سوء استفاده عبدالحمید از تاریخ در مخالفتش با نظام
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حدود 4 ماه و نیم است که هر هفته پس از سخنرانی عبدالحمید در روز جمعه، در مسجد مکی زاهدان، عدهای از هموطنان بلوچ، احساساتی شده و در خیابان شعارهایی ضد نظام و رهبر سر میدهند. در رسانههای معاند که این اخبار را منعکس میکنند، با عنوان هجدهمین جمعه خشم و اعتراض در زاهدان، از این اعتراضات یاد شده است.
این هفته نیز عبدالحمید با سخنان اعتراضی و با ژست خیرخواهانه، بدون چشم داشت به پست و مقام و منصب، توصیه کرد مسئولین ارشد نظام مسالمت آمیز و به دلخواه خود از قدرت کناره بگیرند؛ چون نظام تا زمانی مشروع است که مقبولیت مردمی داشته باشد و اکنون این مقبولیت وجود ندارد!
وی در راستای تبیین دیدگاه خود، به عنوان مقدمه، اینگونه گفت که اسلام دین رحمت و رأفت و مهربانی است؛ سیره پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و دیگر خلفا نیز رحمت بوده و مشی آنان را کرامت و مهربانی اعلام کرد؛ با این مقدمه توصیه کرد که حکومت ایران نیز باید به این سیره اقتدا کند و رحمت را نسبت به همه پیش بگیرد.[1] (تمام این سخنان، تعریضات وی به حکومت بود که رحمت اسلامی در عملکرد نظام نیست.)
در پاسخ به این فرافکنی عبدالحمید و نقل تاریخ به گونهای که نتیجه دلخواه وی از آن به دست آید، باید گفت که حکومت معاویه چنانچه در تاریخ آمده، اصلاً قابل دفاع نیست.[2] حساسیت شدید خلفا نیز در مورد نقلهای صحابه و سخنرانی آنها در تاریخ به تصویر کشیده شده و عدهای از صحابه مخالف خلیفه اول و دوم بودند؛ عدهای از صحابه، به دلیل نقل برخی از روایات نبوی، به دستور خلیفه مورد ضرب و جرح واقع شده، در شهر مدینه محصور شده و مجاز به نقل معارف دینی نبودند.[3]
اگر از یکی از مأمورین، خلافی سر میزد، مثلاً یکی از فرماندهان با طایفهای از مسلمانان جنگید، مردان آنها را کشت ...؛ خلیفه اول برای از بین نرفتن ابهت مأمور حکومت، دیه مقتولین مسلمان را از بیت المال مسلمین پرداخت کرد و مأمورین را توبیخ هم نکرد.[4]
رفتارهای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نیز بیشتر همراه با مدارا بود؛ چون هدف حضرت، مسلمان شدن مردم و هدایت آنها بود، نه انتقام گرفتن هنگام قدرت؛ اما چون اقدامات عملی مخالفان از حد میگذشت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) چارهای جز مبارزه عملی نداشت و از مدارا دست میکشید.
این موارد تاریخی در مثالهای عبدالحمید جایی ندارد و همیشه میگوید پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به اسرای جنگ بدر، با خشونت رفتار نکرد و مشی حضرت رحیمانه بود؛ وی هیچگاه دستور یا تأیید پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در کشتن بیعت شکنان و ناقضین امنیت را اشاره نمیکند.
اسلام دین رحمت است و این قاعده «رُحَماءُ بَينَهُم» است؛ اما اسلام فقط جنگ بدر و فتح مکه نیست، در اسلام قاعده دیگری نیز وجود دارد به نام «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ»؛ اگر عدهای با کار خود از زمره خودیها خارج شوند،[5] دیگر قاعده رحمت برای آنان نیست، بلکه وظیفه حکومت، برخورد شدید با آنان است.
پینوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید در خطبه 14 بهمن 1401.
[2]. «کشتن شیعیان امیرالمؤمنین (ع) به دستور معاویه»
«شبیخون زدن به شهرهای اسلامی به دستور معاویه»
«انتقاد عبدالحمید از شیوه حکومت داری معاویه»
[3]. «محکوم کردن سیاست خلیفه دوم توسط عبدالحمید»
[4]. «پرداخت دیه قتل خطایی از بیت المال توسط ابوبکر»
[5]. عدهای از اغتشاشگران در سال جاری، با احکام اسلامی به مخالفت پرداختند که مخالفین ضروری دین از دین خارجند؛ طبق مبانی اهل سنت، عدهای از اغتشاشگران اهل سنت که به آنان پیوستند و علناً مخالفت خود را با حکومت نشان دادند، از اسلام خارجند و مرگشان به مرگ جاهلی است و در آخرت حجتی نزد خداوند ندارند.
«کفر برخی عالم نماهای اهل سنت، به جهت مخالفت با حاکم»
افزودن نظر جدید