متفرقه

زئوس میگوید: کوروش در منشور خود گفته همه مردم در پرستش خدای خود آزادند. باید گفت: طبق قانون منطقی اجتماع ضدین محال است. خدا پرستی و بت پرستی ضد همدیگر هستند؛ احترام به بت پرستی، در واقع توهین به یکتاپرستی میباشد، و به رسمیت شناختن بتها و خدایان دروغین، بی احترامی به خدای یگانه است؛ چگونه ممکن است انسان در آن واحد هم یکتاپرست باشد و هم دوستدار و مدافع بتپرستی؟

به بازی دومینو دقت کنید اگر میلیارها قطعه را کنار هم چینش کنیم، هرگز خودشان حرکت نمیکنند مگر اینکه نیرویی بیرون از اون مجموعه اولین قطعه را به حرکت در بیاورد؛ اون وقت حرکت شروع میشود و تا آخرین قطعه ادامه پیدا میکند؛ پس تا اولین حرکت نباشد هرگز دومین حرکت، سومین حرکت و... بوجود نمیآید.

زئوس میگوید: عامل به وجود آمدن داعش، طالبان، و جنگهای سوریه، یمن و... اعتقاد و باور به منجی است! اما باید گفت: تروریستها و تفکر افراطی، توسط سیاست پلید وهابی-صهیونیستی با حمایت غرب به وجود آمده و آنها عامل اینهمه جنگ و کشتار در منطقه شدهاند. و هرکسی اگر کمی انسانیت داشته و آزادمَرد باشد به خوبی جبهه حق و باطل را تشخیص داده و به گمراهی نمیرود.

دعوت به توحيد با گفتار و در عمل، بدون شك محور همه معارف آسمانى و اساس دعوت همه پيامبران الهى است. همه مراحل قيام پر شكوه امام حسين (ع)، از آغاز تا پايان در توحيد موج مىزند. آن حضرت از اولين قدم تا آخرين نفس، لحظهاى از ياد حق و حمد و ثنا و شكر او غافل نبود. سخن حضرت در مسیر «الحمدلله و ماشاءالله و لاحول و لا قوه الا بالله» بود.

زئوس میگوید: رعایت حجاب برای کنیزان واجب نیست، نه تنها واجب نیست، بلکه طبق فقه شیعه و سنی باید کنیزان را از داشتن حجاب منع کرد(!) اما با بررسی روایات شیعی که بیشتر آنها مربوط به حجاب در نماز برای کنیزان است، میتوان نتیجه گرفت که کنیزان در پوشش سر و یا نپوشاندن آن آزادند، اگرچه عفاف و پوشش در هر حال برتری و استحباب دارد. همچنین نمیتوان به روایات تنبیه کنیزان در صورت پوشاندن سر، اعتماد چندانی کرد.

روايات وارده از ائمه اهلبيت (عليهمالسلام ) اصل داستان ابراهيم (عليهالسلام ) و ساره را تصديق كرده، و ليكن مقام شامخ آن حضرت را از دروغ و هر چيز ديگرى كه منافى با قداست ساحت انبيا (عليهمالسلام ) است منزه دانسته است، جامعترين رواياتى كه در اين باب وارد شده، روايتى است كه مرحوم كلينى آنرا در كافى نقل کرده است.

تمام دستوراتی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وسلم آورده است، قطعاً دارای فوائد و مصالح و مفاسدی است که رهرو را به سعادت و کمال خواهد رساند و هدف از دین و شریعت، آراستگی انسانها به خوبیها و اجتناب از زشتیها است و این هدف با عمل به شریعت به دست میآید، حتی اگر افراد فلسفه و حکمت احکام را ندانند. لذا مشروط ساختن اطاعت و پیروی از احکام شرعی، به پی بردن به اسرار و فلسفه احکام، سخنی ناروا و بیجا خواهد بود.

