همسانی رفتار امام علی وحضرت زهرا در مقابله با غاصبان خلافت
وهابیان معاصر، این شبهه را مطرح کردهاند که امام علی (علیهالسلام) برای طلب امامت قیام نکرد، و حضرت فاطمه (علیهاالسلام) برای طلب فدک خروج کرد و این از دو حال خارج نیست: یا فاطمه (علیهاالسلام) شجاعتر از علی (علیهالسلام) است، یا فدک مهمتر از امامت است.
در جواب این شبهه (که در حقیقت از چند شبهه تشکیل شده است) باید گفت:
اولاً: اهمیت فدک بهخاطر ثمر و منافع سالانه اوست که نه تنها حضرت زهرا (عليهاالسلام)، آن را را برای قوام امامت و خلافت امام علی (علیهالسلام) مطالبه کرد، بلکه حتی غاصبان فدک، آن را برای تثبيت حکومت و خلافت خویش غصب کردند، و اهمیت مالی فدک، جهت تثبیت حکومت و خلافت در کلام عمر نمایان است.[1]
ثانیاً: حضرت زهرا (عليهاالسلام) و امام علی (علیهالسلام) در رویارویی و مقابله با غاصبان خلافت، عکس العمل یکسان و برابر داشته و برای مطالبهگری و حقخواهی، قدم به قدم و پا به پای هم اقدام کردند که در این نوشته به اختصار این همسانی رفتار را بررسی خواهیم کرد:
الف) شهادت پیامبر:
بعد از شهادت پیامبر (صلیاللهعليهوآله)، درحالیکه ابوبكر و عمر و تعدادی از انصار، تجهیز پیکر پیامبر را رها کرده و در سقیفه بنی ساعده جمع شده و نقشه شوم غصب خلافت را طراحی میکردند،[2] امام علی (علیهالسلام) مشغول غسل و كفن ودفن پیکر پاک پیامبر (صلیاللهعليهوآله) بودند.[3]
ب) مطالبه گری فدک:
برای مطالبه فدک نیز امام علی (علیهالسلام) پا به پای حضرت زهرا (علیهاالسلام)، به حق خواهی برخاسته و شهادت دادند که فدک ملک حضرت زهرا (علیهاالسلام) است.[4]
ج) طلب یاری برای پس گرفتن خلافت و حکومت:
وقتی که امام علی (علیهالسلام) برای درخواست یاری، شبانه به خانههای انصار رفتند، حضرت زهرا (علیهاالسلام) سوار بر مرکبی با ایشان همراه شدند و مردم را برای حقخواهی و قیام، تشویق میکردند.[5]
د) تحصن امام علی (علیهالسلام) و یارانش در منزل حضرت زهرا (علیهاالسلام):
امام علی (علیهالسلام) و برخی از اصحاب، برای اعتراض و مقابله با حکومت ابوبکر و پس گرفتن خلافت در خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) جمع شدند و خانه حضرت، عملاً پایگاهی برای مقابله با غاصبان خلافت بود.[6]
هـ) حضرت زهرا سخنگوی متحصنین و معترضین به حکومت ابوبکر:
وقتی که عمر (به دستور ابوبکر)، همراه گروهی از مردان، جهت گرفتن بیعت اجباری از امام علی (علیهالسلام) و متحصنین، به خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) یورش برد و تهدید به سوزاندن خانه کرد، جضرت زهرا (علیهاالسلام) از پشت در با عمر حرف زد و سعی کرد او را از این کار منصرف کند،[7] و عملاً حضرت زهرا (علیهاالسلام) سخنگوی معترضین و متحصنین بود.
و) حضرت زهرا (علیهاالسلام) رکن اصلی قیام امام علی (علیهالسلام):
حضرت زهرا (علیهاالسلام)، مهمترین نقش در بین متحصنین را داشت، تا جایی که نوشتهاند: حضرت زهرا (علیهاالسلام) وجهه و اعتبار امام علی (علیهالسلام) بود[8] و تا وقتی که حضرت زهرا (علیهاالسلام) زنده بود، امام علی (علیهالسلام) با ابوبکر بیعت نکرد.[9]
نتیجهگیری:
امام علی و حضرت زهرا در رویارویی با غاصبان خلافت، اقدام به مطالبهگری و حقخواهی کردند و در تمام مراحل (از کفن و دفن پیامبر گرفته، تا مطالبهگری فدک، طلب یاری از انصار، تحصن و اعتراض در خانه حضرت زهرا ) رفتاری یکسان داشته و برای پس گرفتن خلافت که حق امام علی است و همچنین پس گرفتن فدک که حق حضرت زهرا (و قوام و ثبات خلافت) است، پا به پای هم، ایستادگی کردند و کوچکترین اختلافی در رفتار و کردار این دو شخصیت نورانی در مقابله با غاصبان خلافت نمیتوان یافت.
