اعتقاد غیراسلامی عبدالحمید
عبدالحمید میگوید بنده معتقدم در به کارگیری افراد به دینشان توجه نکنید که مسلمان هستند یا غیرمسلمان؛ بلکه به وجدان و تواناییشان توجه کنید؛ این توصیه و اعتقاد وی، خلاف سیره مسلمانان است و باید در سپردن پست به مسلمانانی که سابقه پیروی از دین دیگر نیز داشتند، احتیاط شود تا بلایی که در صدر اسلام، بر سر معارف اسلامی آمد، بار دیگر رخ ندهد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در سخنانی ابتدا به افزایش افت تحصیلی در استان سیستانوبلوچستان اعتراض کرد و والدین و آموزش و پرورش را مقصر خواند و سپس از عدم به کارگیری اهلسنت در پستهای کلان وزارتخانههای علوم و آموزشوپرورش گلایه کرد و گفت: «متأسفانه در گذشته، در هیچ کدام از استانهای کشور، حتی یک مدیرکل آموزشوپرورش از بین اهلسنت تعیین نشده است؛ واقعاً چه تعصباتی در کشور حاکم بوده است! در هر قوم و مذهبی افراد شایسته و توانمند وجود دارند؛ شما از شایستگان جامعه، فارغ از دین و مذهب و قومیت، کار بگیرید. ... بنده حتی معتقدم در به کارگیری افراد به دینشان هم توجه نکنید که مسلمان هستند یا غیرمسلمان؛ بلکه به وجدان و تواناییشان توجه کنید».[1]
درباره سخن عبدالحمید راجع به انتخاب نشدن مدیرکل آموزشوپرورش از بین اهلسنت، باید پرسید منظور وی در مورد کدام استانها است؛ اگر منظورش استان سیستانوبلوچستان است که بیش از بیست سال است در این استان، تعداد زیادی رئیس آموزشوپرورش از اهلسنت وجود دارد و بیش از نیمی از معلمان، در مناطق سنینشین از اهلسنت بودهاند و در مناطق مشترک بین اهلسنت و شیعه، اتفاقاً گلایه دانشآموزان شیعه این است که چرا باید برای ما که شیعه هستیم، معلم کتاب دین و زندگی از اهلسنت بیاید و احکام حنفیها را برای ما بگوید؟
بنابراین ایراد او برای استان خودش، به هیچ وجه وارد نیست و اگر منظور وی برای استانهای دیگر و استانهای شیعه نشین است که این زیادهخواهی از او برای هیچ شیعهای قابل تحمل نیست؛ چطور آنان گلایه میکنند که دانشآموزان سنی نباید معارفشان و نیز دروس دیگرشان را از معلم شیعه بیاموزند؛ آنها به مسابقات فرهنگی مدارس ایراد میگیرند که با جوایز ناچیز (آبنبات و ...) مخ بچههای ما را شستوشو میدهند! ولی انتظار دارند شیعیان اجازه دهند در پستهای اصلی آموزشوپرورش، از اهلسنت استفاده شود و نپذیرفتن این کار را از تعصبات حاکم بر کشور و مخالفت با شایسته سالاری به حساب آورند؟
اعتقاد عبدالحمید و سفارش او به گماردن افراد در مناصب بدون توجه به دینشان، (حتی پست دادن به غیرمسلمان که وجدان و توانایی مدیریت دارد) مخالف اسلام و مکتب مسلمانان است؛ کدام حاکم و مأمور غیرمسلمانی از طرف پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله منصوب شده است؟ کدام غیرمسلمانی از طرف خلفا به پستهای حکومتی و ولایت بر مسلمین رسیدهاند که عبدالحمید برای حکومت اسلامی ایران، چنین نسخهای تجویز میکند؟
اتفاقاً علمای اهلسنت از پدیده قصاصین[2] در زمان خلافت خلیفه دوم مینالند؛ آنان چند نفر با سابقه یهودی و مسیحی بودند، مانند کعب الاحبار و عبدالله بن سلّام که پس از مسلمان شدن، به علت علمشان، مسئول وعظ مسلمانان گردیدند و داستانهایی که برای مسلمانان نقل کردند، گاه به عنوان روایات ذیل آیات قرآن، در تفاسیر نقل شده است و از آن به اسرائیلیات تعبیر میکنند.[3]
ابنکثیر دمشقی در تفسیر خود، کلامی را از ابوهریره به نقل از كعب الاحبار آورده که: «ذبیح و قربانی، حضرت اسحاق علیهالسلام بوده است»، (یعنی قصد داشته ذبیح را که اسماعیل بوده نفی کند و افتخار آن را برای یهودیان که از نسل حضرت اسحاق هستند، برساند)؛ ابنکثیر پس از این نقل مینویسد: «این سخنان -كه خداوند نسبت به آنها آگاهتر است- از كعب الاحبار گرفته شده است كه وی در حكومت عمر، اسلام آورده و برای او از كتابهای قدیم خود، روایت نقل میكرد و عمر هم به روایات او گوش فرا میداد و این باعث شد تا كسانی كه در آنجا حضور داشتند و اجازه شنیدن این روایات را داشتند، همان روایات را بدون توجه به راست و دروغ بودنش، برای دیگران نقل كنند؛ ... و این امّت هیچ نیازی، حتی به یک حرف از آنچه کعب میدانست، ندارد (و خداوند داناتر است)».[4]
بنابراین مشخص میگردد که توصیه و اعتقاد عبدالحمید در دادن مناصب به غیر مسلمانان، خلاف سیره مسلمانان است و باید در سپردن پست به مسلمانانی که سابقه پیروی از دین دیگر نیز داشتند، احتیاط شود تا بلایی که بر سر معارف اسلامی آمد و اسرائیلیات را به آن وارد کردند، بار دیگر رخ ندهد.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در ۹ شهریور ۱۴۰۳.
[2]. قصاصین، گروهی بودند که قصههای غالباً دینی را به قصد وعظ، در روزهای جمعه و به تدریج ایام دیگر برای مردم میخواندند.
[3]. سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج3، ص489. «كَعْبُ الأَحْبَارِ ... الَّذِي كَانَ يَهُودِيّاً، فَأَسْلَمَ بَعْدَ وَفَاةِ النَّبِيِّ ص وَقَدِمَ المَدِيْنَةَ مِنَ اليَمَنِ فِي أَيَّامِ عُمَرَ؛ فَجَالَسَ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص فَكَانَ يُحَدِّثُهُم عَنِ الكُتُبِ الإِسْرَائِيْليَّةِ، وَيَحْفَظُ عَجَائِبَ، وَيَأْخُذُ السُّنَنَ عَنِ الصَّحَابَةِ ...».
[4]. تفسير ابن كثير، دارالکتب العلمیه، ج7، ص28. «وَهَذِهِ الْأَقْوَالُ وَاللَّهُ أَعْلَمُ كُلُّهَا مَأْخُوذَةٌ عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ فَإِنَّهُ لَمَّا أَسْلَمَ فِي الدَّوْلَةِ الْعُمَرِيَّةِ جَعَلَ يُحَدِّثُ عُمَرَ ...»
افزودن نظر جدید