خرد ورزی در آیین زرتشت

  • 1394/11/26 - 00:04
در آیین زرتشت برخی از مطالب و محتواها وجود دارد که در آن اثری از خرد ورزی وجود ندارد؛ زرتشت گفت: زن دشتان (یعنی زنی که در زمان عادت ماهیانه قرار دارد) بعد از قطع شدن خون باید کارهایی را انجام دهد تا از آلودگی پاک شود. از جمله غسل با ادرار گاو در چندین گودال، و سپس کشتن 200 مورچه دانه کش!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از امتیازات مهم اسلام، عقلانیت، خردپذیری و بالاتر از آن خردپروری آموزه‌های آن است. خردپذیری آموزه‌های اسلام، از چنان وضوح و روشنی برخوردار است که قرآن مجید، آدمیان را به بررسی متفکرانه، هوشمندانه و انتخاب خردمندانه دین دعوت کرده و هر گونه تحمیل و اجبار و پذیرش کورکورانه دین را نهی می‌کند: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ. [1] پس بشارت ده بندگانم را، آنان که به سخنان گوش فرا داده و برترین را بر می‌گزینند» و «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی»[2]؛ هیچ‌گونه تحمیل و اجبار در امر دین روا نیست؛ به خوبی راه هدایت از ضلالت روشن شد».
پروفسور لگن هاوزن [3] می‌گوید: «چیزی که در اسلام بیش از همه، برای من جاذبه داشت، این بود که چقدر این دین از پرسش‌های انسان استقبال می‌کند و همواره دعوت به تحقیقات بیشتر در تعالیم دین می‌کند». [4]
خانم مارگریت مارکوس (مریم جمیله) در این زمینه می‌نویسد: «پس از آنکه عقاید همه کیش‌های بزرگ را مورد بررسی قرار دادم، به این نتیجه رسیدم که به طور کلی مذهب‌های بزرگ یکی بودند؛ ولی به مرور زمان فاسد شده‌اند. بت‌پرستی، فکر تناسخ و اصول طبقه‌بندی در کیش هندویی سرایت کرد. صلح‌جویی مطلق و انزوا از مشخصات کیش بودایی شد. پرستش آبا و اجداد جزء عقاید کنفسیوسی، عقیده اصالت گناه و تثلیث و در نتیجه آن مفهوم خدایی مسیح و شفاعت به استناد مرگ ادعایی عیسی بر روی دار در مسیحیت، انحصارطلبی ملت برگزیده یهود و... نتیجه این انحرافات است.» [5] در ادامه سخن خانم مارکوس می‌توان ثنویت در آیین زرتشتی را نیز اشاره کرد که خود دارای نظرات بسیاری است. هرچند بپذیریم که در زمان خود زرتشت وحدانی گرایی بوده است و امروز هم قائل به وحدانی گرایی باشند، به هرحال در زمان‌هایی که در فاصله‌ی زمان امروز و زرتشت وجود دارد، بحث دوگانه پرستی خدای خیر و شر بیان شده است و در همین بین عده‌ای می‌خواهند مساله ثنویت گرایی را عادی جلوه دهند. خانم مارکوس در ادامه می‌گوید:«هیچ یک از این اندیشه‌هایی که مرا منزجر ساخته بود، در اسلام پیدا نمی‌شد؛ بلکه به صورت روزافزونی احساس می‌کردم که تنها اسلام آن مذهب اصیلی است که طهارت خود را حفظ کرده است. سایر مذهب‌ها فقط و فقط بعضی اجزای آن، مقرون با حقیقت است؛ ولی فقط اسلام است که تمام حقیقت را حفظ کرده است». [6]
در آیین زرتشت برخی از مطالب و محتواها وجود دارد که در آن اثری از خرد ورزی وجود ندارد؛ زرتشت گفت: زن دشتان (یعنی زنی که در زمان عادت ماهانه قرار دارد) بعد از قطع شدن خون باید کارهایی را انجام دهد تا از آلودگی پاک شود. از جمله: 1. باید سه گودال حفر کنند. در دو گودال زن باید خودش را با ادرار گاو بشوید و در گودال سوم خود را با آب بشوید 2. سپس باید 200 مورچه دانه کش را از بین ببرد. [7] کشتن خرفستران از جمله مورچه‌ها کفاره‌ی بسیاری از گناهان در دین زرتشتی است. بدین صورت که با کشتن مورچه‌ها، اهورامزدا از انسان راضی شده و گناهان را می‌بخشد. برای مثال در وندیدادِ اوستا، فرگرد چهاردهم، بند پنجم، کسی که یک سگ آبی را بکشد مرتکب گناهی بزرگ شده و برای آمرزیده شدن می‌بایستی کارهای بسیاری انجام دهد از جمله کشتن ده هزار مورچه‌ی دانه کش [8] و در فرگرد شانزدهم، بند دوازدهم آمده است که زن برای پاک شدن از عادت ماهانه باید دویست مورچه را بکشد. [9] همچنین در فرگرد هجدهم، بند هفتاد و سوم آمده است که اگر کسی با زن دشتان -حائض- نزدیکی کند، باید هزار مورچه دانه کش و دو هزار مورچه از انواع دیگر را بکشد تا کفاره‌ی گناهش شود. [10] بنابر متن پهلوی اردویرافنامه (با نام درستِ ارتاک ویراز نامگ) ارداویراف مقدس در بازدید از بهشت، روان برخی را در اوج شکوه و عظمت می‌بیند. سؤال می‌کند که این روان چه کسانی است؟ همراهانش پاسخ می‌دهند که این روان مردی است که خرفستران بسیاری را کشت. همچنین در بازدید از دوزخ روان مردی را می‌بیند که در دیگی رویین او را می‌پزند در حالی که پای راست او بیرون دیگ بوده، همراهان به او می گویند که همه‌ی تن این مرد گنهکار بوده جز پای راست او که با آن مورچه‌ها و دیگر انواع خرفستران را بسیار می‌کشت. [11]
از این قبیل مطالب در آیین زرتشت بسیار وجود دارد، هرچند امروزه جامعه زرتشتیان به دلیل عقلانیت حاکم بین مردم، این قبیل مطالب و حتی بعضی از کتابهای شان را جزو آیین زرتشت نمی‌دانند - کتاب وندیداد - و ادعا دارند که تنها متن باقی مانده و معتبر از زرتشت، گات‌ها هست، ولی زمانی که می‌خواهند برای  خود سندی را مطرح کنند، از دیگر متون اوستا غیر از گاتها نیز استفاده می‌کنند. خلاصه مطلب اینکه خردورزی در آیین زرتشت، به سانسور کردن و برداشتن متون این آیین ختم شده است.

