آیا طلب شفاعت از اموات، دعای غیرالله بوده و ممنوع است؟
خلاصه
شفاعت طلبی از اولیاء الهی، امری رایج و البته مشروع نزد پیشوایان مذاهب اسلامی بوده است؛ از همینرو در آثار عالمان اسلامی فراوان مشاهده میشود که به درخواست شفاعت از اولیاء الهی، توصیه کردهاند. با این همه، مفتیان وهابی، طلب شفاعت از اموات را ممنوع تلقی کرده و همگان را از آن برحذر دانستهاند. آنان برای اثبات مدعای خود، دلایلی را اقامه کردهاند؛ از جمله اینکه طلب شفاعت از اموات، دعای لغیرالله بوده و از آنجایی که دعا، عبادت است، لذا شفاعتجویی از اموات، ممنوع است. حال آنکه اگر چنین باشد، هر آیینه، طلب شفاعت از زندگان نیز باید ممنوع باشد. همچنین در آثار فریقین، موارد متعددی از طلب شفاعت بزرگان دین از اموات نقل شده است که باید پرسید: آیا میتوان آنان را به جرم عبادت غیرالله، مشرک بهحساب آورد؟ افزون بر آنکه مطلق دعا، عبادت نیست؛ بلکه دعا، هنگامی عبادت خواهد بود که انسان، قائل به الوهیت و ربوبیت شخصی باشد که او را میخوانَد. بر همین اساس، نمیتوان طلب شفاعت از اموات را، موجب شرک دانست.
شبهه
احمد بن عمر الحازمی از وهابیون معاصر، در یکی از آثارش، مینویسد: طلب شفاعت از اموات، نوعی دعاست و با توجه به اینکه دعا از مصادیق عبادت بوده و عبادت غیرالله نیز شرک بهحساب میآید، بنابراین طلب شفاعت از اموات، شرک اکبر است.[1] طبق این ادعا مشخص میشود، یکی از دلایل مخالفت وهابیت با طلب شفاعت از اموات، این است که آنان شفاعتجویی از اموات را دعا و عبادت غیرالله قلمداد کردهاند.
در پاسخ به این ادعا باید 3 نکته را عرض کرد:
اولاً: بسیاری ازسردمداران وهابی، در آثار خود، حکم به مشروعیت طلب شفاعت از زندگان کردهاند.[2]
حال آنکه اگر طلب شفاعت از اموات، دعا و خواندن غیرالله است، طبیعتاً درخواست شفاعت از اشخاص زنده نیز باید دعای غیرالله بوده باشد و لذا باید به شِرک بودن آن نیز حکم میشد؛ بهدیگر سخن، چه فرقی بین طلب شفاعت از اموات و طلب شفاعت از زندگان وجود دارد که وهابیون، یکی را شرک اکبر دانسته و دیگری را مشروع تلقی کردهاند؟
ثانیاً: در بسیاری از آثار علمای اسلامی، ادله و مؤیداتی بر مشروعیت انواع طلب شفاعت وارد شده است. بهعنوان نمونه، سیدمحسن امین از علمای مطرح امامیه در«کشف الارتیاب» نقل میکند: هنگامیکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از دنیا رفتند، ابوبکر بر بالین مطهر آن حضرت حاضر شد و خطاب به ایشان عرض کرد: «اذكرنا يا محمد عند ربك.[3] ای محمد (صلیاللهعلیهوآله)، ما را نزد پروردگارت یاد کن.» صالحی شامی، از علمای شافعی مذهب نیز در کتاب «سبل الهدی»، روایت فوق را نقل کرده است.[4]
در این روایت، سخن از درخواست دعا و یادآوری ابوبکر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مطرح است. آن هم بعد از وفات آن حضرت؛ اگر طلب شفاعت از اموات شرک است، آیا میتوان ابوبکر را مشرک دانست؟ ناگفته نماند در نهج البلاغه نقل شده است که امیرالمومنین (علیهالسلام) نیز خطاب به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، شبیه کلمات ابوبکر را بهکار برده است.[5]
روایت دیگری با عنوان روایت «مالک الدار» در مصادر اهل سنت نقل شده است که این روایت نیز دلیل مناسبی بر رواج طلب شفاعت از اموات، در عصر سلف امت تلقی میشود.[6]
بنابراین طلب شفاعت از اموات در عصر سلف امت رواج داشته است.
ثالثاً: هر چند طلب شفاعت، به خودی خود، دعاست، ولی هر دعایی را نمیتوان عبادت محسوب کرد؛ چرا که عبادت، هنگامی محقق میشود که ما قائل به الوهیت و ربوبیت موجودی باشیم؛ حال آنکه هیچیک از مسلمانانی که از اموات، شفاعت میطلبند، قائل به الوهیت و ربوبیت آنان نیستند، بلکه ایشان را آبرومند درگاه الهی میدانند و لذا از آنان طلب میکنند. چنانکه در ادعیه ماثوره مذهب تشیع، چنین وارد شده است: «یا وجیهاً عندالله، اشفع لنا عندالله؛ ای آبرومند نزد خداوند، شفاعت ما را نزد پروردگار انجام بده.»
با همه این تفاصیل مشخص میشود که نمیتوان طلب شفاعت از اموات را از موجبات شرک بهحساب آورد.
پینوشت:
[1]. حازمی، احمد بن عمر، الشرح الميسر للقواعد الأربع، ج2، ص11، بیجا، بیتا (دروس صوتية قام بتفريغها موقع الشيخ الحازمی)
[2]. بن باز، مجموع فتاواي بن باز، ج16، ص106، بیجا، بیتا.
[3]. سیدمحسن امین، کشف الارتیاب، ص214، دارالكتب الإسلامي، بیتا.
[4]. صالحی شامی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج12، ص299، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ اول، 1414هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. «بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، اذْكُرْنَا عِنْدَ رَبِّكَ» خطبه 235 نهج البلاغه.
[6]. «روایت مالک الدار، دلیلی مناسب بر مشروعیت طلب شفاعت از اموات»
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید