بهائیان، حکمت یا جرأت؟!

  • 1396/11/17 - 22:25
پیشوایان بهائی در مواضعی متناقض با توصیه‌ی خود به رعایت اصل حکمت؛ پیروان خود را از هرگونه کتمان عقیده برای حفظ مصالح شخصی بازداشته‌اند. اما با اندک تأملی می‌توان فهمید که پیشوایان بهائیت، سرلوحه قرار دادن حکمت را در برخورد با مخالفین، مخصوص خود دانسته و وظیفه‌ی پیروان را به گونه‌ای دیگر ترسیم کرده‌اند!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخوانده‌ی بهائیت در تبیین لزوم رعایت اصل حکمت، به بهائیان توصیه داشته که در عین شجاعت نباید کاری کنند که مصالح شخصی خود را به خطر بیاندازند: «مقصود آن‌که احبای حق (بهائیان) نباید مضطرب وخائف باشند، بلکه باید شهادت را در سبیل دوست فوز عظیم شمرند اگر واقع شود، نه آنکه خود را در مهالک اندازند، چه که در این ظهور کل به حکمت مأمورند».[1]
اما با اندکی تأمل در رفتار پیشوایان بهائیت، به این باور می‌رسیم که گویا سرلوحه قرار دادن حکمت در برخورد با مخالفین، تنها اختصاص به پیشوایان بهائی داشته و در حقیقت وظیفه‌ی اجرایی پیروان، چیز دیگریست.
چرا که پیشوایان این فرقه برای آن‌که کمترین سختی و مشقتی به خود راه ندهند، نه تنها آیین خود را علناً اعلام نمی‌کرده، بلکه خود را مسلمان جا زده و در نماز جماعت مسلمین نیز شرکت می‌کرده‌اند.[2] اما در عین حال، به پیروان خود دستور می‌دادند که هنگام برخورد با مخالفین، سختی را به جان خریده و به هیچ وجه مصالح شخصی را به مصالح تشکیلاتی ترجیح ندهند؛ همچنان که شوقی افندی در توصیف بهائیان گفته است: «عقیده کتمان ننمایند و از تقیه اجتناب بنمایند، از پس پرده خفا برون آیند و قدم به میدان خدمت گزارند، مضطرب و هراسان نباشند و به جانفشانی قیام نمایند، هر امری را فدای این مقصد اصلی کنند و در سبیل این مبدأ جلیل و امر قویم از هر منصب و مقامی چشم پوشند و مصالح شخصیه و ملاحظات نفسیه را فدای مصالح عمومیه امریه فرمایند».[3]
اما به راستی اگر قرار است بهائیان برای نجات خود از مهلکه، رعایت اصل حکمت را بنمایند، پس امر به ممنوعیت کتمان عقیده و تحمل تمامی تبعاتش چه معنی دارد؟! و اگر اصل، ممنوعیت کتمان عقیده در بهائیت است، پس چرا پیشوایان بهائی خود به این اصل عمل نکرده‌اند؟! آیا این تنها وظیفه‌ی بهائیان است که با تحمل مصائب و سختی‌ها، خود را سپربلای رهبران آسوده‌طلب خود نمایند؟!

پی‌نوشت:

[1]. فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 1986 م، نشر سوم، ج 3، ص 110.
[2]. ر.ک: شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه نصرالله مودت، کانادا (انتاریو): مؤسسه معارف بهائی، 149 بدیع، ج 3، ص 318.
[3]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، تهران: مؤسسه ملی مطبوعات امری، 128 بدیع، ص 458.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.