئیتک دس می باشد که آن را پیوند میان عموزادگان و خاله زادگان معنی کرده اند و بیش از یکصدو بیست نویسنده یونانی و رومی سریانی و یهودی و ارمنی همزمان هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان بوده اند و از میان آنان چند نفر آداب و رسوم و قوانین ایرانی را به خوبی می شناختند و توصیف کرده اند. این چند نفر عبارتند از هرودت و گزنفون، افلاطون ، ارسطو استرابن، آمیانوس ، مارسلینوس ، پروکوپیوس . ولی هیچ کدام از آنان نگفته اند که ازدواج با محارم رسم بوده است اگر چنان رسمی در ایران شایع بوده است محال است این نویسندگان از آن بی اطلاع باشند وگرنه چرا باید ازدواج خودی را به درون خانواده نسبت داد مگر خویشاوندان خودی نیستند؟ و البته که چنین ازدواج هایی هم در اسلام( 7) و هم سنت اقوام ایرانی و غیرایرانی( 8 )تشویق شده است.حتی در زمان کنونی هم در روستاها همه ی مردم با هم نسبت دور یا نزدیک و معمولا از چندطرف با هم خویشاوند هستند .گهگاه می بینیم که در اسناد خود مواردی را آورده اند که تقبیح یک کار را نشانه ی معمول بودن آن می دانند( 9)!این همانند آنست که نتیجه بگیریم چون در قرآن صحبت از تحریم ازدواج با برخی زنها شده است بنابراین مسلمانان تا پیش از نزولش چنین می کردند( 10) جنبه دیگر بحث، بعد زیستی (پزشکی) است که در آن باید معلوم کنیم آیا مردم یک کشور که در آن ازدواج با محارم( 11 ) رایج است آیا می توانند مردمی سالم و نیرومند باشند یا خیر؟ بطور کلی ازدواج بی خطر دنیا سراغ نداریم. ازدواج هر فرد با هر فرد غریبه ای احتمال خطری حدود 2 تا 3 درصد دارد. ازدواج با خویشاوندان بر حسب درجه خویشاوندی متفاوت است. ازدواج خویشاوندان درجه یک (ازدواج برادر و خواهر و یا ازدواج پدر و مادر با فرزند) و ازدواج درجه دو (ازدواج دایی با خواهر زاده) که این دو گروه در همه ادیان حرام است. ثابت شده است که به دلیل تشابه ژنی زیاد خطر تولد فرزند مبتلا به ناهنجاریها وعقب ماندگی ذهنی خیلی زیاد است ازدواج فامیلی ازدواجی است که در آن زوجین با یکدیگر فامیل هستند و بنابراین ژنهای مشابه دارند . در حال حاضر هزاران نوع بیماری ارثی مختلف شناخته شده اند که ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژنهای مشترک در پدر و مادر ، فرزندان را مبتل سازند . این خطر در ازدواجهای فامیلی به علت وجود ژنهای مشترک بیشتر خواهد بود . این بدان معنا نیست که در ازدواجهای غیرفامیلی هیچگونه خطری وجود ندارد ، بلکه احتمال خطر پایین تر خواهد بود . بنابراین ازدواج فامیلی از نظر علم ژنتیک منطقی نیست . جدول زیر ارتباط بین درجه خویشاوندی و درصد ژنهای مشترک را مشخص می کند : درجه خویشاوندی افراد فامیل درصد ژنهای مشترک پدر ، مادر ،فرزندان ، خواهران و برادران 50% خاله ها ، دایی ها ، عموها ، برادر و خواهرزاده ها 25% دختر عمو ، پسر عمو ، دختر خاله ، پسر خاله ، دخترعمه ، پسرعمه ، دختردایی ، پسردایی 12.5% نوه خاله ،نوه دایی ،نوه عمو ، و نوه عمه 6.25% نتیجه خاله ، نتیجه دایی ،نتیجه عمو ،نتیجه عمه 3.12% نبیره خاله ، نبیره دایی ، نبیره عمو ، نبیره عمه 1.5% با چنین تحلیل هایی وقتی در یک جامعه ازدواج خانوادگی رایج باشد مردم بطور معمول باید انواع بیماری را داشته باشند چراکه هر نوزاد 50 درصد ژن مشترک دارد و از هموفیلی گرفته تا نابینایی همگی بالاترین احتمال بروز را دارند. یعنی، چه آ نهایی که مستقیماً حاصل چنین ازدواج هایی هستند و چه آ نهایی که به صورت جهش ژنتیکی دچار شده اند. با توجه به اینکه در هیچکدام از منابع تاریخی هیچ اشاره ای به وجود یک بیماری رایج حتی در یک روستای ایرانی نشده است( 13 ). آیا علم پزشکی دروغ می گوید یا دشمنان ایران؟ برخی چنین از پاسخ طفره می روند که چنین رسمی بوده ولی همه گیر نبوده! ولی وقتی استناد به فلان واژه ی دینی می کنند که سفارش به این کار کرده فکر نمی کنند حداقل بخاطر سفارش دین هم رایج شود؟ پرسش دوم من این است که تا عصر کنونی که خانواده ها برای بی شوهر نماندن دخترانشان رسم بده و بستان را انجام می دهند و عروس میگیرند به شرط ازدواج برادر عروس با دخترشان آیا وقتی براحتی می توانستند بدون هیچ ذلتی و زیربار هیچ شرطی رفتن فرزندان خود را با هم تزویج کنند عقل حکم نمی کرد که چنین چیزی همه گیر شود؟ آیا وقتی خواهر و برادری نصف عمر خود را با هم گذرانده اند با فرض وجود چنین رسمی منطقی نیست بقیه ی عمر را هم با یکدیگر ادامه دهند؟ پرسش سوم اینکه چرا در کتاب های دینی زرتشتی مستقیماً واژه ی ازدواج با محارم گفته نشده که ایشان را به دردسر تفسیر یک اصطلح بیاندازد؟ قابل ذکر است تنها جایی که ازدواج با محارم ثابت شده است خاندان سلطنتی فراعین و بطالسه ی مصر باستان است(نه به دین ایشان ارتباط دارد و نه بومیان قبطی مصر)که در آنجا هم پژوهش ها نشان داده که پادشاهانشان بیش از 25 سال عمر نمی کرده و بر اثر بیماری ناشناخته ای بدنی گلبی شکل داشته اند.( (14) آیا چنین گزارشی درباره ی پادشاهان ایران وجود دارد؟؟ سخن آخر: به عنوان یک جمع بندی باید گفت که احکام هر دین اگرچه برای کافران آن دین ممکن است دست آویز تمسخر باشد ولی هیچ گاه مؤمنین از احکام دینشان بخاطر تمسخر و تحقیر دیگران دست برنمی دارند. برای نمونه ازدواج موقت در تشیع است که بسیار مورد تحقیر اهل سنت است ولی باز نه کسی وجودش را انکار می کند و نه حتی کنارگذاشته می شود.

