شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها

  • 1404/08/21 - 15:23
حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار صلی‌الله‌علیه‌وآله، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع کرد و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانه‌اش به گونه‌ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه‌های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه‌های بی‌شماری بر جان و روح او نشست.
فاطمه زهرا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نسبت به ادعای واهی برخی از کارشناسان شبکه‌های وهابی، مبنی بر این‌که جسارت خلیفه دوم نسبت به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و این‌که شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها یک افسانه است که شیعه مبدع آن است، باید گفت، این‌که بعد از شهادت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله، عده‌ای به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها حمله‌ور شدند و این‌که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را تهدید کرده، و قسم خوردند که خانه آن حضرت را به آتش می‌کشند، یک امر مسلم و قطعی است.

اين‌كه عمر بن خطاب، به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها جسارت كرده است، از قطعيات تاريخ است و در منابع معتبر به آن پرداخته شده است؛ ازجمله منابع معتبر اهل سنت كه در رابطه با هجوم به خانه حضرت صديقه طاهره سلام‌الله‌علیها سخن به میان آورده‌اند، می‌توان تاریخ طبری را نام برد که می‌نویسد: «عمر بن خطاب به خانه علی آمد، در حالى‌كه گروهى از مهاجران در آن‌جا گرد آمده بودند. به آنان گفت: به خدا سوگند! خانه را به آتش مى‌كشم؛ مگر اين‌كه براى بيعت بيرون بياييد؛ زبير از خانه بيرون آمد، در حالى‌كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع، ديگران هجوم آوردند و شمشير را از دست او گرفتند».[1]

نقل‌های تاریخی، حاکی از آن است که حضرت زهرا علیهاالسّلام، تهدیدِ عمر بن خَطّاب، مبنی بر سوزاندنِ خانه را جدّی دانسته و به واقعی بودنِ آن تصریح فرموده‌اند؛ آن بانو فرمود: «... به خدا سوگند! او به آن‌چه برایش سوگند خورده، عمل می‌کند».[2]

در کتاب اعلام النساء آمده است: «ابوبکر وقتی غیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او، با حضورشان نزد علی علیه‌السلام، سرپیچی کرده بودند-، احساس کرد، لذا عمر را به سراغشان فرستاد. او آمد و ـ در حالی‌‌که آنان در خانه علی علیه‌السلام بودند- صدایشان زد. آنان از بیرون آمدن، امتناع ورزیدند. عمر هیزم طلبید و گفت: قسم به آن‌‌که جانم در دست اوست، یا بیرون می‌آیید، یا بی‌تردید خانه را ـ با هر کس که در آن است-، به آتش می‌کشم».[3]

ابن عبد ربّه (متوفّای ۳۲۸) می‌گوید: «اما آنان‌که از بیعتِ با ابوبکر سرپیچی کردند، ... امّا علی و عبّاس و زبیر، در خانه فاطمه تحصّن کردند تا جایی که ابوبکر، عمر بن خَطّاب را به سراغ آنان فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها بیرون آورد، و به او گفت: اگر امتناع ورزیدند، با آنان بجنگ؛ لذا عمر با شعله‌ای از آتش پیش آمد تا خانه را همراه با آنان به آتش کشد».[4]

ابن شَحْنه، متوفّای (۸۸۲) می‌گوید: «إنَّ عُمَرَ جاءَ إلی بَیْتِ عَلِیٍّ لِیُحْرِقَهُ عَلی مَنْ فِیهِ... .[5] عمر سوی خانه علی علیه‌السلام آمد تا خانه را با اهلش بسوزاند».

بَلاذُری (متوفّای ۲۷۹) می‌گوید: «أنَّ أبابَكْرٍ أرْسَلَ إلی عَلِیٍّ یُرِیدُ الْبَیْعَةَ، فَلَمْ یُبایِعْ. فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتِیلَةٌ فَتَلَقَّتْهُ فاطِمَةُ عَلَی الْبابِ. فَقالَتْ فاطِمَةُ: یَابْنَ الْخَطّابِ! أتُراکَ مُحْرِقاً عَلَیَّ بابِی؟! قالَ: نَعَمْ...[6] ابوبكر سراغ علی علیه‌السلام فرستاد تا بیعت بگیرد و او بیعت نكرد. عمر با آتش آمد و فاطمه سلام‌الله‌علیها او را بر آستانه درب دید. فاطمه سلام‌الله‌علیها فرمود: پسر خَطّاب! آیا تو دربِ خانه‌ام را به آتش می‌كشی؟! عمر گفت: آری!»

ابن قُتَیْبَه (متوفّای ۲۷۶) می‌گوید: «وقال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.[7] عمر افراد داخل خانه را تهدید به آتش زدن خانه می‌کرد که با اعتراض مردم مواجه شد، مردم گفتند: ای اباحفص! فاطمه سلام‌الله‌علیها در خانه است، ولی خلیفه دوم می‌گوید هرچند فاطمه سلام‌الله‌علیها داخل خانه باشد، من این کار را خواهم کرد».

این در حالی است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی فَمَنْ اغْضَبَها فَقَدْ اغْضَبَنِی.[8] فاطمه سلام‌الله‌علیها پاره وجود من است، هر کس او را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»

هنگامی با مشعل آتش، برای تسلیت دختر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمدند که وی به «محسن» باردار بود و تهاجم به خانه و ...، موجب قتل محسن، طفلی که هنوز پا به دنیا ننهاده بود، گردید. چنان‌که ابن ابی‌دارم تأیید کرد: «عمر لگدی بر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها زد تا محسن سقط گردد».[9]

صفدی، از علمای اهل سنت در بیان اعتقادات نظّام از دیگر علمای اهل سنت می‌‌نویسد که او معتقد بود: «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِها.[10] به راستی عمر، آن‌چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط کرد».

پی‌نوشت:
[1]. تاريخ الطبری تاريخ الرسل والملوك، طبری، دار المعارف، ج۳، ص۲۰۲. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. المصنف فی الأحاديث والآثار، ابن أبی‌شيبة، دار القبله، مؤسسة علوم القرآن، ج۲۰، ص۵۷۹. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید. «فَقالَتْ: ... وَ أیْمُ اللهِ لَیُمْضِیَنَّ لِما حَلَفَ عَلَیْهِ...» 
[3]. أعلام النساء، عمر رضا كحالة، موسسه الرساله، ج۴، ص۱۱۴. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. العقد الفرید، ابن عبدربه اندلسی، دارالکتب العلمیه، ج۵، ص۱۳و۱۴. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. روض المناظر فی علم الأوائل و الأواخر، ابن شَحْنه، دارالکتب العلمیه، ص۱۰۱. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. أنساب الأشراف، بلاذری، دار الفکر، ج۲، ص۲۶۸. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. ابن قتيبة دینوری، الإمامة والسياسة، دارالاضواء، ج۱،‌ ص۳۰. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. صحیح البخاری، بخاری، دار طوق النجاة، ج۵، ص۲۱ و ۲۹.
[9]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، ج۱۵، ص۵۷۸.
[10]. الوافی بالوفیات، صفدی، دار احیاء التراث، ج۶، ص۱۵.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.