از پيشکاري ازل تا ادعاي خدائي!

  • 1391/11/12 - 17:13
بهاءالله با استفاده از اين فضاي آشوب زده و پريشان با زيرکي و سياست به استحکام جايگاه خود و تضعيف موقعيت يحيي ازل در ميان بابيان پرداخت
ادعای خدایی بهاء الله

بهاءالله در بغداد با عنوان پيشکاري ازل به فعاليت ميان جمعيت آشفته بابيان پرداخت اين گروه  بعلت سر در گمي و نداشتن جايگاه مشخص ديني و دنيوي به يک معضل اجتماعي در عراق تبديل شده بودند و  بهاءالله با استفاده از اين فضاي آشوب زده و پريشان با زيرکي و سياست  به  استحکام جايگاه خود و تضعيف موقعيت يحيي ازل  در ميان بابيان پرداخت او ازل را به بهانه هاي امنيتي در خفا نگهداشته و خود زمام امور را بدست گرفت
حسن موقر باليوزي از بهائيان متعصب و مبلغين بهائي در عين تمجيد از بهاءالله ناخود آگاه به رفتارهاي خاص بهاءالله براي تبليغ خود و کسب رهبري بابيه اشاره مي نمايد :
بهاءالله شروع به بازسازي جامعه بابي ميکند و موفق ميشود که در زمان کوتاهي براي جامعه تجديد اعتبار و آبرو کند بطوريکه در پايان بنا به قول عبدالبها :
بعد از 11 سال اقامت در بغداد روش و سلوک اين طايفه به قسمي واقع شد که شهرت و صيت ـ بهاءالله ـ  تزايد نمود چه که درميان ناس ظاهر و مشهود و با جميع طوايف معاشر و مألوف.ـ بودـ (1 ).
نکته ديگر اينکه جناب بهاءالله از اوضاع آشفته  بابيان در عراق و بي توجهي نسبي حکومت عثماني به مسائل داخلي بابيان استفاده کرده ،  با شرارت به تسويه حساب وحذف فيزيکي مخالفين خويش پرداخت
نتيجه اين شرارت ها فرار بابيان مهم و قابل اعتنا از بغداد و ايجاد فضاي رعب شديد در ميان آنان و قتل و کشتار مخالفان بود.عزيه خانم نوري گروهي که با رهبري زير زميني بها به قلع و قمع بابيان بغداد مشغول بودند را جلادان خونخوار ناميده و مي گويد :
اصحاب طبقه اول که اساميشان مذ کور شد از خوف آن جلادان خونخواربه عزم زيارت اعتاب شريفه به جانب کربلا و نجف و برخي به اطراف ديگر هزيمت نمودند.سيد اسمعيل اصفهاني را سر بريدندو حاجي ميرزا احمد کاشي را شکم دريدند . آقا ابوالقاسم کاشي راکشته در دجله انداختند.سيد احمد را به پيشدو کارش را ساختند. ميرزا رضا خالوي سيد محمد را مغز سرش را به سنگ پراکندندو ميرزا علي را پهلويش را دريده به شاهراه عدمش راندندو غير از اين اشخاص جمعي ديگر را در شب تار کشته اجساد آنها را به دجله انداختند و بعضي را در روز روشن در ميان بازار حراج با خنجر و قمه پاره پاره کردند چنانکه بعضي از مومنين و معتقدين رااين حرکات ،فاسخ اعتقاد و ناسخ اعتماد گرديد بواسطه اين اعمال زشت و خلافکاري هااز دين بيان عدول کرده و اين بيت را انشاد نموده در محافل مي خواندند و مي خنديدند :
اگر حسينعلي ، مظهر حسين علي است ......هزار رحمت حق بر روان پاک يزيد !!
و مي گفتند ما هر چه شنيده بوديم حسين مظلوم بوده است نه ظالم !(2 )
 2سال از اوقات  اقامت در عراق را  بعلت اختلافاتش با ميرزا يحيي صبح ازل براي رهبري فرقه در کوه هاي سليمانيه گذرانيد امّا خود او در اين باره با لحن رياکانه اي مي نويسد :
 مقصود جز اين نبود که محل اختلاف احباب نشوم و مصدر انقلاب اصحاب نگردم. و سبب ضرّ احدي نشوم و علت حزن قلبي نگردم. (3).
میرزا حسینعلی بهاءالله در آوريل سال  ۱۸۶۳ و در آخرين روزهاي حضورش در بغداد  مدت 12 روز در باغ نجيبيه موسوم به رضوان اقامت کرد ، وی در این باغ در حضور عده ای از خواص اصحاب ، خود را موعود بيان اعلان کرد .
بهائيان براي اين دوازده روز اهميت قايلند و چند روز آن را جشن مي‌گيرند که به عيد رضوان يا عيد گل معروف است.
ناگفته نماند که حسینعلی نوری مدعی است که برای اولین بار در تهران به مقام پیامبری رسیده است وی دریکی از الواح خود مدعي ميشود که :
 درشبي از شب ها در عالم رؤيا از جميع جهات اين کلمه عليا اصغا شد انا ننصرک بک و بقلمک. (4 ).
و در صفحه ٥  رساله اي که به مناسبت صدمين سالگرد مرگ بهاءالله به سفارش بيت العدل انتشار يافته است آمده است :
 رسالت حضرت بهاءاللّه در آگوست ١٨٥٢ در زنداني زيرزميني که مشهور به سياه‏چال بود آغاز گرديد.(5)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت :

1.مقاله سياح ص 52
2.تنبيه النائمين صفحه 12
3.کتاب ايقان، مؤسسه مطبوعات بهائي آلمان 1998، ص 165
4.لوح شيخ محمد تقي مجتهد اصفهاني (لوح شيخ نجفي) ، لانگهاين 138 بديع،  ص 15
5.A STATEMENT PREPARED BY THE BAHA’I INTERNATIONAL COMMUNITY, OFFICE OF PUBLIC INFORMATION  NEW YORK PERSIAN EDITION, TRANSLATED FROM THE ORIGINAL ENGLISH 1992

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.