اثبات وجود ازدواج با محارم در دین زرتشتی . وجود ازدواج با محارم مربوط به این چند سال نیست! بلکه از زمانهای قدیم و هزاران و صدها ساله قدمت داره. یونانیها و رومیها به زرتشتیها بابت این کار زشت کنایه میزدن! حتی پس از ورود اسلام به ایران، این بحث اونقدر رای زرتشتیها سنگین بود که مجبور شدن بغ نسک و ورشتمان نسک اوستا رو از اوستا حذف کنند (چون ازدواج با محارم به صراحت تو این قستهای اوستا اومده بود.) گفتی این بحث رو گروه های ضد ایرانی راه انداختن ؟ یعنی فردوسی که این رو تأیید کرده ضد ایران بود ؟ یا ابوریحان بیرونی که میگه زرتشت کذاب و دروغگو بود هم ضد ایران بوده ؟ موبدان زرتشتی که این ازدواج با محارم رو تأیید کردند هم ضد ایران بودند ؟

کسی مدعی نیست که همه مردم ایران این کار رو انجام میدادند. به هر حال بودند افرادی که ازدواج با محارم (که در منطق شاهان و موبدان ایران باستان، هنجار شمرده میشد) رو زیر پا بگذارند.

در اداغمه شما به هرودوت استناد کردید و بعد هم جلوتر گفتید که هرودت و گزنفون، افلاطون ، ارسطو استرابن، آمیانوس ، مارسلینوس ، پروکوپیوس فرهنگ ایران رو به خوبی میشناختن !!!! واقعاً به نظر شما این افراد به خوبی با ایران و تاریخ و فرهنگش آشنا بودند ؟!! (جواب بدید خیلی مهمه!!) اما اینکه شما دائما دست گداییتون جلوی منابع غربی دراز هست واسه اینه که خودتون میدونید اولا به شدت گرفتار فقر متون مکتوب هستید و دوما اگر به همین مقدار متون مکتوب هم اعتنا کنید آبرویی واستون نمیمونه ! شما چرا به متون پهلوی توجه نمیکنید ؟ از دینکرد گرفته تا ویزیدگیهای زادس‌پرام و..... که تو متون پهلوی اومده که خود زرتشت هم با دخترش همبستر شد و شخصاً ازدواج با محارم رو اجرا کرد.

گفتید نکته ای که در میان کتاب ها مورداستناد قرار می گیرد این است که هیچکدام از این کتاب ها را افراد مورد اعتماد زرتشتی ننوشته اند ! پاسخ: عجب ! پس اون همه متون پهلوی و اوستا رو کی نوشته ؟!!!!!! واقعاً وقتی خود موبدان و حتی بزرگترین موبدان قابل اعتماد نباشن پس دیگه کی قابل اعتماد هست ؟ً!!!!!!!!!! اینی که گفتید این کلمه به معنی فداکاری اومده هم دروغه و بازی با کلمات هست. شما هرچی در متون تفسیری و نوشته های موبدان مطالعه کنید بیشتر یقین براتون میشه که این کلمه هم در معنی و مهمتر از همه در مصداف به معنی همبستری با خواهر و مادر و دختر هست

درباره اینکه گفتید گاتها مال زرتشت هست هم حرف درستی نیست ! گاتها ربطی به زرتشت ندارد. این کتاب در گذر تاریخ شدیداً مورد نقصان و زیاده قرار گرفته است. و از طرفی هیچ دلیل عقلی و تاریخی وجود ندارد که نشان دهد این کتاب از سوی زرتشت است. نقدی بر سخنان موبد خورشیدیان درباره ی اعتبار گاتها : http://www.adyannet.com/news/1533 .............................. گاتها ربطی به زرتشت ندارد ... : http://www.adyannet.com/news/1515 ........................ نقدی بر سخن موبد کورش نیکنام درباره ی اعتبار گاتها : http://www.adyannet.com/news/1509 .............................. زیاده در گاتها : http://www.adyannet.com/news/1496 ........................... حذف بخش عظیمی از گاتها در گذر تاریخ : http://www.adyannet.com/news/1470 ........................... اخراجی های گاتها : http://www.adyannet.com/news/1464 ............................... نقدی بر کتابت گاتها ؛ وقتی اهریمن سخنان اهورامزدا را نوشت : http://www.adyannet.com/news/1460

درباره مسائل ژنتیکی هم وجود ژنهای مشترک اگر موجب نقص بشود یک چیز حتمی نیست. چون با مسائل دیگه قابل جبران هست. مثل تغذیه و اب و هوا و ... میتونن جبران کننده مشکلات ژنتیکی باشند. مثلاً شما گفتید بین دختر عمو ، پسر عمو ، دختر خاله ، پسر خاله ، دخترعمه ، پسرعمه ، دختردایی ، پسردایی ۱۲.۵% زن مشترک هست ؟ خوب در برخی روستاها همه یا بیشتر ازدواجها با عموزاده و عمه زاده و خاله زاده و دایی زاده هست ولی آمار نقص جسمی -0- هست ! اصلاً در خیلی از روستاها که ازدواج فامیلی هست یا بچه ناقص وجود نداره یا خیلی خیلی کم ! چون تغذیه و استحکام بدنی جبران کننده عیب های دیگه هست. گفتید: ««برخی چنین از پاسخ طفره می روند که چنین رسمی بوده ولی همه گیر نبوده! ولی وقتی استناد به فلان واژه ی دینی می کنند که سفارش به این کار کرده فکر نمی کنند حداقل بخاطر سفارش دین هم رایج شود؟»» پاسخ: خیر ! چه بسا دینی چیزی رو بیان کنه که مورد اقبال قرار نگیره . موبدان زرتشتی تا همین قرن 3-4 هجری با ترفندهای مختلف سعی میکردند که این مسئله رو بین زرتشتیها جا بندازند با انواع وعده و وعیدها ولی قرائن تاریخی نشون میده که موفق نبودند.

