خواندن غیر خدا (یا علی و... گفتن) و نظر علمای اهلسنت
یکی از مسائل اختلافی در میان مسلمانان و گروه وهابیت، خواندن غیر خداوند (دعای غیر الله) است؛ وهابیت خواندن غیر خداوند را امری نامشروع و مشرکانه میداند و این در حالی است که مشروعیت خواندن غیر خداوند (مثل «یا عبدالقادر گیلانی» گفتن و یا «یا علی گفتن» و...) برخاسته از سنت بزرگان دین، سیره صحابه و کلام اندیشمندان جهان اسلام است؛ در ذیل به مواردی از آنها اشاره میشود:
1. در کتاب فتوح الشام نگاشته واقدی (متوفای 207 هـ) آمده است که عبدالله بن قرط، جهت آمادهسازی نیروهای جنگی به مدینه آمد... و در آنجا مشاهده کرد که حضرت علی (علیهالسلام) و نیز عباس و امام حسن و حسین (علیهماالسلام) در کنار قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) حضور دارند و در حال تلاوت قرآن هستند؛ عبدالله بن قرط در همان حال، درخواست دعا کرد و پس از آن عباس (رضیاللهعنه) و حضرت علی (علیهالسلام) دستهای خویش را به سوی آسمان بلند کرده و فرمودند: خداوندا! ما به این پیامبر مصطفی و رسول مجتبی متوسل میشویم؛ کسیکه آدم به او توسل جست و تو به خاطر ایشان دعای آدم را استجاب کردی و گناهان او را بخشیدی؛ از تو میخواهیم که گره از کار عبدالله بگشایی و امور غیر ممکن را برای او ممکن سازی و نیز اصحاب نبی خویش را نصرت کنی؛ تو اجابت کننده دعاها هستی.[1]
2. حسان بن ثابت انصاری یکی از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که مورد دعای پیامبر نیز قرار گرفته، در ضمن شعری که در وصف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) سروده است، اینگونه میگوید: «ای تکیه گاه هر تکیه کننده، و در حمایت خویش قراردهنده هر پناهخواهی، و پناهگاه هر درمانده، و آشیانه هر مجاوری.»[2]
اما مشروعیت خواندن غیر خداوند در کلام علمای دین نیز مشهود است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1. ابنتیمیه (متوفای 728 هـ)، ضمن اینکه تعصب عجیبی در رد آرای اتفاقی میان مسلمانان دارد، با این حال، در باب دعای غیر الله مینویسد: «ابن أبیالدنیا در کتاب مجابی الدعا نقل کرده است که شخصی پیش عبدالملک بن سعید بن أبجر آمد؛ او شکمش را معاینه کرد و گفت: تو بیماریی داری که خوب نمیشود؛ ... آن شخص برگشت و سپس گفت: خدایا خدایا خدایا! تویی پروردگار من! کسی را شریک تو قرار نمیدهم. خدایا! رو به تو میکنم به وسیله پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است. ای محمد! من به وسیله تو به خدای تو و خدای خود رو میاندازم تا به من رحم کند و دردم را دوا کند. عبدالملک دوباره شکم او را معاینه کرد و گفت: تو خوب شدی و هیچ بیماریی در تو نیست.
ابنتیمیه پس از نقل این کلام مینویسد: «من میگویم: این دعا و همانند آن، دعایی است که سلف به همان صورت دعا میکردند. احمد بن حنبل در کتاب مناسکی که برای مروزی نوشته است، گفته: توسل به دعای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) جایز است.»[3]
ابنتیمیه همچنین در کتاب الکلم الطیب از ابنمسعود نقل میکند: «هرگاه حیوان شما در بیابانی فرار کرد، پس ندا سر دهد، ای بندگان الله، او را برای من نگه دارید، برای اینکه خداوند در زمین حاضرانی دارد که آن را برای شما نگه میدارد.»[4]
2. ابن حجر هيتمی شافعی (متوفای 974 هـ) در کتاب «الجوهر المنظم في زيارة القبر الشريف النبوی المكرم والمسجد النبوی» اینچنین میگوید: اما بنا بر قرآن، آیه «وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحيمًا.[نساء/64] اگر خطاکاران در حضورتو بیایند، ابتدا نزد خدا استعفار کنند و بعداً پیامبر اکرم در حق آنها دعا کند، دعای پیامبر اکرم در حق آنها مستجاب میشود، چون خدا توبه پذیر و رحیم است.» بر برانگیختن امت، بر آمدن به سوی پیامبر و استغفار نزد ایشان و همچنین استغفار پیامبر بر ایشان دلالت دارد؛ این طلب استغفار، با از دنیا رفتن ایشان قطع نمیشود.»[5]
3. شبیر احمد عثمانی (متوفای 1369 هـ) در ذیل آیه پنجم سوره فاتحة الکتاب، «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، آیه را چنین تفسیر میکند: استمداد از غیر خداوند در حقیقت جایز نیست، ولی اگر شخصی، مقبول واسطه رحمت الهی باشد و از آن طلب یاری و کمک شود با اعتقاد به اینکه او مستقلّ در یاری رساندن نیست، این استمداد جایز است؛ زیرا استعانت از این ولی در حقیقت استعانت از خداوند متعال است.[6]
4. علمای دیگری همچون احمد بن زینی دحلان (متوفای 1304 هـ)،[7] شاه فضل رسول بن عبدالحمید حنفی،[8] و... نیز مشروعیت دعای غیر الله را میپذیرند.
در پایان، کتابی خدمت خواننده عزیز معرفی میگردد که توسط یکی از علمای معاصر اهلسنت وطنمان، ایران، نگاشته شده است؛ ماموستا سید زکریا حسینی، یکی از علمای معاصر کردستان و امام جماعت و جمعه مسجد جامع قبای بهاران شهرستان سنندج و مدرس و مدیر مدرسه علوم دینی امام شافعی است. او کتابی با عنوان «بررسی حکم توسّل به انبیاء واولیاء و صالحین در فقه اسلامی» نوشته است که مطالعه آن برای آگاهی بیشتر در بحث دعای غیر الله مفید است.
پینوشت:
[1]. واقدی، ابی عبدالله محمد بن عمر بن واقد، فتوح الشام، تحقیق: عبداللطیف عبدالرحمن، بیروت: دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1417هـ _ 1997م، ج 1، ص 168. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. یا رکن معتمدٍ و عصمةَ لائذٍ و ملاذ منتجعٍ و جار مجاور، ابن عبد البر (متوفای 463ه)، يوسف، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقيق: علي محمد البجاوي، دار الجيل، چاپ اوّل، بيروت، 1412ق، ج 1، ص168
[3]. ابن تيميه حراني، احمد، مجموع الفتاوى، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف، مدينة نبوية، 1416ق، ج1 ص264. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن تيميه حراني، احمد، الکلم الطیب، بیروت، دارالفکر، ص78. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. هیتمی، ابنحجر، الجوهر المنظم في زيارة القبر الشريف النبوي المكرم والمسجد النبوی، ص17. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. عثمانی، شبیر احمد، تفسیر عثمانی(اردو)، دار الاشاعات، ج1 ص49.
[7]. زینی دحلان، سید احمد، فتنه الوهابیه، ترکیه، 1978 م، ص9 و 10. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. قادری، شاه فضل رسول، سيف الجبار المسلول على أعداء الأبرار، ص100. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید