اسناد

شبلنجی در مورد امام صادق (علیهالسلام) میگوید: «فضيلتها و صفات پسنديده امام صادق (عليهالسلام)، آن اندازه فراوان است كه به محاسبه عادی در نمیآيد و نويسنده هر قدر هوشيار و چيره دست باشد، از عهده بررسی و قلم فرسايی درباره آنها برنمیآيد.»
نور الابصار، شبلنجی، ص297.

ثعلبی در تفسیر خود، روایتی را از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده که: ما (اهل بیت)، همان ریسمان خداوند هستیم که خداوند در قرآن فرموده، همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.
الکشف و البیان، ثعلبی، ج3 ص163.

در مورد عمر، فرزند امیرالمؤمنین بلاذری نوشته است که عمر بن خطاب او را هم نام خود کرد، و به او غلامی بخشید.
انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۱۳.
مقاله: «رابطه و وصلت اهل بیت با خلفا و صحابه»

یعقوبی مینویسد: «حجر بن عدی، عمرو بن حمق و کوفیانِ دوستدار علی (علیهالسلام) آنگاه که میدیدند [بنی امیه] و مغیره بن شعبه بیشرمانه علی (علیهالسلام) را لعنت میکنند، خشمگین میشدند و بر آنان و لعنت کنندگان علی (علیهالسلام) لعنت میفرستادند.»
تاریخ یعقوبی، ج2، ص140.

تلاش معاویه در راه ترویج سب و لعن امیرالمؤمنین در منابع تاریخی و معتبر اهل سنت ذکر شده و مشهور است.
شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج11، ص30.
مقاله: «سبّ و لعن خلفا و عایشه در بین شیعیان»

ابن ابیالحدید از ابوجعفر اسکافی، از بزرگان معتزله بغداد، سخنانی در زمینه نقش بنی امیه در ترویج سب و لعن حضرت علی (علیهالسلام) آورده، که بسیار گویاست: «پس آنان در مدت پادشاهی خویش برای به فراموشی سپردن نام علی (علیهالسلام) و فرزندانش و فرو نشاندن نور آنان و پنهان ساختن برتریها و خوبیها و

یکی از مفاد پیمان صلح امام حسن (علیهالسلام) و معاویه، زبان نگاه داشتن معاویه از سبّ و لعن حضرت علی (علیهالسلام) و شیعیان ایشان بوده است.
الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج3، ص272.

از امام رضا (علیهالسلام) در مورد روایاتی که در آنها برخی از مخالفین، با نام و نشان، مورد لعن و منقَصت قرار گرفتهاند، این روایت آمده که ابراهیم بن ابومحمود میگوید: به امام رضا (علیهالسلام) گفتم: در میان ما اخباری در فضائل امیرالمؤمنین و فضیلت شما اهل بیت وجود دارد که از اخبار مخالفان شماست و

ابن کثیر دمشقی با استناد به اخباری در زمینه حب رسول خدا معتقد است که مسلمانان باید پیامبر اکرم را بیشتر از فرزندان، اموال و جانشان دوست بدارند.
تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج4، ص42.

از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که: بنده ایمان ندارد، مگر اینکه من را از خود، عترتم را از عترت خود، اهلم را از اهل خود و ذاتم را از ذات خود بیشتر دوست بدارد.
معجم الکبیر، طبرانی، ج7، ص86.

از ابوهریره نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: قسم به کسیکه جانم در دست اوست، هیچیک از شما ایمان ندارد، مگر اینکه من نزد او دوست داشتنیتر باشم از پدر و فرزندش.
صحیح بخاری، ج1، ص22، ح14 و 15.

صالحی شامی میگوید: شیخ، پیشوا، علامه نصیرالدین مبارک، مشهور به ابن طباخ، در فتوایی به خط خودش گفته است: هرگاه شخصی در این شب (شب تولد پیامبر) انفاق کند، و گروهی را که احتیاج به طعام دارد، اطعام کند، و برای آنها چیزی که شنیدن آن جایز است بشنواند، و برای مستمعینی که شوق آخرت را دارند، لباسی هدیه

سیوطی از جزری شافعی، عالم قرن نهم اهل سنت، نقل میکند که در کتاب «التعریف بالمولد الشریف» آورده است: روایت تخفیف عذاب ابولهب را (که به خاطر خبر تولد پیامبر، کنیزش را در راه خدا آزاد کرد) در جنهم ذکر کرده و پس از آن تصریح میکند، اگر کار ابولهب کافر، باعث تخفیف عذاب وی شود، پاداش آن مسلمان موحدی ک

صالحی شامی در نقد کلام یکی از کسانیکه جشن ولادت پیامبر را صحیح نمیداند، میگوید: برگزاری جشن ولادت نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، جز به قصد شکر در این ماه شریف برگزار نمیشود، این معنای نیت جشن میلاد است، پس این نیت، بدون شک خوب و قابل ستایش است.