نقد گستره علم امام، از منظر «احمد اسماعیل بصری»
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امامت، یکی از مهمترین مباحث اعتقادی است که مدعیان دروغین به شیوههای مختلفی از آن سوءاستفاده کردهاند و خود مدعی مقام امامت شدهاند. از اینرو اهلبیت علیهمالسلام برای حفظ شیعیان از دام مدعیان دروغین، معیارهایی را برای امام معصوم علیهالسلام مشخص کردهاند که میتوان از آن معیارها، به قانون شناخت حجت الهی تعبیر کرد.
علم حجت الهی، یکی از قوانین شناخت حجت الهی است که دارای ابعاد مختلفی است که با دانستن آن ابعاد، مدعیان دروغین از حجت الهی واقعی، شناخته میشوند.
«احمد اسماعیل بصری»، مدعی دروغین یمانی، با محدود کردن علم امام معصوم، آن را فقط در حیطه مباحث دینی دانسته و مینویسد: «خلیفه خدا، همان عالمی است که میتواند از غیر خودش بینیاز باشد و هیچ یک از مردم از او و علمش بینیاز نیست؛ چون خداوند هرچه که در دین حادث شود و هرچه که اهل زمانش در امور دین نیاز دارند را به او وحی میکند. منظور از علمی که باید همراه خلیفه خدا باشد، در اینجا همان علم دین است که خلیفه خدا مُکلّف به تبلیغ آن برای مردم است؛ بنابراین خلیفه خدا باید به پروردگار متصل باشد و خداوند آنچه او در تبلیغ رسالتش و رساندن دین حق مورد رضای خدا و احکام جدید الهی و فصلالخطاب و رفع اختلافات مردم نیاز دارد را به او بیاموزد».[1]
«احمد اسماعیل بصری»، در این کلامش، علم امام معصوم علیهالسلام را محدود به علم دینی کرده، در حالی که در روایات معصومین علیهمالسلام برای علم حجت الهی، ابعاد مختلفی بیان داشته شده که مواردی از آن بیان خواهد شد:
۱) آگاهی از آنچه فردا رخ میدهد؛
أبوجارود، در مورد علم امام معصوم علیهالسلام از اتفاقات آینده، نقل کرده که «از امام باقر علیهالسلام پرسیدم، امام با چه نشانهای شناخته میگردد؟ فرمود: با چند خصلت که در اوست. … نشانه دیگر آن است که هر چیز از او پرسیده شود، فوراً پاسخ میدهد و اگر در محضرش سکوت کنند، او آغاز سخن نموده و مردم را از آنچه فردا پیش آید، آگاه میسازد و به هر لهجه و زبانی با مردم به گفتگو میپردازد».[2]
۲) علم به تمام لغات و زبانها؛
«احمد بن زیاد همدانی» در مورد علم حجت الهی به تمام لغتها و زبانها، از ابوصلت هروی روایت کرد که گفت: «حضرت رضا علیهالسلام با افراد، به زبان خودشان گفتگو میکرد و به خدا قسم! فصیحترین مردمان و عالمترین اشخاص به هر زبان و لغتی بود. روزی به حضرت عرض کردم: یا ابن رسولالله! من در شگفتم از اینکه، شما به تمامی لغات با اختلافاتی که دارند، این طور تسلّط و آگاهی دارید. فرمود: ای پسر صلت! من حجّت خدا بر بندگان اویم و خداوند حجّتی بر قومی نمیانگیزد که زبان آنان را نفهمد و لغاتشان را نداند؛ آیا این خبر به تو نرسیده است که امیرالمؤمنین علیّ علیهالسلام فرمود: «اوتینا فصلالخطاب» «نیروی داوری و سخن قاطع به ما عطا شده است»، پس آیا این نیرو، جز معرفت به هر لغتی است».[3] طبق این حدیث و احادیث دیگر، یکی از ویژگیهای حجت الهی، تکلم به تمام لغتها و زبانهاست.
۳) علم تام به گذشته و آینده؛
طبق ادله نقلی، حجت الهی دارای علمی تام و کامل به گذشته، آینده و حتی عالم بزرخ و روز قیامت و بهشت و جهنم است؛ علم «ماکان و ما یکون» در سینه امام وجود دارد؛ در اینباره از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: «همانا! من آنچه در آسمان و در زمین است، میدانم؛ آنچه در بهشت و جهنم است، میدانم؛ آنچه در گذشته و در آینده اتفاق خواهد افتاد را میدانم؛ سپس مقداری مکث کرد و چون دید که این سخن برای کسانی که این سخن را شنیدند، سنگین و غیر قابلهضم است، فرمود: این موارد را از کتاب خدا میدانم؛ زیرا خداوند متعال در آن فرموده است: «فِیهِ تِبْیَانُ کُلِّ شَیْءٍ»؛[4] «روشنگر هر چیزی است».»[5] در نتیجه باید گفت که سخن «احمد اسماعیل بصری» که علم حجت الهی را منحصر در مباحث علم دینی کرده، معارض با روایات معصومین علیهمالسلام است.
پینوشت:
[1]. احمد الحسن بصری، عقائدالاسلام، ص۱۲۹.
[2]. ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، دفتر انتشارات اسلامی، قم، اول، ۱۴۰۳ ق، ص۱۰۱.
[3]. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیهالسلام، نشر جهان، تهران، اول، 1378ق، ج۲، ص۲۲۸.
[4]. سوره نحل، آیه ۸۹.
[5]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالحدیث، قم، اول، ق ۱۴۲۹، ج۱، ص۶۵۰.
افزودن نظر جدید