انواع دراویش از نگاه یک درویش

  • 1400/04/07 - 14:07
صوفیه ازجمله فرقه‌هایی است که از مدعیان عرفان هستند و عمده افرادی که به این فرقه جذب می‌شوند طالبان سعادت و حقیقت هستند. مردمی که به دنبال گمشده وجود و آرامش درونی خویش هستند ولی در دام این فرقه و افرادی افتادند که هیچ بهره‌ای از معنویت و عرفان نبرده‌اند. ضعف در اطلاعات دینی از یک طرف و مقدس نشان دادن قطب از طرف دیگر باعث گمراهی بسیاری از مردم و جذب به این فرقه ها شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توجه و گرایش به کمال و معنویت برخواسته از خداجویی و خداباوری یکی از مهم‌ترین اقتضاءات ذاتی و سرچشمه گرفته از سرشت فطری انسان است. نیاز به خدا و معنویت که به گمشده بسیاری از انسان‌ها تبدیل شده است در جهان امروزی و حتی کشور ما به‌خاطر ساختار فرهنگی و اقتصادی موجود بیشتر احساس می‌شود. انسان‌ها دریافته‌اند که به‌شدت به آرامش نیاز دارند و در نبود معنویت، زندگی، سلامت و آرامش آن‌ها به مخاطره خواهد افتاد و فهمیده‌اند که بهترین عامل تأمین آرامش در دنیای امروزی گرایش به دین و معنویت است. علامه طباطبایی بعد از آن‌که دین را روش زندگی و راه رسیدن انسان به سعادت می‌داند، آفرینش انسان را به‌گونه‌ای معرفی می‌کند که زمینه‌ها و ابزار سلوک به‌سوی این سعادت در وجود او هست. [1]

همه این‌ها باعث شده تا بسیاری از مردم به سمت فرقه‌های باطن گرا و عرفان‌های کاذب و غیرحقیقی تمایل پیدا کنند. صوفیه ازجمله فرقه‌هایی است که از مدعیان عرفان هستند و از قرن‌ها پیش تاکنون عمده افرادی که به این فرقه جذب می‌شوند طالبان سعادت و حقیقت هستند. مردم ساده دلی که به دنبال گمشده وجود و آرامش درونی خویش هستند ولی در دام این فرقه و افرادی افتادند که نه‌تنها بهره‌ای از معنویت و عرفان نبرده‌اند بلکه با بسیاری از مبانی دین، مذهب و احکام شریعت هم زاویه دارند و بدین جهت مسبب گمراهی و به انحراف کشیده شدن بسیاری از انسان‌های ساده دلی شدند که در جستجوی معنویت و حقیقت بودند.

علت اصلی گمراه شدن و به انحراف کشیده شدن مردم، ضعف در اطلاعات دقیق دینی مذهبی است. کما اینکه یکی از کسانی که از فرقه صوفیه گنابادی بعد از بیست سال درویشی جدا شده بود می‌نویسد: «بنده سال‌ها حدود 20 سال در فرقه گنابادی سلطانعلیشاهی بودم 10 سال طلب 10 سال پس از دست گیری اما به لطف حق و عنایت امام زمان از این دام رها شدم و به جای حسینیه امیر سلیمانی به مسجد رفتم به نظر من دراویش گنابادی یا به اصطلاح خودشان فقرا 2 دسته هستند دسته اول افرادی با نیت‌های پاک جوینده راه حقیقت اما مطالعات و سطح دانش دینی بسیار ضعیف که از این عدم آگاهی از دین و شریعت باعث استفاده گروه دوم قرار می‌گیرد یعنی مجازین نماز مشایخ و اقطاب سلسله.»

درواقع افرادی که برای رسیدن به معنویت و حقیقت به دامان سردمداران این فرقه پناه می‌برند اولاً به‌خاطر ضعف در اطلاعات دینی گرفتار این فرقه و امثالهم می‌شوند ثانیاً توسط اقطاب، بزرگان و مشایخ آن‌ها بازی می‌خورند و این افراد جهل و انحراف خود را پشت چهره مقدس و روحانی که از خود برای مریدان ساخته‌اند مخفی می‌کنند. مشایخ صوفیه با بزرگ جلوه دادن اقطاب خویش با استفاده از القاب و واژه‌های خاص به دنبال این هستند که مریدان خود را در مقابل ایشان حقیر و هیچ شمارند و بدین وسیله دل آن‌ها را متوجه قطب کنند. وقتی این‌چنین شد، مرید نیز اگر خطا و اشتباهی از قطب یا شیخ خود دید آن را به هر نحوی برای خود توجیه می‌کند. کما اینکه در فرقه‌های صوفیه نیز همین را از مرید می‌خواهند و اصلاً یکی از شروط مریدی همین است. چنانچه یکی از بزرگان تصوف دراین‌باره می‌گوید: «مرید باید که به‌ظاهر و باطن تسلیم تصرفات شیخ باشد و به تصرف اوامر و نواهی و تأدیب شیخ زندگی کند، همچون مرده که در تصرف غسال است... و اگر او را به خلاف شرع دستور دهد، اعتقاد پیدا کند که اگرچه ظاهراً خلاف است اما شیخ خلاف نکند.» [2]

پی‌نوشت:
[1]. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، اسماعیلیان، بی‌تا، ج 16، ص 178
[2]. نجم رازی، ابوبکر بن محمد، مرصاد العباد، مصحح ریاحی، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1371، ص 259

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.