محمد بن عبدالوهاب
تلقین میت، یکی از اعمالی است که معمولاً مسلمانان پس از دفن مرده در قبر انجام میدهند؛ علمای مذاهب فقهی اهلسنت بر جواز یا استحباب این عمل اتفاق دارند؛ حتی از افرادی مانند محمد بن عبدالوهاب که وهابیان آیین خود را از او گرفتهاند نیز جواز این عمل نقل شده است؛ ولی وهابیان معاصر، تلقین میت بعد از دفن را بر خلاف نظر بنیانگذار خود، بدعت میدانند.
محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار وهابیت درباره عالم برزخ معتقد است: ارواح در عالم برزخ حیات دارند؛ از قیامت و اوضاع دنیا باخبرند؛ برخی میبینند؛ برخی از ارواح تازه درگذشته، جویا میشوند؛ اعمال آشنایان بر آنان عرضه میشود؛ اعمال زندگان، به آنان نفع و زیان میرساند؛ برای زندگان نیز منفعت دارند؛ از آنان شفاعت کرده یا به خواب آنان رفته با آنان سخن گفته و پاسخ پرسششان را میدهند.
محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت درباره عالم برزخ معتقد است: ارواح در عالم برزخ حیات دارند؛ اخبار دنیا را درک میکنند؛ به آنان در برزخ از اعمال زندگان، منفعت یا زیان میرسد؛ با روایاتی که نقل میکند، ثابت میشود که محمد بن عبدالوهاب دعا، استغفار و دادن هدیه به مردگان که باعث بخشش آنان گردد را مجاز شمرده و این اعمال را برای آنان در برزخ مفید میداند.
محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت درباره عالم برزخ معتقد است: ارواح در عالم برزخ حیات دارند؛ از وضع خود در روز قیامت خبر داشته، میدانند جهنمی یا بهشتیاند؛ از اوضاع دنیا باخبرند؛ برخی دنیا را میبینند و برخی که نمیتوانند با دنیا مرتبط شوند، از ارواح تازه درگذشته، از اخبار دنیا (احوال خانواده و دوستان خود) مطلع میشوند؛ اعمال آشنایان بر آنان عرضه میشود.
محمد بن عبدالوهاب، بنیانگذار وهابیت درباره مردگان معتقد است: آنان غسلدهنده، کفنکننده و تشییعکنندگان خود را شناخته، ذکر خیر آنان درباره خود را میشنود؛ صدای پیامبر صلیاللهعلیهوآله را میشنوند. وی روایاتی نقل میکند که در آن شنیدن مردگان در عالم برزخ، زنده بودن آنان و مطلع شدن از دنیا اثبات میگردد.
محمد بن عبدالوهاب، عمل مسلمین را به کفار تشبیه میکند و میگوید در بسیاری از شهرها، مکانهایی موجود است که چیزی را در آن بت قرار داده و عبادت میکنند؛ در حالی که میتواند آن مثالها را به مقام ابراهیم در مسجدالحرام تشبیه کند و مسلمین را مشرک نخواند.
قتل و كشتار انسانهای بی گناه، يكی از آثار فرقه منحوس پيروان محمد بن عبدالوهاب است كه سالهای نه چندان دور، توسط استعمار پیر انگلیس در شبه جزیره عربستان به وجود آمدند. پیروان این فرقه شیطانی با عقاید شوم و باطل خود، همواره بر اساس ایجاد رعب و وحشت در بین مسلمانان در سایر بلاد، دست به قتل و کشتار مسلمانان می زنند. تمسک آنان به روایات جعلی و دروغین، سبب شده تا جهالتشان بر همگان آشکار گردد.
تکفیر، بهانهای است که سالها برای کشتن مسلمانان مظلوم در سراسر دنیا استفاده میشود و استعمارگران از آن سود میبرند. در روایات شیعه به تعامل با اهل سنت اشاره شده است، اما وهابیون بر خلاف فرمایش اهل بیت (ع) هر کسی که مخالف آنان باشد را کافر میدانند و او را تکفیر میکنند و کشتن آن مسلمان را واجب شرعی میدانند.
یکی از بدعتهایی که وهابیت تکفیری ایجاد کرده است و خلاف آیات و روایات انجام دادند این است که آنها مشرکین را در شرک ربوبی تطهیر کردند و قائل هستند مشرکین در ربوبیت موحد هستند، ولی در عبودیت مشرک بودند، در حالیکه توحید ربوبی و الوهی (عبادی) جدای هم نیست.
جایگاه فقه در منابع اسلامی بسیار بالا است و تاکید بر تفقه در دین بسیار شده است، تا جایی که مصداق خیر در حق شخص را تفقه در دین دانستهاند.
وهابیت خارجی، همچون محمد بن عبدالوهاب، واژه «اله» در «لا اله الا الله» را به معنای معبود میگیرد؛ یعنی هم و غم پیامبران بر این بود توحید عبادی بشریت را درست کنند، ولی در توحید ربوبی، مشرکین مشکلی نداشتند؛ لذا اله در اینجا به معنای رب نیست، در حالیکه با مراجعه به آیات، اله و رب جدای از هم نیستند.
وهابیت، فرقهای است که توسط محمد بن عبدالوهاب ایجاد شد و دارای اندیشه تکفیری هستند که این تکفیرها را از ابن تیمیه حرانی به ارث بردهاند، با مراجعه به فتاوای ایشان میتوان به خوبی دریافت که همه آنها جیره خواران سفره ابن تیمیه حرانی هستند، از اینرو نهایت غلو را در مورد وی دارند تا جایی که حب و بغضش را نشانه ایمان و کفر دانستهاند.
محمد بن عبدالوهاب خارجی تکفیری، قائل است که مشرکین زمان پیامبران، توحید ربوبی داشتند و خدا را به عنوان رب قبول داشتند و مشکل آنها در توحید الوهی (عبادی) بود، و شرک مشرکین زمان ما، بدتر از شرک مشرکین زمان پیامبر است؛ در حالیکه آیات متعدد، دلالت دارد که مشرکین، در ربوبیت نیز مشرک بودهاند.
ابنعبدالوهاب پایهگذار فرقه گمراه وهابیت، کسی است که بذر تفرقه و تکفیر را در جامعهی اسلامی کاشت؛ او با فتواهای تکفیریاش مسلمانان بیگناه بسیاری را به کشتن داد، اثرات سوء اندیشه افراطی وی، در بین گروههای زاییده از اندیشهاش همچون داعش و القاعده و ... دیده میشود؛ وی اصلا جایگاه علمی بین علمای هم عصرش نداشت.