متفرقه
طی سالهای اخیر گزارشهای زیادی درباره شیادان مدعی رمالی و جادوگری در سطح جامعه منتشر شده است. رمال به افرادی سودجو و حقه بازی اطلاق می شود که با ادعای مشکل گشایی از زندگی شخصی و اجتماعی مردم، از اعتماد آنان سوء استفاده کرده و با جلب نظرشان، اقدام به اخذ مبالغ هنگفتی در ازای کاری که نتیجه آن نامعلوم بوده کرده است .
«بی تی اس» (BTS) موسیقی برآمده از «کی پاپ»(K Pop) یا پاپ کره ای است، این موسیقی را با اجرای یک گروه به همراه ریتم های تند موسیقی الکترونیک، (ملغمه ای از رپ کره ای-انگلیسی) تصاویر پر زرق و برق و اصطلاحا شیک و لاکچری با رنگ ها شارپ و انرژی فراوان و حتی بعضاً مبالغه آمیز می شناسند.
یکی از جریانهای فاسد فکری و فرهنگی و به تعبیر بهتر جریان ضد فرهنگی جریان شیطان گرایی است. شیطان پرست یا به عبارتی شیطان گرا به کسی میگویند که اعتقادی به خدا و دین نداشته و به جای پرستش خدا، گرایش، و پرستش شیطان را برگزیده است. شیطان پرستان کافرکیشاند و با انکار خدا و معاد، انسان را فقط در لذت جسمی و جنسی خلاصه میکنند.
عرفان اهل بیت(علیهمالسلام) برگرفته از منبع وحی الهی بوده و از مکاتب دیگر هیچ گونه تاثیری نگرفته است. عرفان اهل بیت(علیهمالسلام) یعنی معرفتی که پایه و محور آن شریعت بوده و در روش ریاضت و سلوک هیچ گونه شباهتی به سلوک صوفیانه و روشهای اومانیستی عرفانهای نوظهور ندارد.
دعا و درخواست بندگان ازآنجاییکه با وعده اجابت از جانب خداوند متعال مورد تأکید قرار گرفته و میتواند در روند حوادث و وقایع عالم خلقت تأثیرگذار باشد، در عرفان اسلامی عرفای مسلمان سرّ اجابت دعا را در مرتبه حیث اسما و صفات خداوند دانسته و البته باید گفت، مسئله اجابت دعا از مسئله تحقق خواسته بنده متمایز بوده و دارای تفاوتهایی است.
اقامه نماز و مراقبت بر نمازهای یومیه، از الزاماتی است که یک عارف باید نسبت به آن پایبندی جدی داشته باشد. یعنی برای رسیدن به موفقیت در مسیر عرفان و تعالی، مراقبت و محافظت بر نماز از اصول مهم و اساسی در عرفان ناب به شمار میرود. اما در معنویتهای کاذب، آن چیزی که در همان ابتدای کار، از انسان سلب میشود، نماز است.
از مهمترین آموزهها در عرفان اسلامی دعا و نیایش است. در حقیقت دعا همان نیاز درونی و فطری بشر است، که با ابراز نیاز بنده به پرودگار از طریق لسانی انجام میشود. اما در معنویتهای نوظهور و کاذب، با برداشتهای مادی و موهوم از خدا، ازهمان ابتدا انسان را با خدایی مادی و ساخته و پرداخته ذهن مواجه کردهاند؛ به طوری که در آخر انسان خود را نوعی خدا پنداشته و موجودی را بالاتر از خود نمیبیند.
یکی از مشکلات اساسی دنیای مدرن، وجود اضطرابها و نگرانیهایی است که روح و روان انسانها را آزار میدهد. بسیاری از حالات و برخوردهای انسان مدرن، حکایت از ناراحتی و وجود اضطراب شدید روحی و روانی در زندگی او دارد. مشکلات روحی و روانیای که ناشی از ذات ماتریالیستی دنیای مدرن بوده که آرامش را انسانها ربوده و موجب پناهنده شدن آنها به سمت معنویت و بازگشت به روح الهی شده است.
ابراز عشق و علاقهی به خدا در سخنان رهبران و آموزههای عرفانهای نوظهور وجود دارد؛ (البته با تفسیرها و برداشتهای غلط و انحرافی که از خدا ارائه میدهند) اما آنچیزی که جزو شاخصهی مشترک این معنویتها به شمار میرود، عدم محوریت خداوند، در مبانی نظری و عملی آنهاست.
گاهى مشاهدات و ادراكاتى كه در حالت معنوی براى انسان پیش مىآید از ناحیه خداى متعال بوده و گاهى نیز از القائات شیطان است. در مكاشفات شیطانى همانند مكاشفات رحمانی، عارف صداهایی را میشنود، یا چیزهایی را مىبیند كه دیگران نمىبینند و نمىشنوند؛ اما در حقیقت سرمنشاء آن، شیطان است. او مىكوشد تا به هر طریق ممكن انسان را به گمراهى کشانده و از رسیدن به سعادت حقیقی محروم کند.
كارهاى خارق العاده همانند سحر از واقعیتهایی است که بعضی از افراد با مسلط بودن به آن، میتوانند اعمالی را انجام دهند که برای دیگران غیرممکن بوده و یا بسیار سخت است. آنچه مهم است اینکه؛ نباید هر كار خارقالعادهاى را كرامت فرض کرده و نشانهای برای منزلت اشخاص نزد خداى متعال به حساب آورد. آنچه مسلم است، قطعاً برخى از كارهاى خارقالعاده از مقوله سحر بوده که با كرامت تفاوت بنیادین دارد.
بسیاری از مدعیان دروغین، برای موجه جلوه دادن ادعای خودشان به مخاطبان خود میگویند آنان صاحب کرامت بوده و از بسیاری امور غیبی خبر میدهند. تصورات عموم مردم درباره برخی اعمال به ظاهر خارقالعاده و اعجاب آور این است که، مدعی این اعمال را فردی صاحب کرامت و اسرار و کرامت تصور میکنند.
از جمله شگردهای معنویتهای کاذب و نوظهور برای جذب مخاطب و جلب اعتماد عمومی نسبت به عملکرد فرقه، و از طرفی رسیدن به اهداف فرقهای، مخلوط کردن حق با باطل است. اتفاقاً روش اصلی شیطان برای ایجاد انحراف فکری در بین افراد و جوامع، آمیختن حق با باطل است که از این طریق امر بر انسانها مشتبه شده و از منجر به فاصلهگرفتن از مسیر حق میشود.
از رهگذر شریعت حقّه است که سالک به طریقت و آنگاه به حقیقت میرسد؛ به بیان دیگر، راه رسیدن به حقیقت از شریعت عبور میکند و شریعت در همه منازل طریقت و مقامات حقیقت، حضور بالفعل و فعال دارد؛ به همین خاطر است که در عرفان اسلامی شریعت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و محورعرفان محسوب میشود.