عرفان ناب، همان عرفان اهل بیت (علیهم‌السلام) است

  • 1400/07/21 - 10:22
عرفان اهل بیت(علیهم‌السلام) برگرفته از منبع وحی الهی بوده و از مکاتب دیگر هیچ گونه تاثیری نگرفته است. عرفان اهل بیت(علیهم‌السلام) یعنی معرفتی که پایه و محور آن شریعت بوده و در روش ریاضت و سلوک هیچ گونه شباهتی به سلوک صوفیانه و روش‌های اومانیستی عرفان‌های نوظهور ندارد.
عرفان ناب و کسب معنویت اصیل در عوامل رشد معنوی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عرفان اهل بیت(علیهم السلام) برگرفته از منبع وحی الهی بوده و از مکاتب دیگر هیچ گونه تاثیری نپذیرفته است. عرفان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) یعنی معرفتی که پایه و محور آن شریعت بوده و در روش ریاضت و سلوک هیچ گونه شباهتی به  سلوک صوفیانه و روش‌های اومانیستی و ماتریالیستی عرفان‌های نوظهور ندارد.

در مکتب اهل بیت(علیهم‌السلام) ریاضت عرفانی، مشروع و معقول بوده و در راستای شریعت اسلامی انجام می‌شود، و هر گونه عملی که بر خلاف موازین شرعی و عقلی باشد، در آن راه ندارد. 
امامان معصوم(علیهم‌السلام) با آن که در بالاترین مرتبه عرفان و شناخت بوده‌اند، ولی هیچ گاه خود را از عمل به احکام شرعی و پایبندی مستمر به آن بی‌نیاز ندانسته‌اند؛ بلکه با ارتقای مراتب عرفانیشان، بندگی و اظهار عبودیت آن‌ها نیز افزایش می‌یافت. 

در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «... إِنَ‏ رُوحَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا [1] روح مومن به روح الهی متصل‌تر از شعاع خورشید، به خورشید است.» یعنی یک عارف باید همیشه خود را در محضر خداوند دیده و همه چیز خود را از ناحیه خداوند بداند.

در اعتقادات شعیه اثنی‌عشری، استفاده از راه نقلی برای سیر و سلوک‌الی‌الله، تنها منحصر در قرآن و روایات پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه اطهار(علیه‌السلام) است. خداوند در قرآن کریم می‌‌فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[نحل/44]؛

آیات وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (یعنی قرآن) را نازل کردیم تا برای مردم آن‌چه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آن‌که عقل و فکرت کار بندند.» مطابق فرمایش خداوند در این آیه، صرف نظر از نزول وحی و آیات الهی، تبیین و تشریح پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارای حجت بوده و اعتبارش همانند قرآن است. 

از آن‌جایی که سخن پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حجیت داشته و لازم‌التباع است، بنابراین طبق فرمایش همین پیامبر، که در بیانات متعددی از مورد تاکید قرار گرفته است، فرمایشات اهل بیت پیامبر نیز، باید همانند شخص پیامبر نیز حجت بوده و مورد عمل و استناد قرار بگیرد.

در حدیث معرف ثقلین که شیعه و سنی با سندهای متعدد آن را نقل کرده‌اند، پیامبر عظیم‌الشان فرموده‌اند: «ِ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا[2]؛

همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد.»

با توجه به آیات قرآن و روایات معتبر اسلامی، سخن پیامبر و امامان معصوم(علیهم‌السلام) دارای حجت بوده و هر فردی که ایمان به عصمت و حجت بودن آن‌ها دارد، باید به تمامی فرمایشات آنان در هر زمینه‌ای پایبند باشند.

بنابراین اگر قرار باشد، یک فرد مسلمان، زندگی و برنامه حرکت عرفانی خود را بر اساس قرآن تنظیم کند، باید نسبت به سخنان و سیره پیامبر و امامان معصوم(علیهم‌السلام) نیز پایبند بوده و عامل به آموزه‌ها باشد.

یعنی اگر کسی بخواهد به قرآن عمل کند ولی نسبت به سخنان پیامبر و امامان معصوم (علیهم‌السلام) بی‌تفاوت باشد، در انجام برخی از اصول اسلامی همانند نماز با مشکل جدی مواجه خواهد شد.[3]

آن‌چه در قرآن آمده است تنها دستورات مختصری راجع به اصل نماز است و بسیاری از احکام و دستورات مروبط به آن در قرآن نیامده و با مراجعه به فرمایشات و دستورات معصومین قابلیت دسترسی است. همانند تعداد رکعاتی که باید در شبانه روز توسط انسان به جا آورده شود.

بنابراین در عرفان اسلامی، علاوه بر دستورات و آموزه‌های قرآنی، سخنان و آموزه‌های پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) نیز حجت بوده و باید یک عارف علاوه بر اعتقاد قلبی، نسبت به آن التزام عملی نیز داشته باشد.

در نتیجه عرفان و سیر و سلوکی دارای اصالت و اعتبار خواهد بود، که برخواسته از آموزه‌های قرآن، پیامبر و اهل‌بیت معصومین(علیهم‌السلام) باشد. 

پی‌نوشت:

[1]. محمدبن يعقوب‏ کلینی، الكافی، نشر دارالکتب‌السلامیه، 329ق، محقق: غفاری علی اکبر، آخوندی محمد، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407، ج2، ص166.
[2]. شیخ مفيد، الإرشاد في معرفة حجج الله على‌العباد، 1413 ق، ج1، ص233.
[3]. علامه مصباح یزدی، عرفان اسلامی، نشر موسسه امام خمینی ره، ص201.
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.