محمد بن عبدالوهاب کیست؟
او محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان است که در سال 1703 میلادی، در یک خانواده اهل علم به دنیا آمد. پدر او یک قاضی فقیه بود و پدربزرگ او هم رئیس عالمان نجد بود. او قرآن را در کودکی حفظ کرد و برای علم‌آموزی، به مسافرت رفت. در راه طلب علم، با کتابهای ابن‌تیمیه مواجه شد و آراء و افکار او را قبول کرد و افکار تکفیری خودش را نیز به آنها افزود. این کار باعث پیدایش بذرهای نخستین افکار وهابیت شد.

احمد شریف الازهری، از علمای دانشگاه الازهر مصر: «محمد بن عبدالوهاب در نجد متولد شد؛ پدر و برادرش از عالمان بزرگ بودند. او سپس برای کسب علم، به سایر شهرها سفر کرد؛ زیرا در نجد، عالم بزرگی نداشتیم، به حجاز و عراق سفر کرد و در چند مکان به تحصیل مشغول شد. محمد بن عبدالوهاب شروع به تألیف چند کتاب کرد. او کتاب توحید را نگاشت و در آن همه مسلمانان را تکفیر کرد. او کتاب نواقض الاسلام، اصول السته و ... را نوشت و مسلمانان را در آنها تکفیر کرد. مردم محل، محمد بن عبدالوهابرا به سبب افکارش طرد کردند و گفتند که سخنان تو اشتباه است».

در امارت درعیه، محمد بن سعود آل مقرن، رؤیای تأسیس یک کشور را در سر می‌پروراند تا ذریه‌اش بعد از وی در آن کشور حکومت کنند؛ در آن زمان محمد بن عبدالوهاب نیز از منطقه نجد، به سبب رد دعوتش از سوی مردم، طرد شده بود. او مردم را به شرک متهم کرده بود. محمد بن عبدالوهاب متوجه شد که بدون کمک یک امیر و حاکم، توانایی نشر افکارش را ندارد. یک حاکم باید از افکار او حمایت می‌کرد. محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود ملاقات کرد و هم‌پیمانی خود را با او اعلام کرد و به او گفت: شما می‌بینید که منطقه نجد و اطراف آن از شرک و جهل، پر شده است و اختلاف و جنگ آن را فرا گرفته است. من امیدوارم که شما امامی شوید که مردم به دور او جمع شوند و نسل و ذریه شما نیز بعد از خودتان حاکم شوند. محمد بن سعود با محمد بن عبدالوهاب بیعت کرد و از آن زمان به بعد، دعوت وهابیت به خود رنگ و بوی سیاسی گرفت.

احمد کریمه، از علمای دانشگاه الازهر: «محمد بن عبدالوهاب با خاندان آل‌سعود هم‌پیمان شد و یک پیمان متقابل شکل گرفت. محمد بن عبدالوهاب ادعا می‌کرد که می‌خواهد اسلام صحیح را احیا کند و در مقابل یک وجهه دینی به خاندان آل‌سعود می‌خشید تا بتوانند شبه جزیره عربستان و یا سرزمین نجد و حجاز را تصرف کنند».

احمد شریف الازهری، از علمای دانشگاه الازهر مصر: «ما در سرزمین نجد یک امیر داشتیم که بین او دیگر امیران، نزاع‌های سیاسی وجود داشت. محمد بن سعود، افکار محمد بن عبدالوهاب را پذیرفت تا بتوانند جناح سیاسی او و جناح فکری محمد بن عبدالوهاب در کنار هم قرار بگیرند. (با عرض تأسف)»

بعد از اینکه افکار محمد بن عبدالوهاب متبلور شد و دعوت او با جریان سیاسی محمد بن سعود گره خورد، زمان مناسب فرا رسید که این دعوت در جامعه نشر یابد. زمانی که مردم مشاهده کردند که دعوت وهابیت با دین آنها بسیار متفاوت است، دعوت او را نپذیرفتند و وهابیت، به زور متوسل شد ...