اسناد

احمد بن حنبل آورده است: «عایشه گفت: اما در مورد علی چیزی به تو نمیگویم؛ اما در مورد عمار شنیدم که پیامبر میگفت عمار بین دو امر مخیر نمیشود، مگر آنکه هدایت کنندهتر و نزدیکتر به صواب را انتخاب میکند.»
مسند احمد، ج41، ص322.

ابن تیمیه مینویسد: «بسیارى از صحابه و تابعین بغض على را در دل داشتند، او را فحش و ناسزا گفته و با او مىجنگیدند.»
منهاج السنه، ج۷، ص۱۳۷ و ۱۳۸.
مقاله: «سب و بغض صحابه»

خباب بن ارت نیز نقل میکند: «نزد پیامبر شکایت کردیم که شدت گرمای شنها پیشانی و دستهایمان را میسوزاند، ولی آن حضرت شکایت ما را نپذیرفت.»
سنن الکبری، بیهقی، ج2، ص151.
یعنی پیامبر اجازه نداد بر گوشه لباس خود سجده کنند.

ابن حجر در شرح حدیثی در باب سجده میگوید: این حدیث، اشاره به این است كه اصل در سجده این است كه پیشانی به زمین برسد، ولی در موقع عدم توانایی واجب نیست.
فتح الباری، ابن حجر، ج1، ص493.

عایشه میگوید: من هرگز ندیدم پیامبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله) به هنگام سجده، پیشانی خود را با چیزی بپوشاند.
المصنف، عبدالرزاق صنعانی، ج1، ص397.
مقاله: «چرا باید سر بر مهر بگذاریم»

عیاض بن عبدالله قرشى گوید: پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) مردى را دید که بر گوشه عمامهاش سجده مىکند، با دستش اشاره فرمود: «عمامهات را کنار بزن» و به پیشانىاش اشاره کرد.

جابر بن عبدالله انصاری میگوید: من با پیغمبر اكرم (صلیاللهعلیهوآله) نماز ظهر میخواندم، مقداری از سنگریزهها را در یك كف دست میگرفتم و آن را از این دست به آن دست میكردم تا خنك شود و بر آن سجده كنم، این كار به خاطر شدت گرما بود.
سنن الکبری، بیهقی، ج2، ص151.

ابن موقت در کتابش مینویسد: «پس اگر بگويی صحت روايات دو کتاب صحيح بخاری و صحيح مسلم، صرفاً به دليل اشتمال آنها بر راويانی که شروطی مشخص و تعيين شده دارند نیست، و علاوه بر اين، امت پس از آن دو، کتابشان را قبول کردهاند و در مورد غير از بخاری و مسلم چنين چيزی رخ نداده است، من (ابن موقت ح

ابنطیفور، عالم مشهور اهل سنت، در کتاب بلاغات النساء، به نقل از صدیقهی طاهره، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مینویسد که ایشان فرمودند: «به خدا سوگند! اگر خلافت را كه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در اختيار على (علیهالسلام) قرار داده بود، از او غصب نمیکردند، ...

بخاری در صحیح خود مینویسد: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از کنار عمار عبور میکردند؛ تا او را دیدند دست بر سر او کشیدند و گرد و خاک را از سر و روی عمار پاک کردند.

ابن کثير از «ابن خلکان» دربارهی قبر «خضر بن نضر اربلی»، فقيه شافعی قرن ششم میگوید: «بعد از آنکه، خضر بن نضر اربلی از دنيا رفت، مردم به زيارت قبر وی میرفتند، من، خودم بارها به زيارت قبر او رفتهام و میديدم که مردم بر سر قبرش سوگواری میکنند و به آن تبرک میجويند.»

حاکم نیشابوری میگوید: از استادم ابوالولید، حسان بن محمد نیشابوری شنیدم که میگفت: پدرم از من پرسید: مشغول جمعآوری چه چیزی هستی؟ در جواب پدرم گفتم: احادیثی را درباره احادیث کتاب بخاری جمعآوری میکنم. پدرم مرا به کتاب صحیح مسلم سفارش کرد و فرمود: کتاب صحیح مسلم برکتش بیشتر است.

هنگامیکه منزل صالح، فرزند احمد بن حنبل آتش گرفت، تمامی اثاثیه و وسایل خانه که ارزش آن چهار هزار دینار تخمین زده میشد، طعمه حریق شد و از بین رفت.

نووی در شرح صحيح مسلم، در مورد حديث عتبان بن مالک که از پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) درخواست کرد تا از باب تبرک، در مکان او نماز گذارد، و آنجا را مصلای خود قرار دهد، میگويد: «در حديث عتبان فواید بسياری است، ازجمله آنها تبرک به صالحين و آثار آنان و نماز بهجای آوردن در مواضعی که آنان در آنجا ن