پی‌نوشت:
[1]. زمر (39)، آیات 17و 18
[2]. بقره (2)، آیه 256.
[3]. M. (G) Legenhausen.
[4]. محمد، لگنهاوزن، «با پرسش زنده‌ام»، پرسمان (ماهنامه)، پیش شماره اول، خرداد 80، ص 5.
[5]. مارگریت، مارکوس، نقش اسلام در برابر غرب، ترجمه غلامرضا سعیدی، (تهران: شرکت سهامی انتشار، 1348)، ص 9.
[6]. همان
[7]. اوستا، گزارش دکتر دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران، چاپ شانزدهم، نسخه انجمن زرتشتیان آلمان، ج 2 ص 838
[8]. همان، ج ۱ ص 818
[9]. همان، ج ۲، ص 838
[10]. همان، ج ۲، ص 860
[11]. ارداویرافنامه، به گزارش فیلیپ ژینیو، ترجمه: ژاله آموزگار، انجمن ایرانشناسی فرانسه، چاپ سوم، تهران ۱۳۸۶، ص ۵۹ و ۸۰-۸۱

تولیدی

دیدگاه‌ها

شوربختانه خانم , مارگریت مارکوس (مریم جمیله) در باره دین ما,دچار لغزش(کژی) بس بزرگ شدن..خداوند ایشونو به راه راست رهنمون کنه.

اگر ممکن است منبع برای مطلب خود ارائه دهید، تشکر

پیشتر بن مایه ها بازگو شده.نیازی به بازنویسی نیست.کتاب مزدیسنا و حکومت جلال الدین اشتیانی و زرتشت و تعالیم او - سید هاشم رضی

اگر بحثتون در مورد خانم مارگارت هست، تا آنجا که من مطالعه داشتم، در این دو کتاب مطلبی در مورد ایشون نیست، ولی میتوان در این دو کتاب اختلافات بسیاری که در مورد زمان و محل تولد زرتشت هست را مطالعه کرد.

