شفاعت
طباطبایی از چهرههای شاخص جریان قرآنیون در قرائتی نوین از آیات، به انکار شفاعت مورد قبول مسلمانان پرداخته و ادعا کرده است که شفاعت در واقع «تأثیر مخلوق بر خالق» است؛ بنابراین چنین بینشی را «شرک» و در تضاد با توحید میداند؛ این درحالی است که خود طباطبایی در جلسات تفسیری خود تصریح میکند که وجود پیامبر رافع عذاب است؛ یعنی حضور مخلوقی در رأی خالق تأثیرگذار است.
قرآن کریم مزد رسالت پیامبر (ص) را مودت اهل بیت (ع) می داند. اما یکی از راه های کسب مودت اهل بیت (ع) زیارت قبور مطهر آن انوار طیبه است. در روایات شیعه، شفاعت پاداشی است که برای زائر قبور مطهر اهل بیت (ع) داده شده است و این منتی است که خدای رحمان به دوستداران ائمه معصومین (ع) عنایت میکند.
برابری مقام زائر امام رضا (ع) با شهدای صدر اسلام، یکی از عنایات خدای رحمان به دوستان و محبان و زائران هشتمین خورشید فروزان خاندان رسالت (ع) است. این مقام که در فرمایشات اهل بیت (ع) به آن اشاره شده، به وسیله کسب معرفت و زیارت حضرت به دست میآید.
«برقعی» از بزرگان جریان افراطی «قرآنیون» است که برای انکار مسئله شفاعت تنها به آیات نافی شفاعت اشاره کرده و از آیات اثباتکننده شفاعت میگذرد در حالی که باید این آیات را با هم دید و با توجه به هر دو دسته از آیات، به نتیجه جامعی دست پیدا کرد.
قلمداران در زمینه انکار شفاعت مینویسد: «شما هرگاه به قرآن کریم مراجعه کنید، میبینید که نه تنها مسئله شفاعت در قرآن نیست، بلکه اساساً شفاعت در آن (قرآن) پایه و مایهای ندارد؛ این ادعا از جانب قلمداران در حالی است که بر اساس آیات قرآن، خداوند «مقام محمود» یا همان شفاعت را برای رسول خدا (ص) قرار داده است.
آنچه در روایات رسیده از اهل بیت علیهمالسلام پیرامون شخصیت آسمانی حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها بیان شده، نشان از عظمت و بزرگی مقام این بانوی با کرامت است. بنابر آنچه در روایات اهل بیت علیهمالسلام پیرامون شخصیت این بانوی عظیمالشأن بیان شده، مقام کرامت در دنیا و مقام شفاعت در قیامت و بعد از آن در طبقات بهشت، تنها گوشهای از فضائل دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام و خواهر شمس الشموس علیهالسلام است.
مسیحیان تبشیری اشکالات مسلمانان به آموزه فدا را به این دلیل که شیعیان به شفاعت امام حسین(ع) معتقدند، وارد نمیدانند. این در حالی است که اعتقاد به شفاعت امام حسین(ع) با آموزه فدا تفاوتهای اساسی دارد. به عنوان مثال شفاعت مختص شخص خاصی نیست، اما فدا مختص مسیح است.
بر اساس عقاید امامیه، شفاعت به طور کامل از آنِ خداوند است و هیچکس بدون اذن او نمیتواند شفاعت کند. اگر خداوند از ایمان بنده ای راضی باشد، به شفیعان اذن می دهد تا در حق او شفاعت کنند.
مفسران مسلمان همگی بر این نظرند که مقصود از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است و می گویند در روز رستاخیز، پیامبر خدا (ص) پرچم سپاس گزاری را به دست می گیرد و تمام پیامبران زیر آن پرچم میایستند. او نخستین شفاعت کننده و نخستین کسی است که شفاعت او پذیرفته می شود.
حیدرعلی قلمداران ازجمله کسانی است که قرآن را برای فهم اسلام کافی می داند و برخی از اعتقادات شیعه مانند بحث شفاعت را مردود می داند. اما به اجماع علماى اسلام، در روز قیامت شفاعت براى پیامبر اعظم (صلىاللهعلیهوآله) و هر کس که خداوند اذن شفاعت دهد ثابت است و کسى منکر نیست، مگر آنکه معاند است یا از قرآن و معارف اسلامى بىخبر است.
حیدرعلی قلمدران که یکی از عناصر شاخص جریان قرآن بسندگی معاصر شیعی در ایران است، از اصول و مبانی شیعه فاصله گرفته و برخی از اعتقادات شیعه مانند شفاعت را ضعیف و مردود میداند؛ در حالیکه این اعتقاد از قرآن ثابت میشود.
ادله متعددی همچون آیه 64 سوره نساء، بر مشروعیت طلب استغفار و شفاعت از اولیاء الهی دلالت میکند؛ از همینرو مسلمان از صدر اسلام تاکنون، از اشخاص صالح، میخواستند که برایشان نزد خداوند متعال، شفاعت و استغفار کنند. بنابراین ادعای برخی از وهابیون معاصر مبنی بر عدم منفعت استغفار صالحین در حق دیگران، ادعایی باطل است.
خدای متعال در آیه 97 سوره یوسف، از شفاعت طلبی فرزندان حضرت یعقوب (علیهالسلام) از آن حضرت سخن به میان آورده است؛ از آن جایی که مانعی در کار نیست، میتوان بهدست آورد که این آیه، علاوه بر مشروعیت طلب شفاعت از زندگان، همچنین بر جواز طلب شفاعت از اموات نیز دلالت میکند.
وهابیون بسیاری از اعمال مشروع نظیر واسطه قرار دادن اولیاء الهی را ناقض اسلام دانسته و بدین سبب حکم به کفر بسیاری از مسلمانان دادهاند! حال آنکه با مراجعه به آثار عالمان اسلامی مشاهده میشود، بسیاری از بزرگان، برای حل مشکلات خویش، اولیاء الهی را واسطه بین خود و خدا قرار میدادند.