بهاییت حلقه بهم پیوسته صهیونیسم و شریک غصب قدس است
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صهيونیسم یک گرایش و یک حرکت کاملا سیاسی بود که در نیمه دوم قرن نوزده شروع به رشد کرد و این جنگ جهانی اول بود که عاملی برای پیوند قدرت طلبهای جهان از جمله اروپا و آمریکا در صدد ایجاد یک کشور یهودی شده و فلسطین نقطهی هدف آنها بود. سرانجام در اعلامیهی «بالفور» در نوامبر 1917 از سوی انگلستان جهت تاسیس موطن ملی یهود در فلسطین اوج منافع اتحاد این قدرتها بود.[1]
با پیگیریهای روباه پیر«انگلستان» در دوم آوریل 1947 «کمیته ویژهی سازمان ملل متحد در مورد فلسطین» تشکیل شد. این کمیته اختیارات وسیعی داشت که باید موضوعات مربوط به فلسطین پیشنهادهایی را تا اول سپتامبر 1947ارائه دهد.[2] اما نقطه وصل بهائت با صهیونیست اینجا بود که شوقی افندی با مناسب دیدن موقعیت، اولین گام را برای ایجاد ارتباط با دولت غاصب اسراییل برداشت و در نامهای به رییس کمیته ویژه سازمان ملل متحد در ماجرای فلسطین مینویسد:
«خوشوقتم از اینکه فرصتی دست داده تا مختصری در خصوص ارتباط دیانت بهائی با فلسطین و نظریهی ما نسبت به تغییراتی که ممکن است د اوضاع آینده این اراضی مقدسه و متنازع فیه روی دهد به اطلاع شما و همکاران محترمتان برسانم ... موقعیت بهائیان در این کشور تاحدی منحصر به فرد است ... تنها یهودیان هستند که علاقه آنها نسبت به فلسطین تا اندازه قابل قیاس با علاقه بهائیان به این کشور است، زیرا که در اورشلیم بقایای معبد مقدسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم آن شهر مرکز موسسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است... خاک فلسطین محل استقرار عرش سه طلعت اعظم دیانت بهائی بوده و نه تنها محل توجه و زیارت بهائیان دنیاست بلکه در عین حال مقر دائمی نظم اداری بهائی است که افتخار ریاست آن را به عهده دارم... هرکس حکومت حیفا و عکا را به دست می گیرد به این نکته واقف باشد که در این منطقه مرکز اداری و روحانی کی آیین جهان آرا قرار دارد و باید استقلال آن آیين و اختیار اداره امور بین المللی آن به وسیله این مرکز و همچنین حق بهائیان عموم کشورها در مسافرت به منطقه مزبوره برای زیارت و همان امتیازاتی که در این خصوص یهودیان... رسما شناخته و برای همیشه محفوظ و رعایت گردد... از روح صمیمیتی که شما و همکارانتان در انجام تحقیقات دربارهی اوضاع مشوش این ارض مقدس ابراز داشتهاید مراتب قدردانی خود را اظهار و با کمال امیدواری دعا میکنم که در نتیجهی مساعی و نظریات صائبه شما راه حل سریع و منصفانهای برای تصفيه معظلاتی که در موضوع فلسطین پیش آمده پیدا شود».[3]
به نمونهای دیگری از خوشخدمتی شوقی افندی که اسلام را منسوخ می داند ولی به فرقهی دست ساز صهیونیست که برگفته از یهود است اشاره میکنیم: «الهی اجعل بنی اسرائیل عزیزا و اجمع شملهم فی الارض المقدسه: خداوندا، بنی اسرایی را عزیز گردان و جماعت آنها را در ارض مقدس(فلسطین) جمع گردان»[4]
البته تلاشهای بهائیت در به ثمر رسیدن دولت صهیونیستی اسراییل بیجواب نبود و این دولت غاصب برپاشد و مراکز بهایی هم به خاطر خوش خدمتی جایگاهی به دست آوردند. مؤید این سخن پیام شوقی افندی بعد از استقرار اسراییل است که اینگونه بیان کرده: «به یاران بشارت دهید که پس از مدتی بیش از پنجاه سال کلیدهای قصر مزرع توسط اولیای حکومت اسراییل تسلیم گردید».[5]
همینطور اسراییل هم بهاییها را بی نصیب نگذاشته و آیین بهایی! را مستقل اعلام کرده و مالیات را از اماکن آنها حذف میکند.[6] و اما همانطور که همه آزادی خواهان جهان با صهیونیسم مخالفاند و آنها را غاصب میدانند و از آنجا که همیشه با نمایان شدن جرم، شریک جرمها نیز رسوا میشوند، امیدواریم که با فرو ریختن دیوار ظلم و نمایان شدن حق، رسوایی این فرقهی ضاله نیز بیش از بیش جلوه کرده و ناآگاهان این فرقه با شناخت حقیقت به راه راست هدایت شوند.
البته در پایان برای روشنتر شدن این حلقه متصله بهائیت با اسراییل به سخنان روحیه ماکسول ، بیوه شوقی افندی در رابطه را ارتباط با بهائیان اشاره میشود: «من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان در یکی از تازهترین کشورهای جهان نشو نما یابد و در حقیقت باید گفت آینده ما چون حلقات زنجیر بهم پیوسته است».[7]
پینوشت:
[1]. دکتر حمید احمدی، ریشه های بحران در خاورمیانه، ص3.
[2]. همان، ص237.
[3]. ولی امر الله ، توقیعات مبارکه(1952-1945)!، ص86-80.
[4]. دکتر حبیت موید،خاطرات حبیب، ص 20.
[5]. ولی امر الله ، توقیعات مبارکه(1952-1945)، تلگراف 15 دسامبر سنه1951.
[6]. همان ، ص 165.
[7]. اخبار امری، سال 1340، شماره 10،دی ماه،ص601.
افزودن نظر جدید