گفنید: ««ولی هیچ گاه مؤمنین از احکام دینشان بخاطر تمسخر و تحقیر دیگران دست برنمی دارند»» پاسخ: چرا ! پیراوان هر مکتب و تفکری وقتی توسختی قرار بگیرند ممکنه از عقائدشون دست بردارند @ مثلاً در سنت مسیحیت انجیلی، شدیدن از دانش و استدلال فرار شده ولی خود مسیحیا الان مجبور شدن تا حدی کوتاه بیان. در سنت اسلامی برای دزد قطع دست تعیین شده ولی چون ایران تحت فشار بین المللی و حقوق بشر و از این حرفها هست و غرب دوست داره تو ایران دزد زیاد باشه ایران هم مجبور شده که از این سنت دست برداره ! این وسط زرتشتیها خیلی بیشتر از بقیه گذشته خودشون رو انکار میکنن چون وضع سنت و باورهاشون تقریباً بدتر از دیگر مکتبها و تفکرات هست. حتی از گذشته عرب ها هم بدتر هست (این واقعیته) چون عربها با همه حرفها گذشته خودشون رو با شجاعت قبول دارن ولی دین زرتشتی اون قدر گذشته ش مهیب هست که با وجود سندهای زیاد ولی قبول نمیکنن و انکار میکنن

سلام من دنبال یه سایت میگردم که بتونه کوروشو رد کنه میشه کمکم کنید.ویا سایتی که بتونه توضیح بده چرا امروز کوروشو خیلی بزرگ کردن.

درود بر امیر بسیار شیوا و منطقی. در جواب ناشناس بالا که در پاسخ به امیر اظهار فضل نمودن: نرود میخ آهنین در سنگ!!!

به شخصه از پانترکیست ها شنیده ام که فتوا دادن تاریخ و تمدن باستان ایران خیالی و پوچه!!! شماها هم کاملا مشخصه که (با عرض معذرت) نیت پلیدتون چی هستش! خیر سرتون میگین که دارین آگاه سازی و شفاف ساری گذشته ایران رو میکنین. اینو نگین جی بگین؟ آقای فردوسی پور میخن...! آقایان پانترکیست اینو بدونین که در راستای اهداف دشمنان ایران خصوصا وهابی ها و صهیونیست ها قدم نهادن جز رسوایی عاقبتی ندارد.

درود اهورامزدا بر زرتشت پاک اولین پیامبر راستین در جهان که از دین به معنای وجدان سخن گفت و سه نیک را پاس داشت پندار و گفتار و کردار

اگر کمی مطالعه داشتین متوجه می شدین که زرتشت اولین پیامبر نیست؟ طبق گفته خود موبدان زرتشتی، در زمان و تولد اشو زرتشت اختلافات زیادی هست! سه شعار زرتشت هم برای مردم زمانه خود زرتشت که دقیقا معلوم نیست فایده داشته! و الا در این زمان که این سه شعار را بچه های کوچک هم متوجه می شوند!!!

""سه شعار زرتشت هم برای مردم زمانه خود زرتشت که دقیقا معلوم نیست فایده داشته! و الا در این زمان که این سه شعار را بچه های کوچک هم متوجه می شوند!!!"" در برابر پاسخهای دیگران جز سفسطه و بازی با کلمات از شما نمیبینم، می دونید موضوع چیه!؟ آدمی که خواب باشه رو میشه بیدار کرد اما آدمی که خودش رو به خواب زده باشه هرگز و سخت ترین کارهای عالم فهماندن موضوعی به کسی است که برای نفهمیدنش نان می گیرد و مواجب...

نمی دونم شما چه کسی هستید، ولی شما که سفسطه و بازی با کلمات انجام نمی دهید، اگر مطلبی دارید بفرمایید تا استفاده کنیم!!! به گونه می گویید که بازی با کلمات و سفسطه انجام می دهم که انگار، بقیه مطالب را در مورد سخنان دوستان ندیده اید!!! به نظر من فردی خواب هست که از تاریخ کشورش تنها گل و بلبل را می خواهد بداند و قبول کند، و تمامی نکات ایران باستان و تاریخ را نمی خواهد بداند!!! در مورد شعار زرتشت هم مطلب مشخص هستف این سه شعار برای مردم و راهبرد جامعه امروز فایده ندارد، چون سخنی ابتدایی است و پیش پا افتاده!!!

من اتفاقا مطالب رو مطالعه کردم و با این آگاهی، سفسطه و بازی با کلمات و اصرار عجیب بر این موضوع رو در شما دیدم، من منظور خاصی ندارم اما بیشتر به نوشته ها و دفاعیات و تعصبات روزنامه کیهان شبیه هست!!! رفتار و پاسخ شما و یکی دو نفر دیگه که هستند رو در برابر پاسخ های مستدل دیگرانی که بودن رو دیدم؛ احتیاجی به انداختن خودم در این دور باطل نمی بینم، به قول معروف گر در خانه کس هست یک حرف بس است! ""در مورد شعار زرتشت هم مطلب مشخص هستف این سه شعار برای مردم و راهبرد جامعه امروز فایده ندارد، چون سخنی ابتدایی است و پیش پا افتاده!!!"" احتمالا منظور شما «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» هست، خوب دیگه به این جمله قصار شما چی میشه گفت!!! به نظر میرسه شما این مراحل رو گذر کردین و دیگه به خیلی بالا بالاها رسیدین و الان باید نزدیکیهای خدا باشین و شاید هم از خدا هم عبور کرده باشین!!! من پیش از این فکر میکردم به خواب زدن باشه اما الان نظرم بیشتر به بیماری هست تا خواب!

درود بر زرتشت، پیامبر ایرانی این مطلب در مورد ازدواج با محارم اصلا وجود نداشته، معلوم نیست چه کسی این مطالب رو بوجود آورده

سلام دوستان. من ادم مذهبیو تعصبی نیستم ولی خواندن نظرات عزیزان به من این انگیزه را داد که نظر شخصی را ارایه بدم. مقایسه درست بین هر چیزی زمانی رخ میده که انها در یک زمان و مکان و با شرایط برابر در رقابت باهم قرار بگیرند . اختلاف زمانی بین ادیان خصوصا زرتشت و اسلام قابل توجه هست و مطمینا اکتشافات و علایق و سلایق افراد تا اسلام دستخوش تغییررو پیشرفت بوده. اینکه گفته میشه در دین زرتشت ادرار گاو و یا کشتن جانوران مقدس بوده اقتضای علمی ان زمان بوده چون همانطور که میدانید زرتشت پیامبر در اصل یک دانشمند بوده که اولین مرحله یکجا نشینی و ایجاد کشاورزی متمرکز را را ه انداز ی نموده. بسیاری از مطالب علمی زمان خودش را تنها میتوانسه در قالب دین و مذهب به مردم تفهیم کنه همانطور که دیگر ادیان. ازدواج با محارم در طول تاریخ و در زمان اضطرار در اکثر خاندانهای سلطنتی اتفاق افتاده تا قدرت به دست اجانب نیفته و این اصلا عجیب و وقیح نیست. دلایل سیاسی و مملکتداریاز قبح مسئله کم میکرده. من خودم مسلمان هستم و ایرانی و هر دو مذهب اسلام و زرتشت برایم عزیزو مقدسه، اکثر پیامبران انسانهای آمی و بیسواد و چوپان و البته عارف بودند که حالا بر اثر تجربه و خصلت ذاتی نیکی که داشتند به مقامی بزرگ رسیدند اما پیامبر دانشمند و محقق و مملکت دار و مقام دار کم بودند زرتشت یک دانشمند بزرگ بزرگ بوده و همیشه نیز خواهد بود . من شخصا علاقه زیادی به سخنان ایشان دارم اینکه در زمانی بسیار دور به این پایه از درک و روشن بینی رسیده و خصوصا در سرزمین ایران مایه افتخار بنده هست . امیدوارم دوستان گلم بتونن بدون تعصبات قومی و مذهبی و با مطالعه درست تاریخ نظرات سازنده تریارائه بدن و خاطر همیدیگر را مشوش نکنند.

درود بر شما طبق چه منبع و رفرنسی بیان می دارید که زرتشت دانشمند بوده است؟ در مورد ادرار گاو هم زرتشت به این مطلب اشاره ای نکرده است و اگر جایی هست که چنین مطلبی ذکر شده، بفرمایید تا ما هم از آن آگاه باشیم؟ در مورد ازدواج با محارم، شاید در مورد پادشاهان و و خاندانهای سلطنتی اینگونه بوده ولی چرا در زمانهای دیگر در کتابهای دینی زرتشتیان آمده است: http://www.adyannet.com/news/1141 http://www.adyannet.com/news/8529 بهتر است قبل از مطالعه سخنان این قبیل افراد، در ابتدا از دانشمند بودن یا نبودن و فایده مند بودن سخن آنها کمی بررسی و مطالعه انجام بدین!!!

جناب كوروش نكته مثبتي كه در شما ديده ميشود توجه كاملتان به نظرات است منتهي متاسفانه به شدت تعصبي و غرض ورزانه برخورد ميكنيد و حاضر نيستيد هيچ استدلال و نظري را كه غير از نظر شماست حتي يك درصد قبول كنيد. مطمئن باشيد من و دوستان ديگر اعم از موافق و مخالف با مطالعه و پيش زمينه ذهني در بحث شركت ميكنيم . اين همه اصرار شما براي منفور نشان دادن ادياني غير از اسلام براي چيست؟ اگه يادتان باشه اشاره كردم كه من هم مسلمان هستم البته با مسلمان شدن پدرم ما هم مسلمان شديم شكي هم به دل راه نداديم ولي افرادي مانند شما گمراه كننده هستيد و باعث قضاوت حتما نادرست از اسلام و مسلمان ميشويد. برادر عزيزم در هر فكر و ايدئولوژي و مذهب و ... حتما ايراداتي هست ولي اگه فقط بخوايم به بديها فكر كنيم كه نبايد به هيچ چيزي ايمان بياريم. هر كدوم از ما نظرات درست و غلط خودمونو داريم ولي نبريد باعث تفرقه و بدبيني و فضاحت بشه

خانوم سارا ممنون از توجه شما به کامنت ها، مطلبی که هست من نسبت به دینی غرض ورزی ندارد، بلکه واقعیت را بیان می کنم. شما فرمودین که زرتشت دانشمند بوده، من هم از شما رفرنس خواستم، آیا این تعصب هست؟ شما نوشتید که زرتشت بخاطر علم و دانشی که داشت ادرار گاو را درست دانست، در حالی که با کمی مطالعه متوجه می شدید که اصلا زرتشت احکامی را برای مردم بیان نکرده(طبق گفته موبدان) و اگر بیان کرده ، به ما نرسیده است!!! من مسلمانم و تمامی ادیان، اعم از ادیان شرق و غرب را هم مطالعه کردم ولی آنچه که هست، هر چیز خوبی را در ادیان دیگر دیدم، در دین اسلام بهتر از آن را یافتم. اگر توجه دادن مردم به واقعیت ادیان دیگر، گمراهی هست، پس واقعیت های اسلام را فراموش کردن و به ادیان دیگر دل بستن چی هست؟ هر فکر و ایدئولوژی دارای ایرادات هست ولی دین اسلام خودش ایرادی ندارد و بلکه برخی از پیروان آن در انجام آن تعصب به خرج داده و افراط و تفریطی شده اند.