برادر گرامی . باورمندم که شما کمترین پژوهشی در باره اوستا نداشته و نداری و گفتار این و اون رو بازگو میکنی(که همانند شمان). اگه این دو کتاب (نسک) را بررسی کرده بودی پی میبردی که اقای رضی, برداشت خود را بر پایه های اموزه های اوستا(افزون بر گاتها , تاریخ خود نوشته اوستا و ...) نوشته ولی نسک اقای اشتیانی افزون بر اموزه های اوستا بویژه گاهان, سخنان و دیدگاه های خاورشناسنان , کهن نگاران(مورخان), و پژوهش های پژوهشگران اوستایی چه همداستان(موافق) و همیستارارن(مخالفان) رو اورده و یک برداشت و دستاورد(نتیجه گیری) همگانی(کلی) داشته و دیدگاه های درست را بیان کرده. زمان زندگانی زرتشت بر پایه پژوهش های انجام شده(با شاخ و برگ فراوان) در نوشتار اقای اشتیانیم اومده,در بازه زمانی , 2000 پیش از میلاد در باختریا(بلخ) بوده.

پس خود شما هم قبول دارید که اختلافاتی در تاریخ تولد و محل تولد زرتشت وجود دارد. در مورد قبول کردن زمان خاص هم باید دلائل را بررسی کرد و نمی توان به راحتی قول خاصی را در لابلای اقوال مختلف که وجود دارد قبول کرد!

برادر بزرگوار و خوب من،زمانی میگم شماهیچ پژوهشی نداری درست میگم .شما اگر نسک آقای آشتیانی را خواندهو بررسی کرده بودی اکنون دچار چالش و اشتباه نشده بودی.برپایه تاریخ شناسی ،زبان شناسی و.... زمان ظهور زرتشت در حدود 3700 الی 4000 سال پیش برآورد شده نکته ایی یاداور شون کتاب اشتیانی بروزتر و برتر از کتاب اقای رضی است ولی کتاب ایشان برای پی بردن به مطالبی شایان توجه است

شما که پژوهش داشتین تا الان چندین قول را بیان کردین که همین دلالت بر حرف ابتدای من دارد که در تاریخ تولد زرتشت اختلاف هست. آقای آشتیانی هم اقوال مختلفی را بیان می کند که باز هم دلیل بر درستی حرف من هست، و برگزیدن قولی در این بین هم بدون هیچ دلیل معتبر برای هیچ فردی ملاک و مبنا معین نمی کند.

در همه گفته هایم زمان ظهوز زرتشت را 3700 سال تا 4000 بیان داشته ام، و جز این سخنی نگفتم.در ضمن یکی از دلایلی بر اینکه شما هیچگاه کتاب اشتیانی رو نخوندین اینه که میگویید اشتیانی حرف من دراوردی زده درحالیکه تنها سخنان بزرگان اوستا شناسو بیان داشته که شما و دوست گمنامتان انگشت کوچکه آنها نبوده و نیستید.

آشتیانی حرف من درآوردی نگفته، ولی رفرنس دهی هم در کتابش نداشته و صرفا گفته هایی را جمع آوری کرده است! حرف من همین هست که بیان کردن سخنان بزرگان اوستا شناس، یعنی وجود زمانهای زیاد و اختلافات بسیار در زمان تولد زرتشت و حتی محل تولد زرتشت که تطبیق دادن زمان و محل تولد با هم کار هر کسی نیست و باید حتما دلیل برای آن بیان کرد، و صرف قبول کردن یک نظر مشکل را حل نمی کند.

برادر گلم.رفرنس داده در پایان کتابش همه بن مایه ها , براورد شده(بصورت انگلیسی و هم پارسی)

کامبیز با این حرفت نشون دادی هم بیسواد هستی هم سفسطه باز! من کل نسک آقای آشتیانی رو خوندم ایشون هیچ دلیل علمی واسه حرفشون نیاورده! اگر آورده خوب ثابت کن! به جای ارجاع دادن به هپروت بیا و منطقی باش و علمی حرف بزن! کتاب آشیانی بروزتر از کتاب رضی هست؟ اون وقت آشتیانی از مری به ویس هم بروزتر هست؟؟؟؟ از گراردو نیولی هم بروزتر هست؟ اصلاً حالت خوبه؟!!

اقای .... ،که هتا شهامت نوشتن نامتو نداری،شما اگه خوانده بودی دیگ بیراهه نمیرفتی در ضمن شما بهتره در تاریخ و سرگذشت ایرانیان مداخله نکنی که جز رسوایی برات سودی نخواهد داشت

پاسخ ایشونو منتشر بفرمایید

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.