عمر

پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «پس از من از ابوبکر و عمر پیروی کنید». این ادعایی است که از سوی برادران اهلسنت بیان شده است. در سند این روایت افرادی هستند که در ضعف ایشان از سوی خود اهلسنت شکی نیست. به عنوان مثال میتوان به عبدالملک بن عمیر اشاره کرد که فردی ضعیف است.

از جمله بدعتهایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، تحریم متعه بود این در حالی است که روایات متعدد کتب اهلسنت و عمل صحابه در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و دوران خلافت ابوبکر و بخشی از دوران عمر بن خطّاب و حتی پس از آن، نظر شیعه در حلّیت متعه را تایید میکند، امّا عمر بن خطّاب آن را تحریم کرد.

عدهای از مسلمانان با اجازه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از مکه به سرزمین حبشه هجرت کردند و در سال هفتم هجری به مدینه بازگشتند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در فضیلت آنان میفرماید: مهاجرین از مکه به مدینه یک بار هجرت کردند و برای مهاجرین به حبشه (اهل سفینه)، دو هجرت محسوب میشود.

عالمان شیعی از دیرباز، برای اثبات حادثه جانسوز هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از منابع مورد قبول وهابیت استفاده کرده و مدارک محکمی ارائه دادهاند. شاید این سوال به ذهن خطور کند که چرا متقدمین آنان این حقیقت تلخ را کتمان نکردند و حتی معاصرین از آنها نیز در کتب و تالیفات خود به این ماجرا اشاره میکنند.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

اهل سنت بر این باورند که صحابه رسول خدا همگی عادل هستند و با این نظریه خط قرمزی دور آنها کشیدند و هرگونه اشتباه را از آنها به دور می دانند. با اینکه در تاریخ بسیار ثبت شده که برخی صحابه چه خطاهای بزرگی را انجام دادند. مثلا قتال معاویه علیه حضرت علی و یا متهم کردن عایشه به خلاف اخلاق و یا قتل عثمان که همگی به دست صحابه صورت گرفته است.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

بسیار عجیب است که اگر تمام کتب روایی و تاریخی اهلسنت را زیر و رو کنیم، نه تنها یک مورد نماز تراویح خواندن عمر بن خطّاب را نمیبینیم، بلکه حلافت آن را مییابیم؛ حال آیا این پرسش مطرح نمیگردد که چرا خود عمر بن خطّاب که این بدعت را در دین گذارده، حتی برای یک بار هم که شده به آن عمل نکرده و نماز تراویح نخوانده است؟

متهم کردن شیعه به تفرقه افکنی و اختلاف بین مسلمین امری ناجوانمردانه و به دور از حقیقت است. شیعیان هرگز درصدد ایجاد شکاف در جامعه اسلامی نبوده و نیستند. اگر به تاریخ مراجعه کنیم ریشه اختلاف را به راحتی می توان یافت که اگر همان موقع آن ریشه قطع خشکانده می شد، هرگز اختلاف و جنگ بین مسلمانان اتفاق نمی افتاد و خونی از آنها ریخته نمی شد.

از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.

تفاوت شرک و ایمان این است که غیر خدا را چیزی جز واسطه ندانیم و اگر غیر خدا را بهطور مستقل صاحب اثر دانسته و اذن و نیروی الهی را منکر شویم، برای خدا شریک قائل شده و مشرک میگردیم؛ پس توسل یعنی درخواست اینکه خداوند بهواسطه این ولی خدا بر من منت نهد و حاجتم را اجابت نماید.

خلیفه دوم برای اینکه بتواند مسئله جانشینی حضرت علی را تحت الشعاع قرار دهد، اصل شورا را تأسیس کرد و بر خلاف دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حق خلافت حضرت علی (علیه السلام) را غصب کرد.

عمر هنگامی که به خلافت رسید سنت سئیه اختلاف طبقاتی را بنیانگذاری کرد. وی از این طریق باعث شد که برخی از مسلمانان ثروتمند و برخی فقیر شوند.

مستشرقین غربی معتقدند که ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح یک مثلث قدرتی را تشکیل دادند تا جریان خلافت را از امام علی (علیه السلام) غصب کنند.