بهائیت وشیخیه
فرقه بهائیت در دوره پهلوی، به دنبال تکرار تراژدی اشغال فلسطین در مورد ایران بود و زمینههای فتح ایران را بطور موازی پیش میبرد. امام خمینی (ره) در آن برهه حساس، هشداری تاریخی به مردم و حکومت داد که بهائیت به دنبال حکومت و سلطه بر شماست؛ اگر غفلت کنید، همه چیزتان را خواهد برد.
نقش بهائیت در اشغال فلسطین، به پیش از تشکیل اسرائیل و همکاری رهبران این فرقه با انگلیسیها و صهیونیستها باز میگردد. زمینهایی که امروزه به عنوان باغها و اماکن مقدس بهائی در اسرائیل شناخته میشوند، حاصل همان خوشخدمتی است که اسرائیل با زور از مسلمانها و حتی فرزندان بهاء گرفت و تقدیم تشکیلات بهائیت کرد.
عسکری یحیی زاده خطیر، روحانینمای حامی فرقه بهائیت، مدعی شد که «الله» وجود ندارد و قرآن کریم، سخنان حضرت محمّد(ص) است. این درحالیست که حضرت محمّد(ص) خود را پیامبر «الله» معرفی کرده و خطابِ برخی آیات، از طرف خدا به اوست. اما انکار انتساب قرآن به پیامبر توسط یحییزاده، شاید برای توجیه غلطنویسی پیامبرنماهای بابی_بهائی است.
بنا به اذعان رسانه رسمی تشکیلات بهائیت، ایمان مطلق آرانی یکی از چهرههای برجسته علمی و تبلیغی فرقه بهائیت است که در کمیته امنیتی این فرقه مسئولیت دارد. با این حساب چه جایی برای قلمفرسایی او در رسانهها و مطبوعات ایرانی وجود دارد و راهبرد نفوذ و تبلیغ غیرمستقیم مطلق آرانی چگونه است؟
«جاوید رحمان» گزارشگر ویژه و سابق سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، پیش از ترک مسئولیت خود و تعویض با «مای ساتو» ژاپنی، گزارشی ضدایرانی را با ادعای «نسلکشی» منافقین و بهائیان منتشر کرد. این گزارش که با اتهامات غلط به جمهوری اسلامی همراه بود را میتوان آموزش خط سِیر فعالیتهای ضدایرانی، به گزارشگر بعدی دانست.
پیش از تأسیس رژیم اشغالگر صهیونیستی در فلسطین، فرقه بهائیت تنها توانست در 20 کشور دنیا نفوذ پیدا کند. اما پس از تشکیل اسرائیل و سازمان جاسوسی موساد، به یکباره نفوذ بهائیت در کشورها، 21 برابر شد و به ادعای بهائیان به 224 کشور رسید! با چیدن پازل رابطه بهائیت و صهیونیستها، به نتایج جالبی در همکاری مشترک این دو شجره خبیثه خواهیم رسید.
سایت بهائی آسو، مقاله «پرستو فروهر» با عنوان «رد فتوا و چاقو» را منتشر کرد و در آن، به حمایت از توهین سلمان رشدی به قرآن و محکومیت فتوای قتل او توسط امام خمینی (ره) اشاره کرد. اما اقدام سایت آسو در حمایت از سلمان رشدی و اسلامستیزی، نشان میدهد که تشکیلات بهائی بر خلاف ادعای خود، با هر جریان ضداسلامی متحد میشود.
در آییننامههای بهائی صراحتاً به وجود دولت مخفی و موازی بهائیت اعتراف شده و حکومت بهائی، دارای سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه دانسته شده است. اما چگونه بهائیت از حکومتی موازی برخوردار و به دنبال ایجاد حکومت دینی جهانی برای خود است، درحالی که تا توانسته علیه حکومت بر مبنای دین، نفرتپراکنی کرده و عامل عقبافتادگی ایران را حکومت دینی دانسته است.
بهائیان یکی از دلایل مخالفت علمای اسلام با مسلک بابیت و بهائیت را تلاش باب و بهاء برای برچیدن طبقه روحانی و علمای دین از جامعه معرفی میکنند. اما درحالی باب و بهاء مخالف وجود علمای دینی معرفی میشوند که در متون این فرقهها، به وجود علمای دینی بابی و بهائی اعتراف شده و آنها را بسیار ستودهاند.
تشکیلات بهائیت خبر داد که در نتیجه پیگیریهای خود، اعضای پارلمان و سناتورها از سراسر اروپا، یک بیانیه مشترک ضدایرانی در خصوص وضعیت زنان بهائی در ایران صادر کردند. تشکیلات بهائیت پس از اغتشاشات برهنگی به دنبال سوءاستفاده از واژه زن، برای وحدت جریانات برانداز و اپوزیسیون ایران بوده است.
بهائیتی که با شعار آزادی، افراد را به خود جذب میکند، با ایجاد فضایی بسته برای پیروانش، حق مشارکت سیاسی و تصمیمگیری برای آینده را از آنان سلب میکند. البته بهائیت نشان داده که آموزه ممنوعیت دخالت در سیاست، خود سیاستی مقطعی است و هر زمان گرایش به قدرتی به نفع بهائیت باشد، این آموزه نیز نقض میشود.
بهائیان امروزه ادعا دارند که روحانیون شیعه برای اولینبار در تاریخ، بابیان و بهائیان را متهم به ارتباط با دولتهای استعماری کردند. این درحالیست که با بررسی شواهد درمییابیم، عبدالبهاء دومین پیشوای بهائیت، اولین کسی بود که اتهام ارتباط با استعمار انگلیس را به بابیت اصیل، یعنی صبح ازل و طرفدران او نسبت داد.
زمستان سال 1402 بود که با حکم قانونی، زمینهای تصرفشده توسط برخی از بهائیان و غیربهائیان در احمدآباد ساری بازپسگیری شد. اما برخی از بهائیان بیتوجه به منع قانونی، حصارها را کنار زده و در اراضی ملّی اقدام به کشاورزی کردند. تشکیلات بهائیت هم با استفاده از این خبر تلاش کرد تا ضمن بهرهگیری تبلیغاتی برای خود، نظام اسلامی را به آپارتاید متهم کند و از فشار افکار عمومی علیه صهیونیستها بکاهد.
فرقهی ضالهی بهائیت، قبل از انقلاب و در دوران حکومت ستمشاهی پهلوی، توانست بسیاری از مناصب بالای دربار را به خود اختصاص دهد و در تصمیمگیرهای مملکتی نقش مؤثری را ایفا کند. بعد از انقلاب اسلامی و با برچیده شدن بساط ظلم و منع حضور بهائیان در مناصب حکومتی، بهائیان از طرق دیگر دست به کار شدند و در فتنهی 88 دست آنها بر ملا شد.