آیا بلند کردن دستها برای دعا، بین اقامه و تکبیرة الاحرام بدعت است؟

  • 1400/03/13 - 10:55
دست به دعا برداشتن، سیره مسلمانان است؛ حتی در سیره پیامبر، و ائمه (علیهم‌السلام)، و سلف نیز وارد شده است که هنگام دعا دستها را به آسمان باز می‌کردند و تفکیک نکرده‌اند چه زمان و یا مکانی این عمل انجام شود؛ پس مشروعیت آن ثابت و عدم مشروعیت آن، دلیل قطعی می‌خواهد، ولی وهابی‌ها آن را مخالف سنت و بدعت دانسته‌اند.

خلاصه
یکی از عباداتی که بین مسلمانان رایج است و در روایات سفارش شده، دعای بین اذان و اقامه، و تکبیرة‌الاحرام است که در برخی از روایات، این زمان را یکی از زمان‌های استجابت دعا معرفی می‌کنند؛ سیره مسلمانان نیز این است که هنگام دعا، دست به آسمان بلند کرده و از خداوند طلب رحمت و غفران دارند؛ اما وهابی‌ها این عمل مسلمانان را منافی با سنت دانسته و معتقدند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) انجام نداده‌اند، پس بدعت است؛ در حالی‌که این ادعای ایشان، واهی بوده و دلیلی بر آن وجود ندارد؛ زیرا مستندات زیادی وجود دارد که بدعت بودن این مسأله را مخدوش می‌کند.

شبهه
رسم است بین مسلمانان که بعد از اذان و اقامه در حالی‌که در سجاده ایستاده‌اند، دستها را به دعا بلند کرده و دعا می‌کنند، وهابی‌ها این عمل را بدعت و منافی با سیره رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و سلف امت می‌دانند؛ از این‌رو در فتاوای خود با این عمل مخالفت می‌کنند، برای نمونه، این سؤال از بن باز شد، وی در پاسخ گفت: برای این عمل، اصلی در دین وجود ندارد و از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد نشده است، و جایی هم ذکر نشده است که ایشان دستانشان را برای دعا باز کرده باشند، پس این عمل اصلی ندارد و بدعت است.[1]

