جادوگری

بر روی بدن بعضی از شبه نظامیانی که در جنگ اوکراین علیه روسیه می جنگیدند و اسیر شده بودند، نماد شیطان پرستان مانند بز بافومت خالکوبی شده بود. همچنین بر روی لباسها و پرچم خود نیز این نماد را دارند.

شیطان پرستی از لحاظ مفهومی به چند قسم تقسیم می شود: 1. شیطان پرستی جادوگران و شمن ها برای استفاده از قدرت های ماورایی. 2. شیطان پرستی به معنای پیروی از وسوسه های شیطان. 3. شیطان پرستی به معنای عبادت و بندگی کردن انسان برای شیطان که خود دو گروه هستند: الف. یزیدیان، ب. شیطان پرستی مدرن(آنتوان لاوی)

آموزه های هر مکتب و آئینی مبتنی بر یک سری مبانی است و شناخت دقیق یک مکتب، زمانی محقق می شود که بتوانیم مبانی آموزه ها، اعمال و عقاید یک مکتب را بشناسیم. برای شناخت یک مبنای پایه و اصلی در یک مکتب، چند راه وجود دارد. خود بزرگان فرقه و مکتب تصریح کنند بر یک مبنای خاص یا دقت در آموزه های فرقه متوجه می شویم این آموزه برگرفته از مبنای خاصی است؛ سپس با نقد مبنا، آموزه هم نقد می شود.

مروجان قانون جذب، بر قدرت ذهن و قدرت خلق و تلقین تاکید دارند، وقتی ما به قرآن کریم رجوع می کنیم، می بینیم در داستان فرعون و حضرت موسی (ع) جادوگران چوب ها و طناب هایی را بر زمین انداختند و با جادوگری باعث شدند مردم فکر کنند که این اشیا بی جان تبدیل به مار شده و حرکت می کنند.

طی سالهای اخیر گزارشهای زیادی درباره شیادان مدعی رمالی و جادوگری در سطح جامعه منتشر شده است. رمال به افرادی سودجو و حقه بازی اطلاق می شود که با ادعای مشکل گشایی از زندگی شخصی و اجتماعی مردم، از اعتماد آنان سوء استفاده کرده و با جلب نظرشان، اقدام به اخذ مبالغ هنگفتی در ازای کاری که نتیجه آن نامعلوم بوده کرده است .

محمد علی طاهری سرکرده فرقه عرفان حلقه مدعی است که در طول آموزش و با گذران دورهها، حلقههایی را به حاضران تفویض میکند که با نشستن در این حلقهها و اتصال گرفتن، طلسمها باطل میشود. در دیدگاه فرقه حلقه همیشه انسانها در معرض آلودگی موجودات غیرارگانیک هستند.

اندیشههای اومانیستی و ماتریالیستی دنیای مدرن، انسان را به پوچی و فرسایش روحی رسانده است. از همین رو انسان امروزی به سمت معنویت گرایش پیدا کرده تا به وسیله آن زندگی بیروح و مادی خود را حیاتی دوباره بخشیده و مسیری را برای نزدیک شدن به خدا پیدا کند. یکی از شگردهای مشترک عرفانهای کاذب، در رسیدن به اهداف استفاده حداکثری از اعمال سحر و جادو است.

قدرت گرفتن طالبان در افغانستان بهانهی خوبی بود تا مسیحیان تبشیری بر طبل اسلام ستیزی و حقوق زن در اسلام بکوبند. بررسی رابطهی اسلام با اعمال طالبانی مجال دیگر میطلبد، اما آنچه جالب توجه است، ناآگاهی تبشیریها نسبت به تاریخ دین خودشان است. تاریخی که در برههای از آن شاهد بدترین شکنجهها علیه زنان، تنها به اتهام جادوگری هستم. کتاب "چکش جادوگران" که با تایید پاپ نوشته شد، نسبتهایی عجیب در مورد زنان به کار میبرد؛ این کتاب زن را موجودی ضعیف که دائم در پی فریب مرد است معرفی میکند و زنان را به سبب ضعف جسمی گناهکارتر میداند. چکش جادوگران خلقت زن را ناقص معرفی میکند چرا که از دندهی چپ مرد است و خمیدهگی آن را به معنی بر ضد مرد بودن تفسیر میکند!