تناقضات بهائیت

پیشوایان بهائیت، ادعای نوعدوستی و وحدت عالم انسانی را یکی از مهمترین اهداف خود معرفی نموده و در این راستا، هرگونه جنگ را ممنوع دانستهاند. این در حالیست که پیشوای این فرقه، چندی پس از اتمام جنگ جهانی اول، از سوختن انسانها در آتش جنگ ابراز خوشحالی کرده و تنها مصون ماندن بهائیان از آسیبهای این جنگ را کافی دانسته است.

پیشوایان بهائیت، آیات بیشمار معاد موعود اسلام را به معنایی خلاف ظاهر و واقع تأویل کردهاند. این در حالیست که اگر قرار باشد هر سخنی بر معنای خلاف ظاهر حمل شود، دیگر برقراری ارتباط کلامیِ مطمئن، محال شده و هر سخنی را میتوان به معنای خلاف ظاهر آن تأویل کرد. لذاست که پیشوایان بهائی حکم به ممنوعیت تأویل نوشتهجاتشان دادهاند.

عباس افندی به عنوان دومین پیشوای فرقهی بهائیت، جستجوی بیطرفانهی حقیقت و منع از تقلید را به عنوان اولین آموزهی پدر خود معرفی نموده است. این در حالیست که این آموزه میان بهائیان معنایی ندارد. چرا که بهائیان با قرار دادن کودکان خود تحت آموزشهای فشرده، دیگر راهی را جز انتخاب بهائیت در بزرگسالی، پیش پای آنان باقی نمیگذارند.

تحری حقیقت به معنای حقجویی و دوری از تقلید، اولین آموزهایست که بهائیان میبایست پس از رسیدن به بلوغ، در پی آن باشند. اما جالب است بدانیم که این آموزهی بهائیت در حالی مطرح میشود که رهبران این فرقه، با ایجاد یک نظام تشکیلاتی و اعمال سیاست چماق و هویج، عملاً راه تحری حقیقت را بر پیروان خود بستهاند.

دورویی پیشوایان بهائی در موضعگیری کلامی و عملی نسبت به مخالفینشان، حتی موجب حیرت پیروان این فرقه شده است. لذا آنان در پاسخ به این دورویی خود، منظور از ترک معاشرت را با شبهه افکنان تفسیر کردهاند. این در حالیست که با مطالعهی آثار بهائی درمییابیم که آنان با مشرک نامیدن تمام غیربهائیان، از ملاقات پیروانشان با ایشان نهی کردهاند.

هرچند که پیامبرخواندهی بهائیت صراحتاً حکم به جواز داشتن دو زن داده است، اما عبدالبهاء به عنوان جانشین و مفسر نوشتههای او، تأویلاتی متفاوت و بیگانه با این حکم پیامبرخواندهی بهائیت ارائه کرده است. او در یکجا چندهمسری را جایز برشمرده و در جایی دیگر، بر خلاف تصریح گفتاری و عملی پدر خود، تعدد همسران را حرام اعلام نموده است.

بهائیان مدعیاند آیهی 129 سورهی نساء که عدالت میان همسران را غیرممکن دانسته در واقع به عنوان شرط محال آیهی 3 این سوره است که حکم به جواز چندهمسری داده است. این در حالیست که عدالت مذکور در آیهی 3 این سوره که شرط جواز چند همسری است، عدالت در برخورد است؛ حال آنکه عدالت در آیهی 129 به معنای مودت قلبی است، که شرط این جواز نیست.

بیت العدل در نامهای از رهبران دینی جهان دعوت کرد تا به بررسی و بازنگری موضوعات و مسائلی که در کانون فعالیتهای بین ادیان است بپردازند. لذا در خصوص نامهی بهائیت که بیشتر جنبهی تبلیغاتی داشته، میبایست پرسید که چگونه تشکیلاتی که پیروانش را به خشونت ترغیب کرده، میتواند خود را عامل مبارزه با تعصب دینی معرفی کند؟!

پیامبرخواندهی بهائیت حجاب زنها را مانع از پیشرفت و ترقی آنها دانسته است. این در حالیست که اولاً: با توجه به پیشرفت زنان مسلمان در بسیاری از عرصهها، حجاب را نمیتوان مانع پیشرفت دانست. ثانیاً: اگر حجاب مانع پیشرفت است، پس چگونه دختر پیامبرخواندهی بهائیت توانست با رعایت حجاب، (در مدتی کوتاه) به رهبری بهائیان اشتغال یابد؟!

نهاد رهبری بهائیت "بیت العدل" در حالی به انکار وجود عیدی به نام "عید صیام" در بهائیت تصریح کرده است که منابع دست اول بهائی، بارها از "عید صیام" در بهائیت سخن به میان آوردهاند. آری؛ اصرار بر اشتباه بیت العدل، یا حکایت از جهل بالاترین نهاد رهبری بهائیت داشته و یا حاکی از دروغپردازی آن برای حفظ استقلال بهائیت از اسلام است.

علمای اسلامی خصوصاً علمای جلیلالقدر شیعه که همواره در صف اول مبارزه با عقاید باطل بهائیت بودهاند، آماج توهینها و هتاکیهای پیشوایان بهائی قرار گرفتهاند. این در حالیست که پیشوایان این فرقه در ظاهر، از هرگونه فحاشی منع کرده و همچنین، از دوستی واقعی (و نه نمایشی و مزورانه) با دشمنان دم میزدند. اینست حکایت کوران مشعلدار بهائیت!

پیشوایان فرقهی بهائیت، در تبلیغات خود بهائیان را به همزیستی مسالمتآمیز و نوعدوستی نسبت به تمام بشر توصیه داشتهاند. این در حالیست که تشکیلات بهائیت، راه دورویی را از اربابان خود آموخته و امروزه عملکردی مخالف با نوعدوستی کلامی خود دارد. نمونهی بارز این دورویی را میتوان در ایفای نقش تخریبی بهائیت در کشور یمن مشاهده کرد.

در پی بازداشت تعدادی از بهائیان در یمن به جرم تبلیغ بهائیت و جاسوسی برای رژیم صهیونیستی، تشکیلات بهائی، بعلاوهی جلب حمایتهای سازمان ملل از وابستگان خود در یمن، اقدام به انتشار هشتگهایی با محتوای آزادی بهائیان در یمن نمود. این در حالیست که این اقدام تشکیلات بهائیت، با تعالیم بهائی و توصیهی ظلمپذیری پیشوایانش در تضاد است.

مدعی پیامبری بهائیت در کتاب اقدس خود، مجازات کسی که شخصی را اندوهگین کند، با انفاق 19 مثقال طلا مقدور میداند. این در حالیست که اگر شخصی مجرد به دیگری تجاوز کند، تنها با پرداخت 9 مثقال طلا به بیت العدل تبرئه میشود! جالبتر آنکه اگر فرد متجاوز متأهل باشد، حتی همین جریمهی نقدی هم برای او تعیین نشده است!