نظر محمد بن عبدالوهاب درباره حیات برزخی (قسمت اول)
محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت درباره مردگان معتقد است: آنان غسلدهنده، کفنکننده و تشییعکنندگان خود را شناخته، ذکر خیر آنان درباره خود را میشنود؛ صدای پیامبر صلیاللهعلیهوآله را میشنوند. وی روایاتی نقل میکند که در آن شنیدن مردگان در عالم برزخ، زنده بودن آنان و مطلع شدن از دنیا اثبات میگردد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد بن عبدالوهاب، پایهگذار فرقه وهابیت بود که بسیاری از عالمان و پیروان دیگر مذاهب اسلامی را تکفیر کرد. وی در سال ۱۱۱۵ قمری متولد شد و در سال ۱۲۰۶ قمری، حدود دو قرن و نیم قبل از دنیا رفت. او که خود و خاندانش، از روحانیان حنبلی مذهب بودند، در مباحث مختلف اعتقادی از جمله توحید، شفاعت، توسل، زیارت و اجتهاد و ... دیدگاههای خاصی ارائه داد و به زعم خودش برای ایجاد اصلاحات در دین و مبارزه با شرک و بدعت، به احیای اهلحدیث و نفی عقلگرایی پرداخت؛ وی متأثر از اندیشههای ابنتیمیه و ابنقیم جوزی دانسته شده و پیروان خود را برای مقابله با مخالفانش، به خشونت و جنگ سوق میداد و گروههای تکفیری مثل القاعده، داعش و طالبان، از او متأثر شدهاند و اندیشههای او در تعمیق شکاف بین شیعه و سنی، مؤثر دانسته شده است.
پیروان او گوی سبقت در دوری از معارف اصیل دینی و مخالفت با قاطبه مسلمین را ربوده و در رد نظر علمای فریقین، از محمد بن عبدالوهاب نیز افراطیتر شدند؛ به این جهت مناسب است برخی از اعتقادات محمد بن عبدالوهاب که هماهنگ با مسلمین و اهلسنت است، مورد بررسی قرار گیرد. یکی از این عقاید، اعتقاد وی به حیات برزخی است. مسلمانان بر اساس آیات و روایات معتقدند، پس از این دنیا، انسان به برزخ برده شده و در برزخ، ارواح انسانها دارای حیات بوده و بین برزخ و دنیا ارتباط وجود دارد و مردگان از دنیا (تا حدودی) باخبرند؛ هم زندگان میتوانند با اهدای ثواب و ... به مردگان بهره برسانند و هم مردگان میتوانند برای زندهها منفعت داشته باشند، مثلاً پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای امت خود، استغفار میکند.[1]
اهمیت این موضوع از این جهت است که یکی از مهمترین اعتقادات چالشی وهابیت -که همان توسل به مردگان است- به این اعتقاد بیربط نیست؛ اگر ثابت شود که ارواح انسانها در عالم برزخ، حیات ندارند، افکار وهابیت در بیاثر بودن توسل به مردگان و کسانی که به برزخ منتقل شدهاند، تقویت میشود؛ البته آنان نمیتوانند اثبات کنند که این کار (توسل به مردگان) بدعت یا شرک است، ولی میتوانند بگویند چون مردگان دارای حیات نیستند، توسل به کسی که در آن عالم است، بیفایده است.
محمد بن عبدالوهاب پایهگذار وهابیت در اوایل کتاب «احکام تمنی الموت» در زمینه شنیدن مردگان پس از قبض روح (در عالم برزخ) چند روایت به این مضمون آورده است: «احمد بن حنبل از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل کرده که فرمود: مُرده، شخصی که او را غسل میدهد و کسی که جنازه او را بر میدارد و کسی که او را کَفن میکند و کسی که او را در قبر میگذارد، میشناسد. هر کس بمیرد، روحش در دست فرشته مرگ است و به جسدش نگاه میکند که چگونه غسلش میدهند، چگونه کفنش میکنند و روی دوش میبرند و به او گفته میشود: ستایش مردم نسبت به خودت را بشنو!
از صحیحین نقل میکند که پیامبر صلیاللهعلیهوآله کنار کشتههای بدر ایستاد؛ فرمود: ای فلان بن فلان! ای فلان بن فلان! ... آیا آنچه را خدا وعده داده بود را حق یافتید؟ من آنچه را که خدا وعده داده بود، حق یافتم! عمر گفت: ای رسول خدا! چگونه با اجسادی سخن میگویید که روح در آنها نیست؟ حضرت فرمود شما شنواتر از آنها به آنچه میگویم نیستید، غیر از اینکه آنها نمیتوانند پاسخ دهند».[2]
طبق این روایات مشخص میشود محمد بن عبدالوهاب، معتقد است مردگان، غسلدهنده، کفنکننده و تشییعکنندگان خود را شناخته، ذکر خیر آنان درباره خود را میشنود؛ صدای پیامبر صلیاللهعلیهوآله را هم میشنوند. در همین روایات شنیدن مردگان در عالم برزخ، زنده بودن آنان و مطلع شدن از دنیا اثبات میگردد.
پینوشت:
[1]. «نظر اهلسنت درباره ارتباط بین دنیا و عالم برزخ»
[2]. أحكام تمنی الموت، محمد بن عبدالوهاب، ص15. «أخرج أحمد وغيره عن أبي سعيد أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: "إن الميت يعرف من يغسله ويحمله ومن يكفنه ومن يدليه في حفرته". وأخرج أبو نعيم وغيره عن عمرو بن دينار قال: "ما من ميت يموت إلا روحه في يد ملك الموت ينظر إلى جسده، كيف يغسل، وكيف يكفن، وكيف يمشى به، ويقال له وهو على سريره: اسمع ثناء الناس عليك".
وللشيخين عن أنس: "أن النبي صلى الله عليه وسلم وقف على قتلى بدر فقال: يا فلان بن فلان، يا فلان بن فلان، هل وجدتم ما وعد ربكم حقا؟ فإني وجدت ما وعدني ربي حقا. فقال عمر: يا رسول الله، كيف تكلم أجسادا لا أرواح فيها؟ فقال: ما أنتم بأسمع لما أقول منهم، غير أنهم لا يستطيعون أن يردوا علي شيئا"».
افزودن نظر جدید