نظر محمد بن عبدالوهاب درباره حیات برزخی (قسمت دوم)
محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت درباره عالم برزخ معتقد است: ارواح در عالم برزخ حیات دارند؛ از وضع خود در روز قیامت خبر داشته، میدانند جهنمی یا بهشتیاند؛ از اوضاع دنیا باخبرند؛ برخی دنیا را میبینند و برخی که نمیتوانند با دنیا مرتبط شوند، از ارواح تازه درگذشته، از اخبار دنیا (احوال خانواده و دوستان خود) مطلع میشوند؛ اعمال آشنایان بر آنان عرضه میشود.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد بن عبدالوهاب، در مباحث مختلف اعتقادی از جمله توحید، شفاعت، توسل، زیارت و اجتهاد و ... دیدگاههای خاصی ارائه داد و به زعم خودش برای ایجاد اصلاحات در دین و مبارزه با شرک و بدعت، به احیای اهلحدیث و نفی عقلگرایی پرداخت؛ پیروان او گوی سبقت در دوری از معارف اصیل دینی و مخالفت با قاطبه مسلمین را ربوده و در رد نظر علمای فریقین، از او نیز افراطیتر شدند؛ به این جهت برخی از اعتقادات محمد بن عبدالوهاب که هماهنگ با مسلمین و اهلسنت و مخالف با بزرگان فعلی وهابیت است، مثل عقیده به حیات برزخی را بررسی میکنیم. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که یکی از مهمترین اعتقادات چالشی وهابیت -توسل به مردگان- به این اعتقاد بیربط نیست؛ اگر ثابت شود که ارواح انسانها در عالم برزخ حیات ندارند، افکار وهابیت در بیاثر بودن توسل به مردگان، تقویت میشود؛ البته وهابیون نمیتوانند اثبات کنند که این نوع از توسل، بدعت یا شرک است؛ ولی میتوانند بگویند چون مردگان دارای حیات نیستند، توسل به کسی که در آن عالم است، بیفایده است.
روایاتی از محمد بن عبدالوهاب در زمینه شنیدن مردگان پس از قبض روح (در عالم برزخ) نقل شده که ثابت میکند مردگان، غسلدهنده، کفنکننده و تشییعکنندگان خود را شناخته، ذکر خیر آنان درباره خود را میشنود؛[1] این روایات بلافاصله پس از مرگ و تا زمان تشییع و کمی پس از آن است که حیات آنان در عالم برزخ را اثبات میکند؛ اما ممکن است برخی بگویند به علت تعلق شدید روح به جسد، در آن هنگام ممکن است روح با جسم همراهی کند و پس از آن دیگر با این دنیا و تعلقاتش فاصله گرفته و در عالمی دیگر بوده که ارتباطی با دنیا ندارد (البته حیات برزخی و زنده بودن روح در آن عالم، توسط محمد بن عبدالوهاب مفروض گرفته شده است؛ ولی همه وهابیهای امروزی قبول ندارند).
در ادامه چند روایت دیگر از محمد بن عبدالوهاب نقل میکنیم که شیوه ارتباط ارواح با دنیا و اطلاع از اخبار دنیا را به تصویر کشیده است: «... وقتی عبد مؤمن از دنیا میرود، ... خداوند در بهشت را به روی او میگشاید و او هر صبح و شام به جایگاهش مینگرد. وقتی بنده کافری میمیرد، ... او را زده و بر زمین میزنند و دری از آتش به روی او باز میشود، جایگاهش را در آتش صبح و شام مینگرد و از خداوند میخواهد در همین حالت بماند و در آتش نیفتد.
... هنگامی که مؤمن قبض روح میشود، ... ارواح مؤمنینی که در سابق از دنیا رفته بودند، او را ملاقات میکنند و از او جویای اخبار دنیا میشوند؛ ملائکه به آنها میگویند کمی به او ارفاق کنید که از اندوه عظیمی خارج شده است؛ سپس به آن ارواح گزارش احوال زندگان را میدهد؛ از برادر، دوست و ... پس میگوید: فلانی بر همان عهدی که بود، هست؛ ... تا اینکه از فردی که قبل از او فوت شده بود سخن به میان میآید. میگوید: مگر نزد شما نیامده، میگویند: شاید هلاک شده باشد! (به جهنم برزخ فرستاده شده باشد) ...
عمر گفت: «مردگانتان را یاد کنید؛ آنها میبینند آنچه شما نمیبینید؛ ... آنها میبینند و به آنها گفته میشود؛ ... حقایق برایشان روشن میشود» و از ابنابیشیبه نقل کرده که: «هیچ کسی نمیمیرد مگر اینکه افرادی همانند او بر او ظاهر میشوند، اگر اهللهو بوده، اهللهو و اگر اهلذکر بوده، افراد اهلذکر نزد او میآیند».»[2]
وی روایات دیگری نقل میکند که صراحت بیشتری از اطلاع مردگان نسبت به دنیا دارد: «اعمال شما بر نزدیکان و عشیرهتان از مردگان عرضه میشود؛ ... اگر بندهای در صبح کاری انجام دهد، به آشنایان وی در برزخ در عصر عرضه میشود و اگر در آخر روز عملی انجام دهد، روز بعد آنان آگاه میشوند؛ ابوایوب تعجب میکند که راوی بر قولش قسم میخورد؛ ابوایوب میگوید: خدایا به تو پناه میبرم از اینکه نزد عباده و سعد بن عباده، رسوایم کنی به آنچه بعد آنان انجام دادم؛ ... از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده: «از خدا بترسید درباره برادران خود که از دنیا رفتهاند؛ حقیقتاً اعمال شما بر آنان عرضه میشود». حضرت فرمود: «خود را نزد امواتتان رسوا نکنید؛ زیرا اعمال شما بر دوستان شما از اهل قبور عرضه میگردد». ... »[3]
این روایات نشان میدهد ارواح از وضع خود در روز قیامت خبر داشته، میدانند جهنمی یا بهشتیاند؛ از اوضاع دنیا باخبرند؛ برخی دنیا را میبینند و برخی که نمیتوانند با دنیا مرتبط شوند، از ارواح تازه درگذشته، از اخبار دنیا (احوال خانواده و دوستان خود) مطلع میشوند؛ اعمال آشنایان نیز بر آنان عرضه میشود و این مسئله نشان از حیات برزخی دارد.
پینوشت:
[1]. «نظر محمد بن عبدالوهاب درباره حیات برزخی (قسمت اول)»
[2]. أحكام تمنی الموت، محمد بن عبدالوهاب، ص7-11.
[3]. همان، ص63-65.
افزودن نظر جدید