تناقضات بهائیت

عبدالبهاء ضمن حکایتی مدعی میشود که بهترین زاد و توشه برای آخرت، فقر و عجز و ضعف است. این در حالیست که اگر حقیقتاً فقر سبب رستگاری است، پس کاخ نشینی مدعی پیامبری بهائیت و شخص عبدالبهاء در شهر عکّا، چه توجیهی دارد؟! و به راستی اگر راه رستگاری از فقر میگذرد، پس ادعای ابداع تعلیم تعدیل معیشت در بهائیت چه معنا دارد؟!

پیامبرخواندهی بهائیت به پیروانش دستور میدهد که از هرکسی بوی مخالفت استشمام کردند، دوری گزینند. این در حالیست که سران بهائی، اولین آموزهی خود را جستجوی حقیقت معرفی کردهاند. با این حال، چگونه تحری حقیقت با چشمپوشی از سخنان مخالفین محقق میشود؟! آیا تحری حقیقت، به معنای مطالعه و قبول یکسویهی سخنان پیشوایان بهائی است؟!

پیشوایان بهائی در مواضعی متناقض با توصیهی خود به رعایت اصل حکمت؛ پیروان خود را از هرگونه کتمان عقیده برای حفظ مصالح شخصی بازداشتهاند. اما با اندک تأملی میتوان فهمید که پیشوایان بهائیت، سرلوحه قرار دادن حکمت را در برخورد با مخالفین، مخصوص خود دانسته و وظیفهی پیروان را به گونهای دیگر ترسیم کردهاند!

برخی کانالهای خبری تبلیغی تشکیلات بهائیت، از تمام بهائیان متقاضی خواستند تا هرچه سریعتر نسبت به ثبتنام کنکور اقدام کرده و اصطلاحاً ثبتنام را به روزهای پایانی موکول نکنند. اما به راستی هدف تشکیلات بهائیت از انتشار چنین اطلاعیههایی چیست و به عبارتی تشکیلات بهائیت چه منفعتی از ثبتنام پیروانش در کنکور خواهد برد؟!

مبلّغان تشکیلات بهائیت که تلاش تبلیغاتی خود را برای گسترش جنبش موسوم به چهارشنبههای بدون حجاب را شکستخورده میدیدند، اینک در تلاش برای تبلیغ جنبش ساختگی دختران خیابان انقلاب هستند. این در حالیست که بهائیان با این اقدام خود و مخالفت صریح با قانون کشور، صراحتاً به پوچی و کذب دستورات رهبرانشان اعتراف میکنند.

مبلّغ بهائی، در توجیه اینکه گفتهی پیامبرخواندهی آنان، مبنی بر نهی از ملاقات با مخالفین، با عاشروا مع الادیان... در تناقض است، میگوید که دلیل آن، بخاطر جلوگیری از فساد بوده است. این ادعا در حالیست که نه تنها آموزههای به ظاهر بدیع بهائیت آن را رد میکند، بلکه توجیهی است که در موارد مشابه، از پذیرش آن سر باز میزنند.

یکی از مبلّغین فرقهی بهائی، معجزهی توان زنده کردن مرده را به پیامبرخواندهی بهائیت نسبت داد. این در حالیست که: 1. پیشوایان بهائی معجزه را مخالف با عقل معرفی کردهاند 2. آنان تنها معجزهی مظاهر الهی را کلمات صادره از ایشان میدانند 3. به راستی اگر آنان توان ارائهی معجزه داشتند، چرا برای اثبات حقانیت خود از آن استفاده نکردهاند؟!

با توجه به مدارکی که در کتب بابی و بهائی مبنی بر تحصیل علیمحمد شیرازی در دوران کودکی و جوانی وجود دارد، مبلّغان بهائی درصدد توجیه این مدارک برآمده و در عذری بدتر از گناه مدعی شدند که باب، مراتب علمی معمول را نگذرانده است. چرا که شخصیتهای بسیاری به خاطر نبوغ خود، بدون گذر مراتب علمی متداول، به مدارج عالی علمی رسیدهاند.

از آنجا که ذکر توبهنامهی باب در کتابهای بهائیان موجبات رسوایی آنان را فراهم ساخته، سرکردگان بهائیت، تقیه را تنها راه فرار خود از پاسخگویی میدانند. اما به راستی، وقتی طبق تعالیم بهائیت، حتی افراد عادی نیز حق کتمان عقیده ندارند، پس چگونه علیمحمد شیرازی که پیشوای آنان به حساب میآید از این حق برخوردار است؟!

نماز جماعت به عنوان یکی از عوامل مهم وحدت آفرین در جامعهی اسلامی، بسیار مورد تأکید قرار گرفته؛ تا جایی که حتی در هنگام جنگ نیز به آن توصیه شده و خدای متعال، روش ادای آن در حین جنگ را به پیامبر خود آزموده است. این در حالیست که بر خلاف ادعای وحدت آفرینی پیشوایان بهائیت، آنان با این عامل وحدت آفرین به مقابله برخاستهاند.

مرتضی اسماعیلپور، در طول حدود 4 سال گذشته، فعالیتهای گستردهای در جهت (به اصطلاح) دفاع از حقوق شهروندان بهائی ایرانی در فضای مجازی داشته است. این فعالیتهای به اصطلاح حقوق بشری، که با هدف مقابلهی نرم با انقلاب اسلامی در ایران صورت میگرفت، تا حدی به دور از حقیقت و اغراقآمیز بود، که دست آخر، صدای بیتالعدل حیفا را نیز درآورد!

ابراز ادعای خدایی مدعی پیامبری بهائیت، از یکسو و انکار ادعای خدایی او توسط مبلّغان بهائی از سویی دیگر، اعتقاد یکتاپرستی بهائیان را مبهم ساخته است. اما با توجه به گفتههای عبدالحسین آیتی (مبلّغ پیشین بهائی و کاتب مخصوص عبدالبهاء)، درمییابیم که قبول خدایی پیامبرخواندهی بهائیت، اعتقادیست که تنها برای مَحرم اسرار آنان افشا میگردد.

از تعالیمی که پیشوایان بهائی ادعای اختراع آن را داشتهاند، اصل لزوم تعلیم و تربیت است. این ادعا در حالیست که بیش از 1200 سال از پیدایش بهائیت، اسلام بر لزوم تعلیم و تربیت انسانها تأکید کرده است. بعلاوه؛ پیشوایان بهائی که خود در ابتداییترین مسائل تربیتیشان ماندهاند، با چه رویی ادعای اختراع تربیت جهانی را با خود یدک میکشند؟!

کانال تبلیغی بهائیت در پاسخ به اینکه به چه کسی باید بیشتر محبّت کرد، با نقل جملهای از پیشوایان این فرقه، مدعی شد که غیربهائیان در این خصوص در اولویت هستند. اما از آنجا که غیربهائیان از دید پیشوایان بهائی از کمترین ارزشی برخوردار نبوده و مدام به آنان توهین میکردند، دستور به چنین برخوردی با غیربهائیان، تنها جنبهی تبلیغی دارد.