انتصابی بودن امامت

  • 1401/08/08 - 13:31
جناب قلمداران از قرآنیون شیعه معاصر است که برای احادیث، اهمیتی قائل نیست و قرآن را برای فهم اسلام کافی می داند؛ وی در نقد امامت، انتصابی بودن امامت را انکار کرده است، در حالی که خداوند در قرآن کریم انتصابی بودن مسئله امامت را ذکر کرده است.
تنافی مبانی و خط فکری تشیع انگلیسی با شیعه اصیل

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدرعلی قلمداران یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی در ایران است که به دیدگاه های وهابیت متمایل شده و به نقد افکار و عقاید شیعی می‌پردازد؛ از جمله اعتقادات وی در مورد احادیث، اهمیت ندادن به آن است و قرآن را برای فهم اسلام کافی می‌داند؛ او بسیاری از روایات شیعه را نقد کرده و آنها را مردود اعلام می‌کند. او از اصول و مبانی شیعه فاصله گرفته و برخی از اعتقادات شیعه را ضعیف و مردود می‌داند.

از آنجایی که یکی از اعتقادات مهم شیعیان، مسئله امامت است، وی در آثار گوناگون از جمله کتاب شاهراه اتّحاد، مسئله امامت ائمه (علیهم‌السلام) را مورد نقد جدی قرار داده و در امر خلافت بلافصل امام علی (علیه‌السلام) پس از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و نصب الهی امام تردید کرده است.(1)

در مقابل این افراد که در ادعای خود فقط قرآن را حجت می دانند، باید گفت: با مراجعه و تدبّر در آیات قرآن، پى مى‌بریم که امامت و حکومت به امر خداوند است و به هر کس که صلاح بداند واگذار مى‌کند؛ در اینجا به بررسى برخى از آیات در این باره مى‌پردازیم:
خداوند متعال مى‌فرماید: «وَإِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ (بقره/124) به یادآور آن هنگامى را که خداوند ابراهیم را به امورى چند امتحان فرمود و همه را به جاى آورد. خدا به او فرمود: من تو را به پیشوایى خلق برگزیدم. ابراهیم عرض کرد: و از نسل من (نیز به این سمت برگزین؟) خداوند فرمود: عهد من (امامت) به ستمکاران نمى‌سد.»

چند نکته از این آیه استفاده مى شود؛ ابتدا اینکه امامت منصبى الهى است و لذا امامت هر شخصى باید به اذن و اراده خداوند باشد؛ خداوند در این آیه، جعل و نصب امام را به خود نسبت داده است «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماما» پس باید امام از جانب خدا منصوب شود.
این بخش از آیه شریفه، به صراحت روشن می‌سازد که نصب مقام امامت، تنها به دست خداوند است نه به دست انسان؛ زیرا خداوند در این آیه، جعل را به خودش نسبت داده و آن را یک هدیه الهی برای انسان می‌داند.

در این آیه، از امامت به عنوان "عهد" تعبیر شده است که دلالت دارد بر اینکه امامت عهدى الهى است که بین خداوند و شخصى معصوم بسته مى‌شود؛ بنا بر آنچه مفسران گفته‌اند، مراد از "عهد" در این آیه، "امامت" است، نه "نبوت"؛ زیرا حضرت ابراهیم سالها قبل از آن، نبی و رسول بود.
ابن کثیر دمشقی از مفسران بزرگ اهل سنت در تفسیر آیه می‌گوید: «خداوند بلند مرتبه در این آیه، بر شرافت ابراهیم خلیل و بر اینکه خداوند او را امام و پیشوای مردم قرار داده، آگاهی می‌دهد.»(2)
ابن جوزی حنبلی نیز از میان اقوالی که درباره "عهد" گفته شده، قولی را که آن را به "امامت" تفسیر کرده، انتخاب کرده است.(3)

پی‌نوشت:
1. قلمداران، حیدر علی، شاهراه اتحاد (بررسی نصوص امامت)، ص19-22، تحقیق: اسحاق دبیری، انتشارات حقیقت.
2. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۶۹، دار الفکر- بیروت.
3. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۱، ص۱۰۸، المکتب الاسلامی - بیروت، چاپ سوم.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.