در ضمن دوست گرامي، نيازي به معرفي سايتهاي دلخواهتان براي گرفتن رفرنس مورد نظر شما نيست. سايتهايي مختص زرتشت وجود دارد كه در انها پرسش و پاسخهاي بسيار جالبي بيان شده و جالبتر اينكه جوابهاي ارايه شده اكثرا( نميگم همه!) بدون غرض ورزي و تعصب بيان شده و افكار مطالعه كننده را براي قضاوت ازاد ميگذارد. من به شخصه كتب ديني تورات و انجيل و قران و اوستا و تحليلهايي كه توانستم پيدا كنم را مطالعه كردم و هنوز هم ادامه ميدم چون با يكي دوبار خواندن و چند جمله را مدنظر قرار دادن نميشه قضاوت كرد. به هر حال نظر شما و دوستانتان بسيار محترم هست و سعي ميكنم از ديد شما هم به قضيه نگاه كنم شايد ديد بدي كه نسبت به رفتار توهين اميز شما ايجاد شده برطرف بشه و به مسلمان بودنم بيشتر ببالم.

در مورد اینکه چرا رفرنس رو از سایت ادیان داده ایم برای این است که تمامی مقالات و مطالب با رفرنس و منابع معتبر و حتی از منابع زرتشتیان من جمله کتب موبدان و نویسندگان زرتشتی نیز استفاده کرده شده است. من هم از سایتهای زرتشتی استفاده و سوال کرده ام ولی متاسفانه چند مشکل وجود دارد:اولا مطالبی را که بیان می کنند غالبا بدون رفرنس و منبع معتبری هست؛ دوما آنچه مد نظر دارند بزرگ دانستن دینی هست که تنها از آن سروده گاتها باقی مانده است؛ سوما در بین مطالب خود بدون دلیل ادیان دیگر من جمله اسلام را مورد تمسخر و ناسزا قرار می دهند. در اینجا رفتار توهین آمیزی صورت نگرفته که اگر صورت گرفته من از جانب خودم عذرخواهم، ولی اگر اصل مطلب را مطالعه نمایید متوجه می شوید که موبدان زرتشتی نسبت به این مطلب، خود ادعای اثبات دارند و حتی برخلاف سخن شما که ازدواج با محارم در بین سلاطین حکومت بوده، در بین کتابهای زرتشتیان این عمل آمده است و دارای ثواب و کرفه بسیار می باشد.

در جواب نام مستعار korosh جنابی که فکر میکنی فقط تو درست میگی، درست میفهمی. جنابی که فکر میکنی غیر خودت هیشکی مطالعه نداره و همه غیر از خودت بی سوادن با اصلا نمیدونن مطالعه و تحقیق یعنی جی!!! متاسفانه باید بگم که این نوع روش شما و پاسخگوییتون به نظرات کاملا الهام گرفته از تندرو های مذهبی است. تندروهایی که میبینید چه بر سر عراق و سوریه اوردن. رفرنس دادن در قالب سایت در برخی موارد خیلی خاص قابل پذیرش میباشد.

دوست گرامی با نام مستعار حسین، حرف شما درست و واقعیت می باشد، ولی ای کاش به دیگران دوستانی هم که صرفا بدون رفرنس و منبع نظر می دهند هم می فرمودین!!! رفرنس ها و منابع مطالب را اگر نگاه کنید، تماما از منابع معتبر می باشد، ولی وقتی از دوستانی که نظر می دهند، خواسته می شود که برای ادعای خود منبعی را معرفی کنند، سخن از تندرو بودن و افراطی بودن می زنند، حال جای سوال باقی است، چرا وقتی این دوستان مطالبی را بدون رفرنس بیان می کنند تندروی نیست، ولی وقتی امثال من درخواست منبع می کنیم، تندروی و از این قبیل موارد هست؟

^~با سلام و درود بر پیامبر خدا زرتشت~^ موضوع رفرنس که شما خیلی دوست داری نیست، چون خیلی از جوابها همون "رفرنس" که شما میگی رو دارن اما موضوع اینه گوش شما چیزی رو که دوست نداره نمیشنوه و چشمان شما چیزی رو که نمی پسنده نمیبینه، به قول معروف آدمی که خواب باشه رو میشه بیدار کرد اما آدمی که خودش رو به خواب زده باشه هرگز، در ضمن یه اسم مستعار دیگه برای خودت پیدا کن یا اونقدر هویت داشته باش که اسم واقعیت رو بنویسی مثل خودم!

دوست عزیز چون دیشب اولین بار وارد این سایت شده و نظرات را مطالعه کردم مطمئن بودم در جایی از شستن بدن با ادرار گاو سخنی خواندم الان به صفحات قبل رجوع کردم و جالبه بدانید در صفحه اول خود شما به آن اشاره کرده اید! قصد اثبات بهتر بودن دینی را ندارم و اصلا حرفم درباره زشت و زیباهای ادیان نیست. چیزی که برام جالب بود اینه که شاید و شاید سه چهار زرتشتی در بحث شما حضور داشتند و جنگی که صورت گرفته بین مسلمانهاست! میشه بگید چرا انقدر رویه و قانونی که حتی در بودن آن شک هست و زرتشتیان گرامی با سرسختی آن را تکذیب میکنند مهم شده؟ تمام قوانین وسنن با گذشت زمان تغییراتی شگرف داشتند و حتی خیلی از آنها منسوخ شده یا فراموش شدند . من فکر میکنم جوابش این باشه که بحث اسلام ستیزی سر زبانها افتاده و شایعه گرایش جوانان به ادیان دیگر قوت گرفته. از نظر من حقیر ، با جوسازی و توهین و سرکوب میل باطنی گرایش به مذهب نمیشه دین و مذهبی را ترویج یا تقویت کرد . بهرحا خوشحال شدم در محفلی علمی و فلسفی شرکت کردم امیدوارم دوستانی که خواهان ادامه این بحث ها هستند به نتیجه مناسبی برسند. متاسفانه دیگه علاقه ای به ادامه این گفتگو که از نظر من فایده بخش نیست ندارم و نمیخوام شک و تردید نسبت به اعتقاداتی که با تحقیق و مطالعه بدست آوردم در قلبم رخنه کنه. با تشکر و بدرود