پینوشت:
[1]. علي بن إبراهيم بن أحمد حلبي، السيرة الحلبية، بیروت، دار الكتب العلمية، 1427هـ، ج3، ص512.
[2]. أحمد بن حسين أبو بكر بيهقي، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2003 میلادی، ج8، ص249.
جلال الدين سيوطي، جامع الأحاديث، بیتا، بینا، ج24، ص333.
علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال ، بیروت، موسسة الرسالة، 1989 میلادی، ج5، ص853.
نورالدین هیثمی، مجمع الزوائد، بیروت، دار الفکر، 1412 هـ، ج5، ص331.
ابن اثیر، اسد الغابة، بیتا، بینا، ج2، ص149.
[3]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، 1387هجری، ج3، ص213
عبدالملک عصامی مکی، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1998م، ج2، ص317.
علی محد صلابی، الانشراح ورفع الضیغ فی سیرة ابی بکر الصدیق، القاهرة، دار التوزیع والنشر الاسلامیة، 2002م، ص168.
مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا، ج5، ص67و68.
عبدالرحمن ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دار الفکر، 1988م، ج2، ص487.
[4]. ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقة، مصر، مکتبة القاهرة، 1965میلادی، ص53.
ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة، بیتا، بینا، ج1، ص199.
بلاذری، فتوح البلدان، مصر، مکتبة النهضة المصریة، 1956میلادی، ج1، ص35.
سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، بیتا، بینا، ج3، ص158.
[5]. ابومحمد ابن قتيبة دينوري، الإمامة والسياسة، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1997 میلادی، ج1، ص16.
[6]. مطهر بن طاهر مقدسي، البدء والتاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، بیتا، ج5، ص65
إسماعيل بن عمر بن كثير القرشی، البداية والنهاية، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1988 میلادی، ج2، ص266.
عزالدين ابن أثير، الكامل في التاريخ، بیروت، دار الكتاب العربي، 1997 میلادی، ج2، ص188
جمال الدين أبوالفرج جوزی، المنتظم في تاريخ الأمم والملوك، بیروت، دار الكتب العلمية، 1992 میلادی، ج4، ص64.
جلال الدين سيوطی، تاريخ الخلفاء، مكتبة نزار مصطفى الباز، 2004میلادی، ص55.
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، بیروت، دار التراث، 1387 هـ، ج3، ص205 و 430.
أحمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، دار الحديث، القاهرة، 1995 م، ج1، ص329.
ابن زنجويه، الأموال لابن زنجويه، مركز الملك فيصل للبحوث والدراسات الإسلامية، السعودية، 1986 م، ج1، ص304.
سليمان بن أحمد طبرانی، المعجم الکبیر، مكتبة العلوم والحكم، الموصل، 1983م، ج1، ص62.
متقی هندی، كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال، مؤسسة الرسالة، 1981م، ج5، ص632.
ابوبکر احمد بن عمرو البزار، مسند البزار، بیتا، بینا، ج1، ص141.
اسماعیل بن کثیر، مسند الفاروق، دار الوفاء، المنصورة، 1991م، ج2، ص529.
عبدالرزاق صنعانی، مصنف عبدالرزاق، المجلس العلمی، هند، 1403ه، ج5، ص439.
[7]. ابوالفداء صاحب حماة، تاریخ ابی الفداء، بینا، بیتا، ج1، ص239.
[8]. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، دار طوق النجاة، 1422ه، ج4، ص139.
مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالجیل، بیتا، ج5، ص153.
محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، بیروت، دارالتراث، 1387هـ، ج3، ص208.
[9]. همان.
افزودن نظر جدید