فرقه ی اویسیه

  • 1392/08/05 - 01:30
صوفیه در قرون اخیر به جهت پتانسیل های خوبی که برای استعمار داشت مورد توجه ایشان قرار گرفت. در دویست سال گذشته می بینیم که رویکرد صوفیه از فرقه ای عبادی به عبادی سیاسی تبدیل شده و برخلاف ادعای ایشان که مصرند که خود را دور از سیاست معرفی کنند؛ در متن بازی های سیاسی به ایفای نقش پرداخته اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیه در قرون اخیر به جهت پتانسیل های خوبی که برای استعمار داشت مورد توجه ایشان قرار گرفت. در دویست سال گذشته می بینیم که رویکرد صوفیه از فرقه ای عبادی به عبادی سیاسی تبدیل شده و برخلاف ادعای ایشان که مصرند که خود را دور از سیاست معرفی کنند؛ در متن بازی های سیاسی به ایفای نقش پرداخته اند.

سیاست با ایشان کاری کرد که هر بهانه ای را پیراهن عثمان کرده و طرحی نو در اندازند. برای مثال، گروهی از ایشان در گذشته ای نه چندان دور خود را اویسی خوانده و مدعی شدند که سلسله ی ایشان به اویس قرنی، آن علی شناس و مجاهد بزرگ صفین می رسد. اویس قرنی بی شک از بزرگان تابعین و از اصحاب خاص مولی امیرالمومنین علیه السلام بود. مقام و منزلت او در نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله پوشیدنی نیست؛ که حضرت فرموده اند: تَفُوحُ رَوَائِحُ الْجَنَّةِ مِنْ قِبَلِ قَرَنٍ وَا شَوْقَاهْ إِلَيْكَ يَا أُوَيْسُ الْقَرَنِيُّ أَلَا وَ مَنْ لَقِيَهُ فَلْيُقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ[1] بوی بهشت را از جانب يمن استشمام مي شود چه قدر به تو اشتياق دارم اي اويس قرني، آگاه باشيد هركسی از شما آن را ديد سلام مرا به او برساند. گفته شد يا رسول الله اويس قرني كيست؟ فرمودند: اگر از شما غايب شود او را نمي­ يابيد و اگر بر شما ظاهر شود به او مشقت و سختي نرسانيد و طائفه ­ای مثل (به تعداد) ربيعه و مضر بوسيله شفاعتش داخل بهشت مي­ شود. او بدون اينكه مرا ببيند به من ايمان آورده و در محضر جانشين من حضرت علی علیه السلام در صفين به شهادت مي­ رسد.

او از حواریون امیرمومنان و از زهاد هشتگانه بود[2] که در پرتو ولایت و محبتی که به شخص رسول خدا صلی الله علیه و آله و به دستور ایشان به خاندان مطهر نبوی علیهم السلام داشت، به مقامات بلندی در وادی شناخت و معرفت رسیده بود. وقتی رسول خدا صلی الله لیه وآله اینچنین در فراقش آه سر می دهد و اشتیاق به دیدارش را هویدا می کند، نشان دهنده ی اوج منزلت اویس در نزد ایشان و اهل بیت ایشان است.

با این توضیحات، عده ای سست عنصر در مسلک صوفی برای فرار از قواعد و قوانین نامربوط فرقه ای و نیز علاج شهوت مقام، دم از اویسی بودن زده و برای اینکه اجازه نامه ای نداشته اند، جریان اویس قرنی را بهانه کرده و خود را اویس وار! دارای مقامات عالیه و قطب دانسته اند.

اشکال بزرگی که کمر اویسیه را شکسته این مطلب است که با وجود مدارک و شواهد کافی، اویس قرنی در رکاب مولا و مقتدایش امیرالمومنین علیه السلام، در جنگ صفین به شهادت رسید. ابن شهرآشوب و ابن بی الحدید جریان شهادت این یار باوفای امیرالمومنین را در جنگ صفین نقل کرده اند[3] و مدركی و دلیلی كه شاهد بر تاسيس فرقه از ناحيه علی علیه السلام باشد نه اويس قرنی و نه از هيچ كدام از صحابه داده نشده است.

مگر نه این است که همه ی اعتبار فرقه های منحرف صوفی از دید خودشان به سلسله سند، آن هم یداً به ید بودن آن است؟! و مگر نه این است که هر سلسله ی مدعی که این شرط را نداشته باشد و به امام نرسد[4] پوچ و بی مفهوم است؟! پس چرا فرقه داران صوفی و از جمله اویسیه در پی این اعتراضات، پاسخ قانع کننده ای نداشته اند و در صدد اثبات سند خود بر نیامده اند؟!

1- سفینه البحار ج1 ص53
2- رجال کشی ص97 ش154
3- مناقب ابن شهر آشوب ج3 ص177 / شرح ابن ابی الحدید ج8 ص9
4- مقدمه ی دیوان صفی ص16
 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.