خانم سارا اگر دقیق تر مطالعه می نمودید، متوجه می شدید که شستن با ادرار را به زرتشت نسبت ندادم، بلکه شستن و خوردن ادرار گاو کاری بوده است که زرتشتیان تا 50، 60 سال پیش انجام می داده اند و امروزه آنرا ترک کرده اند ، و زرتشت به چنین کاری دستور و سروده ای ندارد!!! بهترین راه را برای نداشتن رفرنس و منبع برای سخنتان انتخاب کرده اید.... بحث اینجاست چرا زرتشتیان به راحتی موردی را که در آیین زرتشت وجود داشته و در بین چند پادشاه انجام شده است را رد و انکار می کنند؟؟ تاریخ باید برای ما درس باشد و نه اینکه فقط به خوبی ها و نکات مثبت تاریخ تکیه کنیم و بقیه موارد را بدون هیچ دلیلی رد کنیم و قبول نکنیم!!! در اینجا اگر کسی هم توهین کرده غالبا افرادی بوده اند که برای سخن خود منبع و رفرنسی نداشته و توهین و ناسزا گفتن را بهترین دلیل بر حرف و ادعای خود می دانند... خوشحال می شدیم که مطالب خود را با دلیل و رفرنس بیان می کردین و تبادل بحث می نمودیم.

چرت نگو من خودم زرتشتی ام و همچین چیزی نداریم تو دینمون شما بهتره به صیغه هاتون برسید یا اگه پیدا نکردید جهاد نکاح به راه بی اندازید

دوست گرامی یه سوال از شما دارم، امروزه کتاب احکامی شما چی هست؟ آیا می دانید چرا امروزه موبدان تنها به تنها سروده گاتها اکتفا کرده اند؟ آیا می دانید چرا امروزه پیروان آیین زرتشت کتاب احکامی ندارند؟ صیغه کردن در دین اسلام هم فلسفه دارد و اگر بخواهید بدانید، می توانید از اهل فن آن بپرسید، ولی یک سوال: الان شما پیرو آیین زرتشت هستید و من پیرو دین اسلام! حال بر طبق سه گفتار اشو زرتشت، آیا پندار شما نیک هست یا پندار من؟ آیا اصلا زرتشت مورد نیک و شر را مشخص کرده؟

