اسنادی بر شهادت حضرت زهرا (س)

  • 1404/08/21 - 15:30
علمای بزرگ اهل سنت، در طول تاریخ به واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسّلام تصریح کردند؛ از باب نمونه: نظّام، متکلّم مشهور اهل سنت که به‌خاطر زیبایی کلامش، به «نظّام» شهرت یافته و مؤسس فرقه نظّامیه است، واقعه هجوم به خانه وحی را این چنین نقل می‌کند: «عمر در روز بیعت، چنان ضربه‌ای به پهلوی فاطمه علیهاالسّلام وارد کرد که محسنش سقط شد.»
شهادت حضرت زهرا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ماجرای هجوم به خانه وحی و رخداد‌های به‌وجود آمده در آن روز که از عواقب سیاه‌ترین روز تاریخ اسلام است، به شهادت جانکاه حضرت زهرا علیهاالسّلام انجامید و بزرگ‌ترین مرثیه تاریخ بشریت را سرود. در این میان، برخی به سبب عدم آگاهی از حدیث و تاریخ، در این واقعیت تردید کرده و بر طبل انکار کوبیده‌اند، امّا در این مقاله مجموعه‌ای از اسناد موجود بر شهادت حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا علیهاالسّلام که بر اساس ترتیب سال وفات علمای اهل‌سنت است را خدمت خوانندگان عزیز ارائه می‌‌کنیم:

- ابراهیم بن سیّار بن هانی، مشهور به نظّام (متوفای 230 هجری)، متکلّم مشهور اهل سنت است که به خاطر زیبایی کلامش در نظم و نثر، به «نظّام» شهرت یافته و مؤسس فرقه نظّامیه و از بزرگان معتزله بوده، در کتاب‌های متعددی از خود، واقعه هجوم به خانه حضرت زهرا علیهاالسّلام را نقل می‌کند: «عمر در روز بیعت، چنان ضربه‌ای به پهلوی فاطمه علیهاالسّلام وارد کرد، که محسنش سقط شد.»[1] متأسفانه برخی از علمای اهل سنت تنها بدین سبب که وی به حقایقی از این دست اعتراف کرده، او را مورد بی‌مهری شدید قرار داده و بدون ارائه دلیل، تهمت‌های ناروایی نثار وی کرده و حتّی وی را از دین اسلام خارج دانسته و نسبت «برهمائی» به او داده‌اند؛ در حالی‌که با نقد و بررسی، حقیقت کشف می‌گردد.

- ابن ابی‌شیبه از اساتید محمد بن اسماعیل بخاری، صاحب معتبرترین کتاب روایی اهل سنت است؛ وی در کتاب «المصنّف» می‌گوید: «هنگامی‌که مردم با ابوبکر بیعت کردند، علی علیه‌السّلام و زبیر نزد فاطمه علیهاالسّلام آمده و با او مشورت کردند و چون خبر به عمر رسید، او درب خانه فاطمه علیهاالسّلام آمد و گفت: ای دختر پیامبر! پس از پدرت کسی گرامی‌تر از تو نزد ما نیست؛ امّا این محبت، مانع از آن نخواهد شد، که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند، من دستور ندهم این خانه را بر اهل آن، به آتش کشند. عمر این جمله را گفت و بیرون رفت. هنگامی‌که علی علیه‌السّلام و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامی پیامبر به علی علیه‌السّلام و زبیر فرمود: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شما به آتش کشد، به خدا سوگند! او آن‌چه را سوگند خورده، انجام می‌دهد.»[2]

- جوینی که علمای اهل سنت، از او به «امام الحرمین» یاد کرده و مقام استادی شخصی هم‌چون «ذهبی» را داراست، از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله این‌گونه روایت می‌کند: «هرگاه فاطمه علیهاالسّلام را می‌بینم به یاد حوادثی می‌افتم، که پس از من، برای او رخ می‌دهد. گویا با چشم خود می‌بینم که ذلّت در خانه وی داخل شده، حرمتش شکسته، حقّش غصب گردیده، از ارث محروم شده، پهلویش بشکسته و فرزندش در رحم سقط گردیده، فریاد می‌زند: «یا محمّداه»؛ ولی کسی به داد او نمی‌رسد، ... فاطمه علیهاالسّلام اولین شخص از اهل بیت من است که غمگین و ستم‌دیده به شهادت رسیده و به من ملحق می‌گردد.»[3]

ذهبی، امام الحدیث و امام الجرح و التعدیل نزد اهل سنت در دو کتاب خود «سیر أعلام النبلاء» و «میزان الإعتدال» و ابن‌حجر عسقلانی در «لسان المیزان»، تأیید ابن ابی‌دارم از این قول را آورده‌اند: «عمر چنان لگدی به فاطمه زد که سبب سقط محسن علیه‌السّلام گردید.»[4] گفتنی است ذهبی و به پیروی از او ابن حجر عسقلانی تلاش کرده‌اند، این روایت را دلیل بر رافضی و شیعه بودن «ابن أبی‌دارم» بدانند، در حالی‌که ذهبی در جایی دیگر از کتاب سیر اعلام النبلاء، «ابن أبی‌دارم» را إمام، حافظ و فاضل خوانده است. امّا چه اتفاقی می‌افتد که هنگامی‌که روایت مورد بحث را تأیید می‌کند، وی را به دلیل رافضی بودن و تأیید همین روایت و برخی روایات دیگر در مذمت خلفاء، نکوهش کرده و حتّی وی را با القابی تند و زننده، هم‌چون «پیرمرد گمراه خرفت» مورد فحّاشی قرار می‌دهد.
آیا جرم شیعه بودن، این‌قدر سنگین و نابخشودنی است که دلیل عدم وثاقت، در نقل حدیث گردد؟! به کدام دلیل رجالی، روایت به‌خاطر رافضی بودن راوی، غیر قابل قبول می‌گردد؟!

پی‌نوشت:
[1]. الملل و النحل، شهرستانی، شريف رضی، ج1، ص71. «إنّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتّی ألقت المحسن من بطنها.»
[2]. المصنف فی الأحادیث والآثار، ابن أبی شیبة، مكتبة الرشد، ج7، ص432. «أنّه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله ص کان علیّ و الزّبیر یدخلان علی فاطمة بنت رسول الله ص فیشاورونها و یرتجعون فی أمرهم ... لیحرقنّ علیکم البیت و أیم الله لیمضینّ لما حلف علیه... .»
[3]. فرائد السمطین، جوینی، مؤسسة المحمودی، ج2، ص35. «... و إنّی لمّا رأیتها، ذکرت ما یصنع بها بعدی، کأنّی بها و قد دخل الذّلّ فی بیتها و انتهکت حرمتها و غصب حقّها و منعت إرثها و کسر جنبها و أسقطت جنینها و ... فتکون أوّل من تلحقنی من أهل بیتی فتقدم علیّ محزونة مکروبة مغمومة مقتولة.»
[4]. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، مؤسسة الرسالة، بیروت، ج15، ص578؛ لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج1، ص268. «إنّ عمر رفس فاطمة حتّی أسقطت بمحسن.»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.