پاسخ
در جواب به این حکم وهابیت می‌توان چند پاسخ را مطرح کرد:
1) این فتوای وهابیت، بیانگر عدم درک صحیح ایشان از مفهوم بدعت است؛ زیرا بزرگان دین برای بدعت، معنا و شرایطی را بیان می‌کنند که بسیاری از مصادیقی را که وهابیت بدعت می‌دانند را شامل نمی‌شود، بلکه بدعت خواندن این مصادیق، خود بدعتی از سوی ایشان است. از طرفی با مراجعه به منابع معتبر فریقین می‌توان دریافت که ایشان برای بدعت شرایطی را از قبیل: دینی بودن مسأله، نداشتن دلیل برای آن (اعم از ادله عام و خاص) در دین، و تنافی داشتن با صریح دین را مطرح می‌کنند که تنها در صورت نبود این شرایط می‌توان گفت فلان فعل، بدعت است.[2] این مساله هم از اموری نیست که بتوان گفت این شرایط در آن جمع شده است.
2) نمی‌توان به صرف ترک سلف، فعلی را بدعت دانست و مُهر مخالفت شرع بر پیشانی آن زد، همان‌گونه که ابن‌قیم جوزیه که وهابی‌ها وی را پذیرفته‌اند و برای فتاوای او، بعد از ابن تیمیه، ارزش بسیاری قائل هستند، در این باب تصریح دارد: کسی‌که بگوید فلان کار جایز نیست، چون سلف انجام نداده‌اند، دلیل بر جهل و عدم علم  گوینده است، چه بسا سلف این کار را انجام داده‌اند، اما کسی شاهد بر آن نبوده.[3]
3) ترک یک عمل هم دلیل بر حرمت و بدعت نیست؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.[حشر/7] آن‌چه را رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) برای شما آورده، بگیرید (و اجرا کنید)، و از آن‌چه نهی کرده، خودداری کنید.» آن‌گونه که در این آیه شریفه مشاهده می‌شود، خداوند می‌فرماید آن‌چه را که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از آن نهی فرموده‌اند، خودداری کنید و نفرموده‌اند آن‌چه که ترک کرده‌اند را خودداری کنید.
4) امروزه برخی عبادات را می‌بینیم که در جامعه اسلامی انجام می‌شود، در حالی‌که کیفیت آن بدین صورت، در زمان رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نبوده است؛ برای نمونه در زمان رسول خدا، تنها یک نماز جمعه در جامعه اسلامی برگزار می‌شد و آن هم در مدینه، از این‌رو افراد هر چند مسافتشان طولانی بود، خود را ملزم به شرکت در همین نماز می‌دانستند و از اقامه نماز جمعه جداگانه در محله خود خودداری می‌کردند؛ با این وجود، با توجه به کثرت نماز جمعه‌هایی که امروزه برگزار می‌شود (مخصوصاً در بین اهل سنت که در هر چند مسجد، یک نماز جمعه برپا می‌شود) کسی مدعی نیست که این عمل بدعت است.
5) فارغ از تمام توجیهات و جواب‌هایی که می‌توان در رد وهابیت داد، برای این مسأله در منابع روایی، دلیل هم وجود دارد که خود گویای جواز آن است؛ برای نمونه در روایت وارد شده است که رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خطاب به یکی از اصحاب که شکایت از کوچک بودن خانه خود داشت، فرمودند: «ارْفَعْ إِلَى السَّمَاءِ وَسَلِ اللهَ السَّعَةَ.[4] دستهایت را به آسمان بلند کن و از خداوند خانه‌ای بزرگ را طلب کن. که این روایت عام است و شامل باز کردن دست‌ها هنگام دعا قبل از تکبیرة الحرام نیز می‌شود.
با توجه به مستندات و ادله بیان شده، روشن می‌گردد که ادعای وهابیت در بدعت دانستن باز کردن دست‌ها هنگام دعا، قبل از تکبیرة‌الاحرام، بی‌دلیل و بدون تکیه بر مبانی اهل سنت است.

پی‌نوشت:

[1]. بن باز، عبد العزيز بن عبد الله (م 1420)، فتاوى نور على الدرب، ج6، ص419، تحقیق: الشويعر، محمد بن سعد، بی تا، بی نا؛ «ليس لهذا أصل ولم ينقل عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه كان يدعو بشيء بين الإقامة وبين الدخول في الصلاة ولم يحفظ عنه أنه رفع يديه في هذا الموطن، بل لا ينبغي لأحد أن يفعل ذلك لأنه خلاف السنة.»
[2]. ابن رجب حنبلی، عبدالرحمن، جامع العلوم والحکم، ج2، ص127، تحقيق: شعيب الأرناؤوط وإبراهيم باجس، مؤسسة الرسالة، بيروت، چاپ هفتم، 1422ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. ابن قیم جوزیة، محمد، کتاب الروح، ص143، دار الكتب العلمية، بيروت، بی‌تا. «وَالْقَائِل أَن أحدا من السّلف لم يفعل ذَلِك قَائِل مَالا علم لَهُ بِهِ فَإِن هَذِه شَهَادَة على نفي مَا لم يعمله فَمَا يدريه أَن السّلف كَانُوا يَفْعَلُونَ ذَلِك وَلَا يشْهدُونَ من حضرهم عَلَيْهِ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. طبراني، سليمان، المعجم الكبير، ج4، ص117، تحقيق: حمدي بن عبد المجيد السلفي، ناشر: مكتبة ابن تيمية، القاهرة، چاپ دوّم، بي تا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

نویسنده: علی اکبر لطفی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.