دانشمندان و فیلسوفان بزرگ جهان درباره زرتشت سخنان چند تن از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ جهان درباره زرتشت،آموزنده ی بزرگ اخلاق رابیندرنات تاگور(شاعر بلند آوازه هندی): زرتشت بزرگترین پیامبر پیشکسوت بود که راه آزادی انتخاب در امور اخلاقی را به روی آدمی گشود؛ ویل دورانت: جنبه اخلاقی آیین زرتشت،عالی تر و شگفت انگیزتر از جنبه الهی آن است؛ پروفسور جیمزدار مستتر(باستان شناس مشهور): آیین زرتشت در بهترین مفهومش آیین زندگی است،این مذهب دو چیز به بشریت هدیه کرده است.وظیفه ی اخلاقی و امید، مردی که با این دو سلاح مسلح باشد میتواند با خونسردی به چهره زندگی و سرنوشت بنگرد؛ فردریک ویلهلم نیچه(فیلسوف بزرگ آلمانی) : زرتشت نخستین کسی بود که در پیکار نیکی و بدی، اخلاق را در عبارات حکمت عقلی بیان نمود و این است کار نمایان زرتشت؛ هگل(دانشمند آلمانی):راستی، پایه ی فرهنگ اهورایی و ریشه ی اخلاق فاضله است؛ ویل دورانت : انسان مطابق با تعلیمات زرتشت، سرباز پیاده ی شطرنج نیست که در جنگ جهانگیر دائمی، بدون اراده خود در حرکت باشد بلکه آزادی اراده دارد؛ فیثاغورس :بر طبق تعلیمات زرتشت، خداوند با راستی یکساناست؛ استاد پورداود: زرتشت در میان اقوام هند و اروپا نخستین و یگانه پیامبری است که آیین یکتا پرستی آورد؛ پروفسور اشپیگل : زرتشت و دوران او، از مهمترین دورانهای رشد و تکامل آدمی محسوب میشود و آیین زرتشت، دینی است که از پیروانش می خواهد از کشتن بی جهت حتی حیوانات ُخودداری کنند و این دستور در آن هنگام داده شده که اجداد فرانسوی ها و انگلیسیها عادت داشتند، قربانی های انسانی را تقدیم خدایان خونخوار خود بنمایند؛ ر.س.رینر : زرتشت یکی از بزرگترین نوابغ دینی است که بشریت تا کنون دیده است؛ هگل(دانشمند آلمانی) : در آیین زرتشت خداوند دارای شکوه وزیبایی است و این محبوبیت به خاطر نیکی آن است....خدای زرتشت عین نیکی است؛ گیگر: دین زرتشتی پاکترین و متعالی ترین آیینی است که تا کنون در دنیا به وجود آمده است؛ فرانسیس گرانت : زرتشت کار را مقدس وآنرا عالیترین جلوه تلاش انسان برای خدمت به پروردگار می داند. می توان گفت شاید در تمام جهان کیشی وجود نداشته باشد که برای کار و فعالیت به عنوان وسیله ای برای رستگاری،چنین شکوه و جلالی قائل شده باشند؛ روژه گارودی(دانشمند فرانسوی) : بر این باورم که پیامبران الهی هیچ یک پیامی بیش از گفتارنیک ، پندارنیک و کردار نیک نیاورده اند که اگر در این مورد با من هم عقیده باشی، باید بگویم که هیچ کدام زیباتر و بهتر از زرتشت آنرا بیان ننموده است؛ موریس مترلینگ : قوانین اخلاقی ای که زرتشت تعلیم داده یکی از عالی ترین و ساده ترین مقررات اخلاقی جهان است؛ رابیندرانات تاگور(شاعر بلند آوازه هندی) : با اینکه زرتشت در میان کسانی که به اجرای مراسم مربوط به جادو وجنبل معتقد بودند گرفتار شده بود،اما در آن ایام تاریک وتهی از عقل و خرد، اظهار داشت که حقیقت دین در اهمیتی است که آن دین از نظر اخلاق دارد و نه در اجرای مراسم ظاهری که دارای ارزش موهوم خیالی است؛ روژه گارودی : زرتشت نخستین پیکره ساز عظمت انسانی، بعد تازه ای به آدمی بخشید ، بعدی به استواری ستون فقرات و به دوری قطب، که با آن انحرافات طبیعت را برای انسان ریشه کن کرد و آنرا در اختیار تاریخ نهاد. به یمن این جهد ملکوتی است که انسان توانست پیامبرانه در آینده و سرنوشت خویش دخیل باشد؛ رابیندرانات تاگور(شاعر بلند آوازه هندی): زرتشت سرود یگانگی می خواند و مرا که خود شاعر و سرود سازم، بی اختیار به سوی نغمه ی آسمانی خود جلب می کند؛ گستاولوبون :باید اقرار کرد که در بین ادیان باستان،هیچکدام از دین زرتشت روحانی تر و اخلاقی تر و منزه تر از مراسم و آداب خرافات نیست؛ رابیندرنات تاگور: زرتشت بزرگترین پیامبری است که در بدو تاریخ بشر ظهور نموده و به وسیله فلسفه خود بشر را از بار سنگین مراسم ظاهری آزاد ساخت و با کمال جدیت در بر انداختن آن کوشیده و اساس مذهب خود را بر تعالیم اخلاقی نهاد؛ ساموییل لنک(دانشمند انگلیسی): حقیقت آیین زرتشت به طورشگفت انگیزی پس از قرن های متمادی امروز مطابق با علوم و کشفیات تازه است. این آیین با وجود آنکه زمان زیادی ازآغاز آن گذشته است به گونه ای اساس آن محکم و درست به جا مانده که به خوبی می تواند نیازهای مادی و معنوی امروزه بشر را رفع نموده ، لوازم یک زندگی سعادتمند نیکی را فراهم آورد و می تواند به آسانی اختلافات بین ایمان و عقاید مذهبی را با علوم و کشفیات جدید مرتفع سازد؛ پروفسور ویتنی(دانشمند امریکایی): ایران در آن زمان برای جهان قوانین وضع نمود و مذهب به وجود آورد و این مذهبی است که در اوستای زرتشت بیان شده است؛ میلز(یکی از نام آورترین ایران شناسان): سروهای زرتشت نخستین کوشش روشن و گویا را برای به ساختن و نو کردن دل مردمان در بردارد و امروز هم در همه دین های ما زنده است و شاید آینده نیز بدان آویخته باشد. این سرودها به راستی در منش یکه و بی همتا است و منش هرگز پیر نمی شود. بر جهان امروز است که آن ها را به کار بندد؛ مری بویس(باستان شناس و دین پژوه انگلیسی) : دین زرتشتی در تاریخ ادیان جایگاه ویژه ای دارد و سرچشمه های آن را چه بسا بتوان تا روزگار هند و اروپاییان پی گرفت.آموزه های زرتشت که جنبه های روحانی و اخلاقی والایی دارند ، مطالعه این دین کهن را بسی مسرت بخش می سازند؛ هگل: نور دانش برای نخستین بار با پیدایش زرتشت در تاریخ آغاز به درخشش کرد؛ فرانسیس پاورکوب: مشکل است تصور کنیم اگر زرتشت وجود نمی داشت، باور های بشر،اکنون به چه صورت بود؛ ویدن گرن(شرق شناس مشهور سوئدی):هنگامی که آیین یهود ،مسیحیت و اسلام را مورد بررسی قرار دهیم ، درمی یابیم زندگی مذهبی مردم باستان به ویژه از زمان شاهنشاهی هخامنشیان به طور قطع، تحت نفوذ آیین زرتشت بوده است؛ مترلینک: پژوهش در آیین زرتشت از لحاظ مسیحیان خیلی جالب توجه است ، زیرا سه چهارم و حتی بیشترباور مسیحیان از ایرانیان گرفته شده است

اخه عرب پرست چه میفهمه زردتشت چیه هیچ اثباتی ندارید فقط حرف رومی ها و یونانیا کنایه میزدن به ایرانیا اخه نادان ها رومیا و یونانیا با مادر و خواهر خود روابط داشتن بعد به ایرانی ها کنایه میزدن هر کار بکنید بدبختید چون قدرتمند ترین زمان ایران زمان هخامنشان و اشکانیان وساسانیان بود شما ارزشتون همان شاه سلطان حسینه چون بی ارزشید

ای کاش کمی ادب را رعایت می کردین اگر شما زرتشتی هستین، پس کتاب روایات آذرفرنبغ را خوانده اید؟ کتاب ارداویراف نامه را چی، آنرا خوانده اید؟ کتاب مینوی خرد را خوانده اید؟ و .... آیا این کتابها هم حرف های رومیان و یونانی ها هست یا سخن موبدان زرتشتی؟ مشکل شما هم این است از تمدن و تاریخ هزاران ساله ایران، تنها به 200 سال هخامنشیان، یا 450 سال ساسانیان و ... تکیه کردین و فکر کردین افتخار تاریخ ایران تنها همین زمان هایی است که برخی از پادشاهان آن از هیچ ظلمی علیه مردم دریغ نکرده اند!!!

برو به شاه سلطان حسین و قبله عالمت افتخار کن من به تمام تاریخ ایران افتخار میکنم چون ملی گرام و شما ها به اعراب

جناب پشوتن ، ای کاش به جای این حرفها برای سخنانت و ادعاهات دلیل می آوردی!! چند سوال ازتون شد و بهتر است شما پاسخ گو باشین!!! اگر افتخار شما ایران و ملی گرا هستین، یک سوال از شما دارم، شما به کدام ایران افتخار می کنید؟ به کدام حد و مرز ایران افتخار می کنید؟ ملی گرا هستین برای کدام ایران؟ ایران زمان الان، یا ایران زمان ساسانیان، یا ایران زمان اشکانیان، یا ایران زمان هخامنشیان، یا ایرانی که هنوز آریایی های به آن مهاجرت نکرده بودند؟ به کدام ایران؟ اگر کمی عرق ملی گرایی هم داشتین، متوجه می شدین که امروزه هم در ایران افراد عرب وجود دارند، و در زمان جنگ همین عربها جلو دشمن را گرفتند!!!! پس کمی مراقب حرفهاتون باشین!!!