زئوس میگوید: تصور خدا به اندازه یک عرب بیسواد آن دوران بوده به دلیل اینکه در آیه سوره کهف تعبیر به غروبگاه میکند! اما این نشان میدهد که زئوس با فن محاوره نا آشنا است. چرا منظور محل غروب و محل طلوع خورشید، کنایه از سفر ذوالفقرنین به «مغرب زمین» و «مشرق زمین» است. مثلا ایشان در دو سفری که داشت یک بار به اقصی نقاط مغرب زمین (اروپای کنونی) مسافرت کرد و بار دیگر به اقصی نقاط مشرق زمین (چین) سفر کرد.

زئوس میگوید: خداوند فکر میکرد تگرگ از کوههای یخی در آسمان میآید، و این اندیشه عرب جاهلی است(!) اما در جواب زئوس باید گفت: «جبال» «كوهها» در اين آیه از قرآن جنبه كنائى دارد، همانگونه كه مىگوئيم كوهى از غذا، يا كوهى از علم، بنابراين مفاد آيه فوق اين است كه در واقع كوهى و توده عظيمى از تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود مىآيد، و از آنها بخشى در شهر، و بخشى در بيابان فرو مىريزد، و حتى كسانى مورد اصابت آن قرار مىگيرند.

زئوس در مورد «أدنی» و تطبیق آن با بحر میت میگوید از کجا معلوم شکست روم در بحر میت رخ داده است؟ اما ما در اینجا در مقام اثبات این نظریه نیستیم ولی به هر حال در فرض ثبوت این نظریه به نقل تواریخ و شکست روم در این مکان، نقطهی قوت دیگری برای اعجاز قرآن است. چرا که اولا پیشگویی قرآن یک معجزه است. و ثانیا: بنا به ترجمۀ مترجمان قرآن و مفسران، کلمۀ «ادنی» به نزدیکترین تعبیر شده است نه پایینترین.

زئوس میگوید: زندگی حضرت علی با اغراق گفته شده، حضرت علی ظاهرا، شجاع و قدرتمند بوده(!) اما باید بدانید که شجاعت و قدرتمند بودن امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) شواهد تاریخی زیادی دارد که جای هیچ شکی برای آزاداندیشان نمیگذارد؛ از آن جمله وقایع میتوان به، کشتن عمروبن عبدود(خندق)، واقعه کندن دَر قلعه (خیبر)، پیشرو در تمام جنگها، پشت نکردن به دشمن در هیچ جنگی و دهها واقعۀ دیگر اشاره کرد که هر کدام به تواتر به دست ما رسیده است.

زئوس میگوید: امام حسین در آرزوی بازگرداندن خلافت از دست رفته امام علی (علیهالسلام) بود. این در حالی است که ما گفتیم جانشینی رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) یک قانون الهی است، و حاکمیت را خداوند تعیین میکند، پس امام حسین (علیهالسلام) انتخاب به عنوان حاکم اسلامی شده بوده، و توسط نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به مردم ابلاغ گردید.

زئوس هیچ اشارهای به چگونگی صلح نکرد! چرا امام حسن (علیهالسلام) تن به صلح داد؟ و اینکه امام حسن (علیهالسلام) اصلا مالی را برای خود برنداشت بلکه تمام اموال که در مفاد صلحنامه آمده است برای مخارج مسلمانان و چگونگی خرج شدن آنها است. ضمنا طبق نقل تاریخ، امام حسن (علیهالسلام) دو بار تمام اموال خود را به فقرا بخشید و از صفر شروع کرد، پس چطور ممکن است چنین شخصی میل به اموال دنیا داشته باشد؟؟

مصادر و منابع قصه بنیقریظه بسیار مشکوک و جزئیات آن با روح اسلام و احکام قرآن ناسازگار است. اما مسلّم استکه وقتى یهودیان حقوق مسلمانان را به رسمیت نمىشناختند و همواره در صدد توطئه و ضربه زدن علیه آنان بودند، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) چارهاى نداشت مگر این که به توطئه آنان پایان دهد و کم زیانترین راه براى رهایى از توطئه آنان، راهى بود که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برگزید.