سلفیت
از زمانی که محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود پیمان همکاری بست، راهی برای سوء استفاده از فریضهی الهی جهاد باز شد، که به آنها اجازه میداد هر جنایتی را به اسم جهاد انجام دهند. در زمان ما نمونهی بارز آن در جنایات بی سابقه ای است که سلفی جهادیها در سوریه مرتکب میشوند، جنایاتی که تنها کمی از آن رسانه ای شده و از نظرها پنهان است.
سالهاست که آزادیخواهان جهان فریاد بر میآورند و به دخالت آمریکا در مسالهی تروریسم و حمایت این کشور از این جریان شوم اعتراض میکنند. اما جالب زمانی است که اسناد پنتاگون با این فریاد همسو شده و در پیدایش پدیدهی شومی مثل داعش، بر طبل رسوایی دول غربی به خصوص آمریکا میکوبد. این اسناد سند دیگری بر رسوایی آمریکاست.
گروههای تکفیری با عدم فهم صحیح از اسلام، مسلمانان را مشرک مینامند. عبدالله عزام، یکی از رهبران القاعده با تقسیم دشمنان اسلام، به دشمن دور و دشمن نزدیک، کشورهای لیبی، سوریه، عراق، و... را دشمن نزدیک معرفی کرده و میگوید: باید ابتدا به جنگ دشمنان نزدیک رفت و با از بین رفتن دشمن نزدیک به سراغ دشمن دور یعنی آمریکا و اسرائیل رفت!
از زمان پیدایش شورشها در سوریه، گروهی مثل داعش که سایر گروههای تروریستی را رو سفید کرده است، به اسم اسلام و با شعار اسلامخواهی و بازگردان شریعت اسلامی، دست به جنایاتی بیسابقه یا لااقل، کم سابقه زده است، اما حامی اصلی و کسی که باعث پیدایش و بقاء این گروه شده، دشمن شمارهی یک اسلام و مسلمانان یعنی آمریکای میباشد.
آنچه که از کتب تاریخی به دست میآید این است که از همان دوران حیات نبی مکرم اسلام، کینهها و حسادتها به ساحت مقدس حضرت علی فراوان بود. مظلومیت مولی امیرالمؤمنین از زمان صدر اسلام آغاز گردید و تا کنون نیز ادامه دارد. از همان موقع بودند کسانیکه توان پذیرش افضلیت حضرت علی(علیه السلام) را نداشتند و این امر تا زمان کنونی ادامه دارد
ابن تیمیه انسانی است که برخلاف نظر رایج سخن میگوید و لذا هیچ تقدسی برایش مهم نیست. حتی صحابه که در مرام سلفیان مهمترین رکن بعد از قرآن و سنت است را درجایی که نیاز باشد مورد نقد و خدشه قرار میدهد و تا جایی پیش میرود که فضائل صحابه را نیز انکار میکند. او دارای مجموعه فکری است که هر چیزی با آن مخالف باشد مردود است.
همه مسلمانان از صدر اسلام، تا قرن هشتم هجری به زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میرفتند و زیارت نبی مکرم اسلام را مستحب میدانستند. تا این که در قرن هشتم، فردی به نام ابن تیمیه ظهور کرد و بر خلاف همه مسلمین ادعا کرد، احادیثی که در باب زیارت قبر نبی وارد شده است، به اتفاق اهل علم همگی ضعیف، بلکه موضوع هستند.
با توجه به تعریف طُریحی و امام صادق (علیه السلام) از ناصبی، قطعا ابن تیمیه ناصبی است، زیرا او چنان با شیعیان دشمنی دارد، که به خاطر دشمنی با شیعیان، حتی حاضر است به امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز توهین کند. تا جایی که حتی البانی سلفی، که از شیفتگان و مریدان سرسخت ابن تیمیه است، نیز اقرار به این مطلب میکند.
ابن تیمیه میگوید: توسل دارای سه کاربرد معنایی است، که دو معنای آن را سلف انجام داده و نه تنها جایز، بلکه قسم اول واجب و قسم دوم مستحب است، ولی قسم سوم حرام است. وی در کتاب «قاعده جلیله»، توسل را دستور قرآنی میداند و معتقد است، احادیث صحیح نیز ما را دعوت میکند به اینکه برای طلب حوائج از خداوند، از وسیلهای استمداد جوییم.
ابن تیمیه با استناد به فعل عمر، در توسل به عموی پیامبر (ص) در سالی که در مدینه خشکسالی شده بود، میگوید: این حدیث از احادیث مشهوری است که جمع زیادی از صحابه آن را نقل کردهاند، بنابراین توسل به این معنی جایز است، ولی توسل در اینجا به معنای توسل به دعای عموی پیامبر (ص) است، نه توسل به ذات عموی پیامبر (ص) که جایز نیست.
از زمان پیدایش جریان سلفی جهادی در جهان اسلام هماره این سوال مطرح بوده که چه کسانی پس این جریانات هستند و اهداف آنها از حمایت از این گروهها چیست؟ سندی که اخیرا در ویکی لیکس از ایمیل خانم هیلاری کلینتون به دست آمده حاکی از آن است که هدف اصلی پیدایش گروههای سلفی جهادی در سوریه، حفظ و حراست از اسرائیل بوده است.
مدتهاست که محافل سیاسی و مذهبی جهان حول حضور و دخالت آمریکا در سوریه بحث کرده و به دنبال واکاوی این مهم هستند که هدف آمریکا و متحدانش از جمله عربستان، از حمایت از گروههای شورشی در سوریه مثل داعش چیست؟ اما اشتباه اخیر آنها این است که سعی دارند نیروهای محاصره شدهی داعش را از عراق به سوریه منتقل کرده و مجددا از آنها استفاده کنند.
فردی از مالک بن انس از معنای آیه استواء خداوند بر عرش پرسید. او گفت: خداوند بر عرش است و ایمان به آن واجب است و سوال، بدعت است و تو که چنین سؤالی پرسیدی اهل بدعت هستی!» سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت: وی را از مجلس بیرون کنید زیرا او اهل بدعت است. این در حالی است که وقتی چنین سوالاتی از اهل بیت میشد، مستدل و زیبا پاسخ میگفتند.
ابن تیمیه در کتاب فتوی الحمویه الکبری علمای اسلام را که به گفته او منحرفین هستند، به سه دسته تقسیم میکند. او میگوید: منحرفین بر سه طائفه هستند: یا اهل تخییل هستند. یا اهل تأویل هستند و یا اهل تجهیل هستند. سپس فلاسفه را اهل تخییل، متکلمین و معتزله را اهل تأویل و اهل سنت و سلفیت را اهل تجهیل برمیشمرد.