محمد بن عبدالوهاب
با توجه به روایات حلف به غیر الله (سوگند خوردن به غیر خداوند) از دیدگاه وهابیت و سرکرده آنان یعنی محمد بن عبدالوهاب شرک است. اما باید بیان داشت که هیچ آیه ای از قرآن حلف به غیرالله را منع ننموده و افزون بر آنان، در آیات بسیاری سوگند به غیر الله موجود است. حداکثر استفاده از روایات نیز کراهت و تحریم حلف به غیر الله است.
محمد بن عبدالوهاب با یکسانانگاری اعمال مسلمانان با مشرکان زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، آیات و روایت در این باب را بر مسلمین منطبق دانسته و استغاثه را شرک میداند. این در حالی است که این آیات در مورد مشرکان جاری بوده و مسلمین اساساً خارج از مصادیق آنان هستند.
سرکرده وهابیت (محمد بن عبدالوهاب) با استناد به روایتی مدعی است که تقیه نشان از نفاق و عامل به آن مستحق عذاب است. در حالیکه بنا به اعتراف بزرگان اهلسنت، داستان عمار و نزول آیه 106 سوره نحل بر امر تقیه تصریح دارد.
محمد بن عبدالوهاب در کتاب التوحید خود که دارای جایگاه ویژهای در نزد وهابیان است، مدعی است که هر گونه دعا و درخواست از غیر خداوند، عبادت و موجب شرک است. اما با مراجعه به آیات قرآن، عبادت واقعی زمانی است که عابد به قصد الوهیت معبود، او را عبادت کند.
یکی از انحرافات محمد بن عبدالوهاب این است که وی میگوید: «نماز خواندن در مساجدی که بر قبور انبیاء و صالحان بنا شده است، جایز نیست و بنای مسجد بر قبور حرام است.» که در پاسخ باید گفت عموم روایتی که میگوید نماز و دعا در هر مکانی جایز است، دلالت میکند بر اینکه نماز و دعا نزد قبر پیامبر و صالحان نیز جایز است.
محمد بن عبدالوهاب درباره عقیده شیعه مبنی بر عصمت امامان معصوم میگوید: «اثبات و ادعای عصمت برای امامان، از دروغها و افترائات شیعه است که هیچ دلیلی از کتاب و سنت و اجماع و قیاس صحیح و عقل سلیم ندارد.» پاسخ: روایاتی از پیامبر اکرم نقل شده که برخی از این روایات جز با عصمت ائمه سازگار نیست.
محمد بن عبدالوهاب درباره عقیده شیعه مبنی بر عصمت امامان میگوید: «اثبات و ادعای عصمت برای امامان، از دروغها و افترائات شیعه است که هیچ دلیلی از کتاب و سنت و اجماع و قیاس صحیح و عقل سلیم ندارد و خدا بکشد آنها را که چنین اعتقادی دارند.» پاسخ: دلایل متعددی از قرآن درباره عصمت ائمه وجود دارد.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. برای این منظور، کافی است نیمنگاهی به موضعگیریها و عملکرد و اعتقادات او در طول زندگیش داشته باشیم؛ از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب حیات برزخی را برای پیامبر اکرم و اولیاء خدا انکار میکند.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. برای این منظور، کافی است تنها نیمنگاهی به موضعگیریها و عملکرد و اعتقادات او در طول زندگیش داشته باشیم. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب حیات در عالم برزخ را برای پیامبر اکرم و اولیاء خدا انکار میکند.
محمد بن عبدالوهاب در مورد حضرت مهدی در کتابش به نام رسالة فی الرد علی الرافضة، میگوید که شیعیان میگویند حضرت مهدی (علیه السّلام) از سرداب سامرا ظهور خواهد کرد که در پاسخ باید گفت: هیچ شیعهای نگفته است که محل ظهور حضرت مهدی (علیه السّلام) از سرداب است، بلکه در روایات فراوانی محل ظهور ایشان را بیت الله الحرام معرفی کردهاند.
محمد بن عبدالوهاب در «رسالة فی الرد علی الرافظة» مینویسد: «یکی از کارهای قبیح شیعیان این است که شهادت امام حسین را، ایام عزا اعلام میکنند. نوحه کردن و عزاداری کردن از بزرگترین منکرات دوران جاهلیت است.» در پاسخ به او باید گفت: عزاداری و سوگواری امری است عمومی و انسانی که در میان تمام اقوام و ملل، وجود داشته و دارد.
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده است که ایشان در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی در نقد حدیث غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. ثانیا: بزرگان اهلتسنن مانند احمد بن حنبل از ریاح بن الحرث و احمد بن حنبل از أبی طفیل در کتب معتبرشان، حدیث غدیر را نقل کردهاند.
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده است که وی در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی در نقد حدیث غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. ثانیا: علمای اهلسنت مانند ابن ماجه قزوینی، محمد بن جعفر الکتانی و شعیب الأرنؤوط (معاصر) به صحت حدیث غدیر اعتراف کردهاند.
محمد بن عبدالوهاب از شیخ مفید نقل کرده است که ایشان در کتاب «روضة الواعظین» حدیثی در نقد حدیث غدیر نقل کرده است که در پاسخ باید بگوییم که اولا: شیخ مفید کتابی به نام «روضة الواعظین» ندارد. ثانیا: بزرگان اهلتسنن مانند ترمذی، ابن ماجه قزوینی و ابن حجر عسقلانی در کتب معتبرشان، حدیث غدیر را نقل کردهاند.