دکتر کمال حبیب، کارشناس حرکت‌های اسلامی از قاهره:
همان‌طور که شما فرمودید، وهابیت فهم دین را در انحصار خود درآورد و از آن تفسیری متفاوت ارائه داد؛ وهابی‌ها فهم خاص خود از اسلام را، اسلام اصیل پنداشتند و هر کسی که با برداشت آنها از اسلام مخالفت کند، از نظر آنان خارج از اسلام محسوب می‌شود؛ پس واجب است که با آنان بجنگیم و آنان را بدعت‌گذار بنامیم.

اینکه ما باید مخالفان وهابیت را تکفیر کنیم، یکی از مشکلات ماست؛ همان‌طور که احمد زینی دحلان می‌گوید: سلیمان، برادر محمد بن عبدالوهاب از او سؤال کرد که اصول دین چند تاست؟ محمد بن عبدالوهاب در جواب گفت: 5 تا و این از مسلمات است و در حدیث جبرئیل نیز آمده است.

سلیمان به برادرش گفت: ولی تو آن را 6 تا قرار داده‌ای. محمد بن عبدالوهاب گفت: چه طور؟ سلیمان به او گفت: زیرا تو به این 5 اصل، یک اصل دیگر اضافه کرده‌ای! و آن اینکه هر کسی از مسلمانان که از تو تبعیت نکند، تو او را خارج از ملت اسلام و کافر می‌دانی یا اینکه معتقدی احکام اسلام بر او بار نمی‌شود.

تمام کار محمد بن عبدالوهاب این بود که اصول جدید تأسیس کند؛ مثلاً اگر شما به کتاب‌های او دقت کنید، از نام‌های آن متوجه این مطلب می‌شوید: «اصول ایمان»، «مسائل جاهلیت»، «اصول سه گانه»، «مفید المستفید فی کفر تارک التوحید» و مسائلی از این قبیل؛ یعنی تمام سعی او این بود که قواعد و اصول جدید تأسیس کند. این اصول جدید، سعی در داخل کردن مسلمان در دین یا باقی گذاشتن آنها در دایره دینداری نداشت؛ بلکه این اصول در صدد بود که چطور آنها را از دایره دینداری خارج کند و به این متهم کند که از توحید بی‌خبرند و توحید آنها ناقص است.