اعتقادات

آیین سرسپاری برای ورود به فرقه اهل حق در نظر گرفته شده و در دو موضع انجام میشود: یکی هنگامی که نوزادی از اهل حق به دنیا میآید و دیگری هنگامی که فردی از غیر اهل حق قصد ورود به این فرقه را دارد. از اصول سرسپردن، شكستن يك عدد جوز هندى است و براى شكستن جوز تشريفات خاصى در جمخانه برگزار مى شود.

فرقه اهل حق برای كمال معنوى و وصول آدمی به حقیقت، چهار مرحله بیان می کند: شريعت، طريقت، معرفت و حقيقت. دوره طريقت و معرفت در ولايت على (ع) طى شد و ظهور سلطان اسحاق آغاز پيدايش مرحله حقيقت است و دستورات سلطان اسحاق را تكامل يافته شريعت محمدى مى دانند.

فرقه اهل حق از میان ابزارهای شناخت، بر شناخت باطنی و کشف و شهود تاکید داشته و شناخت حسی، عقلی و وحی در اندیشه این فرقه جایگاه والایی ندارند.

پیروان فرقه اهل حق در اینکه قبله آنها کجاست اختلاف نظر دارند. گروهی پردیور را قبله خود دانسته و برخی دیگر برای اهل حق قبله ای نمی شناسند و بر اساس رأی و نظر خود چیزی را به عنوان قبله معرفی کرده اند، اما بسیاری، کعبه را قبله خود می دانند.

در باورهای فرقه اهل حق استفاده از زبان نمادین از جمله نمادهای جانوری با هدف حفظ و توجیه باورهای خود مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در پیامد باورمندی این فرقه به تناسخ، روح آدمیان در قالب حيوانات و پرندگان بر حضور نمادهای جانوری در این فرقه اثرگذار بوده است.

بزرگان فرقه اهل حق که خود را تابع شریعت محمدی می دانند بر خلاف رویکرد تبیینی دین اسلام در پنهان داشتن حقیقت و مراسم و مناسک آیین خود نهایت سعی و مراقبت را داشته اند که کسی از راز آن ها مطلع نشود و افراد بیرون از این آیین نباید از آن اطلاع یابند که در اصطلاح آن را«سرّ مگو» می گویند.

جشن خاوندکار عيد دینی و اعتقادی پيروان فرقه اهل حق است. اين جشن پس از سە روز روزه گرفتن (از دوازدهم تا چهاردم سفیدی ماه در چلە زمستان کوردی)، متغير در ايام آبان ماه خورشيدی عید خاونکار برگزار میشود.

از جمله ابزارهای مهم جریان های انحرافی، افراد و گروه های فرصت طلب و سودجو برای حاکم کردن اعتقاد باطل خود، ابزار استضعاف است. به همین جهت افرادی را که با آنها در ارتباط هستند را در ناآگاهی و دور ماندن از حقایق دینی و معرفتی قرار میدهند، به این استضعاف، استضعاف معرفتی و دینی میگویند.

پاره ای از عقاید فرقه اهل حق ریشه در افسانه و اسطوره های خیالی دارد. از اسطوره های مربوط به خداشناسی در فرقه اهل حق می توان به ذکر شیوۀ ظهور ذات حق در برخی از جامه ها از جمله شاه ویسقلی قرمزی، سلطان سهاک و بابا نااوس اشاره کرد که در متون این فرقه از این افراد به "ذات مهمان" یاد می شود.

بیابس، کلام سر انجام و کلام سایر بزرگان اهل حق، جمع و جمع خانه، آنچه در جم خانه بعنوان نذر و به قانون اهل حق دعا خوانده و مصرف شود و عهد و میثاق به عنوان پنج امر مقدس نزد فرقه اهل حق شمرده می شوند.

در ارتباط با پیوند فرقه اهل حق و دین اسلام دو دیدگاه در پیروان فرقه اهل حق وجود دارد. گروهی از آنها این فرقه را از فرق اسلامی دانسته و در مقابل گروهی مسلمان بودن خود را انکار و فرقه خود را آیینی مستقل می دانند.

فرقه دروزیه و فرقه اهل حق که هرد دو از فرقه های اسلامی محسوب می شوند، در نوع نگرش به ذات الهی و در اعتقاد به تناسخ و حلول دیدگاه های مشابهی دارند.

یکی از القابی که فرقه اهل حق به بزرگان خاندان های خود نسبت می دهند لقب سید است. این لقب بیشتر جنبه تقدس بخشی داشته و دست آویزی برای ریاست کردن بر پیروان است و به معنای رایج در بین شیعیان نیست.

یکی از منابع مهم فرقه اهل حق کتاب «برهان الحق» است. این کتاب از مهم ترین آثار نورعلی الهی به شمار می رود.از وجوه تمایز این اثربا دیگر آثار فرقه اهل حق، تطبیق پاره ای از مبانی اعتقادی واحکام عملی فرقه مذکور با احکام و آیات قرآنـی و روایی شیعه اثنی عشری می باشد.نورعلی الهی در این اثر، خود و پيروانش را شيعه اثني عشری معرفي مي كند.