كدوم عرب به ايران كمك كرد؟ عرب به عجم كمك كنه؟ همونايي كه به ناموسمون اهانت كردن؟ همونايي كه سر جوونامونو بريدن؟ همونايي كه بچه هامونو يتيم كردن؟ اگه منظور عرب زبانهاي جنوب ايرانن اونا ايرانين خدا نكنه مثل عرباي بي غيرت وطن فروش مثل عربستان و عراق و سوريه و لبنان و ... باشند من خودم جنوب زندگي كردم اونا ايراني عرب زبانند نه عرب صفت 

واي خدا چه بحث بي نتيجه اي! فرض كنيم كه واقعيت داشته و قانون وجود داشته كه چي؟ يعني بايد برگرديم به گذشته درستش كنيم؟ الانو ببينيم قانون الان حكمفرماست نه چند هزار سال پيش. الان توي جامعه بگرديد چيزهايي عرف شده كه حتي تو قانون هم نيومده روابط بين محارم كه بيداد ميكنه در همين كشوري كه ٩٨ درصدش مسلمونن. واقعيت اينه كه اونقدر غرق مسايل اثباتي بي ارزش شديم كه از بچه ها و فرهنگ و تربيت و استحكام خانواده و ارزشهامون غافل شديم. بيايد حالامونو بسازيم درستش كنيم. چه فرقي ميكنه من و شما چه ديني داريم مهم اينه كه انسان با عفت، وطن پرست، با سواد، با فرهنگ درست ، راستگو و درست كردارو امين و .... باشيم.

یعنی شما به تاریخ کشورتون افتخار نمی کنید؟ یعنی گذشتگان شما هیچ دخالتی در زندگی امروز شما نداشتند؟ یعنی اگر در بین اقوام آدم خوار و.... هم به دنیا می آمدید، باز هم گذشته شما براتون بی فایده بود؟ مشکل امروزی ما در این است که واقعیت رو نشناختیم، مشکل این است که فرهنگ ما شده پیروی و تقلید از همون تاریخ گذشته!!! الان 98 درصد مسلمون هستند ولی چند درصد به اسلام عمل می کنند؟

یه با عقل پیدا شد خوشحال شدم یکی حرف درست زد

كاش يكروز برسه كه با ديدي باز و فرهنگي غني و يكدست كه همه قبولش دارند جداي از مذاهب رنگارنگ كنار هم زندگي كنيم و به جاي بحث درباره بهتر بودن كدوم دين يا نژاد يا تاريخ به اينده اي پر از پيشرفت و اسايش و مهرباني و انسانيت واقعي برسيم. در كنار هم از هر زبان و قوميت و مذهب انديشمندان جمع بشن و براي ايجاد جامعه اي ارماني تلاش كنند.

منظور شما از فرهنگ غنی چیست؟ این فرهنگ از کجا آمده است؟ فرهنگ متکی به گذشته انسان دارد و وقتی شما گذشته خود را درست و خوب نشناسید، پس نباید انتظار داشته باشین که امروز خود را درست بسازید و جامعه آرمانی داشته باشین!!!

اگه بنا رو بذاريم روي گذشته پس بايد از خجالت بميريم كه اسلام و گذشته اش چي بوده! از بت پرستي و غارت و خرافات و زنده به گور كردن دختران و به كنيزي گرفتن زنان و.... تا كشتن پاكان و امامان و بي وفتيياشون و تا همين الان كه داعش و امثالش بوجود امدن. اصلا چرا راه دور بريم . از خودمون بگيم چقد به اسلام پايبنديم ؟ فقط توي محرم و رمضان؟ فقط توي گرفتاريا كه بتونيم حاجت بگيريم؟ قران گوش كردن با صوت زيبا توي قبرستون؟ سجده هاي طولاني و جا موندن عكس مهر روي پيشوني براي گرفتن پست و مقام؟ باز بودن مساجد فقط و فقط سر اذان و پناه ندادن به مستمند و بيخانمان به اسم اينكه مسجد خانه خداست؟ رفتن به حرم امام و امامزاده در هنگام گرفتاري و مريضي؟ برتر دونستن خودمون نسبت به ديگر مذاهب و حتي فرقه ها؟ بي حرمتي به زن و همسر با تعدد زوجات به اسم اسلام؟ نماز خوندن مثال نوك زدن كلاغ به زمين؟ بي حرمتي به بزرگتر؟ غيبت و دروغ و تهمت كه از گناهان كبيره هستند ولي براي اكثرمون خيلي راحت و صغيره؟ ... اينا رو تونستيم از گذشته پاك كنيم كه به ما نرسه؟ كجايي برادر من؟ چرا تحقير چرا توهين وقتي خودمون اين همه ايراد داريم اين همه گذشته و تاريخ ... داريم؟ من خجالت ميكشم شما رو نميدونم ولي حتتتما دلايل موجه دارين!!! چون از جواباتون واضح و مبرهن است كه حق كلا با شماست!

شما اسلام را با اعراب اشتباه گرفتید!! کجای اسلام زنده به گور کردن دختران را جواز داده، آیا آیه "بأی ذنبٍ قتلت" را نخوانده اید؟ کجای اسلام غارت و خرافات بوده است؟ شما تعدادی از مشکلاتی که در بین ادیان دیگر هم هست را آورده اید و می گویید در اسلام هست!! این کار درستی نیست!!! اگر شما سخنی در مورد بحث ازدواج با محارم دارید بفرمایید، یعنی سخن و ادعا بر خلاف مطلب بالا، و الا این سخنان شما بیشتر مورادی است که در همه ادیان های دیگر هم وجود دارد و در اینجا جایی برای مطرح کردن آنها نیست....

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.