مدعیان دروغین مهدویت

یکی از شگردههای پبروان احمداسماعیل بصری، استفاده از روایات جعلی و غیرمعتبر بوده و بسیاری از اعتقادات فاسد و باطل خویش را از این راه ثابت کردهاند؛ او تلاش دارد تا ثابت کند که در روایات، به مرگ مهدی اشاره شده، پس عنوان مهدی علاوه بر امام زمان بر مهدی اول نیز اطلاق میشود. این اعتقاد در واقع همان باور باطل مسلک واقفیه است.

پیروان احمداسماعیل بصری، با استناد به روایاتی میگویند که اسرائیل نام دیگر معصومین(ع) است، پس نباید مرگ بر اسرائیل گفت؛ اما حقیقت آنست که نمیتوان ملتزم به این سخن شد، چرا که آیات قرآن کریم، به خصوص مواردی که آنها مورد توبیخ الهی واقع شدهاند، عنوان بنی اسرائیل بر معصومین(ع) صدق نمیکند.

پیروان جریان احمداسماعیل بصری مدعی هستند که یمانی موعود، پیشوای آنان (احمداسماعیل) است؛ این درحالیست که طبق روایات، یمانی از یمن خروج خواهد کرد، در صورتی که احمداسماعیل بصری، عراقی است و هیچ ارتباطی با کشور یمن ندارد .

احمداسماعیل بصری مدعی است از جانب رسول خدا(ص) برای حدیث موسوم به وصیت، تعبیر «عاصم (بازدارنده) از گمراهی» به کار رفته؛ در صورتی که این تعبیر برای حدیث موسوم به وصیت، بیان نشده و احمد اسماعیل بصری، به دروغ چنین ادعایی کرده است.

احمداسماعیل بصری، با استفاده از بعضی فقرات رساله مکاشفات یوحنا، مدعی شده که او آزادکننده فلسطین از چنگال اسرائیلیهای غاصب است؛ این درحالیست که مکاشفات یوحنا به صورت رمزی بوده و الهیدانان مسیحی از تفسیر این فقرات ابا کردهاند؛ علاوه بر این، در منابع شیعی روایتی وجود دارد که امام زمان (عج) را آزادکننده مسجدالاقصی معرفی کرده است.

جریان انحرافی احمداسماعیل بصری، برای مخالفت خود با عالمان دینی به روایاتی پیرامون نحوه برخورد امام زمان(عج) با علما استناد میکنند، این درحالیست که با بررسی مختصر روشن میشود که آن روایات، از ارزش اعتباری حدیثی برخوردار نیستند و از حیث محتوایی نیز ارتباطی با مطالب نقل شده توسط این جریان انحرافی را ندارد.

پبروان احمداسماعیل بصری، طبق روایتی از کتاب دلائلالامامة مدعی هستند هنگامی که امام زمان(عج) ظهور بفرمایند، عدّه زیادی از علمای شیعه را گردن خواهد زد؛ این درحالیست که با فرض پذیرش این روایت، طبق همین روایت، کسانی که مورد خشم امام زمان(عج) قرار خواهند گرفت، عدّهای از علماء بتریه (انشعابی از زیدیه) هستند.

یکی از پیروان احمد اسماعیل بصری، برای تأیید خوابهای هم کیشانش در مورد احمد اسماعیل بصری، دیدن حجج الهی در خواب را ملاک صادقه بودن رؤیا دانسته است؛ باید توجه کرد که دیدن چهره واقعی معصومین(ع)، ملاک صادقه بودن خواب است.

احمداسماعیل بصری، براساس روایتی از مفضل بن عمر، خود را منسوب به امام حسن عسکری(ع) میداند؛ اما به این خاطر که او تا اکنون نتوانسته سیادت خود را اثبات کند، انتساب او به امام حسن عسکری(ع) مردود است.

احمد اسماعیل مدعی است به خاطر اینکه طبق روایتی به امام حسن عسکری(ع) انتساب دارد، باید به او احمدالحسن گفته شود؛ در حالی که این روایت اولین بار در کتاب الهدایةالکبری نقل شده و این کتاب نیز از حیث مبانی حدیثی در غایت ضعف است و به این خاطر نمیتوان به آن استناد کرد.

احمداسماعیل بصری، مدعی است که مخالفینش هیچ گونه قانون معرفت حجت الهی ندارند، در صورتی که در روایات معصومین(ع)، مجموعهای از قوانین معرفت حجت الهی وجود دارد.

عباس فتحیه، روایتی از وشاء در تأیید حجیت خواب در شناخت حجت الهی نقل میکند، در حالی که این روایت از حیث اعتبار، در نهایت ضعف است و در مباحث اعتقادی، به این گونه روایات، نمیتوان استناد کرد.

پیروان احمد اسماعیل بصری به خاطر عدم همراهی زائرین حسینی با آنها برای تخریب چهره زائرین تلاش کرده و آنها را به اصحاب اهلبیت(ع) که نسبت به امام زمانشان معرفت نداشتند، تشبیه کردهاند؛ طبق ادعای پیروان احمداسماعیل بصری، شرط بهرهمندی زائر از ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام، این است که او باید به شخص احمد اسماعیل معرفت و ایمان داشته باشد.

احمد بصری در کتاب خویش برای اثبات حجیت خواب در تشخیص حجت الهی، به خواب وهب نصرانی استناد کرده؛ در حالی که چنین داستانی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده و فقط در کلام خطبای عراقی برای اولین بار نقل شده است.