ازدواج با محارم در دین زرتشت، آری یا خیر؟

  • 1391/12/06 - 03:30

قول موبد نیکنام , موبد آذرگشتسب: که ازدواج با محارم در دین زرتشت وجود ندارد ، جواب دارد.

از جمله بحثها و مواردی که زرتشتیان نسبت به جوامع و ادیان با آن مواجه هستند ، بحث ازدواج با محارم است که زمان زیادی است که این ایراد بر جامعه زرتشتیان نسبت داده می شود و در این بین دو دسته نظریات وجود دارد:

عده ای که عمده آنها زرتشتی هستند ، این ازدواج را در دین زرتشت رد می کنند و بیان می دارند که چنین ازدواجی در ایران باستان و دین زرتشت وجود ندارد.

در مقابل، عده ای که بر این باورند، در دین زرتشت ازدواج با محارم وجود داشته، به چند متن از منابع زرتشتیان اشاره کرده اند.

ابتدا قولی از افرادی که ازدواج با محارم در دین زرتشت را قبول ندارند بیان می کنم:

سوال:

آیا دین زرتشت ازدواج محارم را جایز می داند؟

پاسخ کوروش نیکنام:

خیر، زرتشتیان زناشویی با نزدیکان را ندارند . یکی از تهمت های ناروای دشمنان فرهنگ ایران، ازدواج با محارم در سنت ایران باستان است که دروغی بیش نیست ، در مورد بینش زرتشت دراین باره به هات 53 از گات ها بیندیشیم که پیام آور ایران به دخترش پورچیستا می گوید جاماسب ( که از نزدیکان نیست وبیگانه است ) به خواستگاری تو آمده است من او را در دین داری تایید می کنم ولی تو با خردمندی و اختیار اگر مایلی او را به شوی خود بپذیر. و این نشان از باور به سنت زن و شویی در فرهنگ زرتشتیان است.و هیچگاه در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان مشاهده نشده است .

نکته :

در مورد پاسخ کوروش نیکنام چند نکته قابل تامل است:

۱-آقای نیکنام به جای اینکه پاسخ سوال را بیان کند ، آن را تهمت می داند!! سوال در مورد بحث ازدواج با محارم و باید آقای نیکنام پاسخ شبهات را بدهد ولی بجای آن این مطلب را تنها تهمت می داند و از پاسخ دادن آن به نوعی طفره می دهند.

۲-آقای نیکنام تنها موردی از اشو زرتشت و دخترش را بیان می کند و آن را دال بر  فرهنگ زرتشتیان می داند و نتیجه می گیرد که در تاریخ زندگی زرتشتیان ازدواج با نزدیکان نبوده است. آیا به نظر شما این پاسخ کاملی می باشد ؟

حال سوالی باقی است که آیا پاسخ نیکنام در جواب سوال ، درست می باشد ؟ آقای نیکنام در عوض پاسخ ، این مقوله را تایید می کنند و بهتر می بود بجای بیان سخن زرتشت در مورد ازدواج ، شبهه را بیان می داشتند.

در ادامه ، قول آقای آذر گشتسب که ازدواج محارم را در ایران باستان و دین زرتشت قبول ندارند بیان می شود، در حالی که این مطلب هم خالی از ایراد نمی باشد.
آقاى آذرگشتسب مى گوید: یكى از اتهاماتى كه به پدران نامدار ما نسبت داده اند تهمت نارواى زناشوئى با نزدیكان است كه از سوى دشمنان ایران و افرادى كه از مذهب ایرانیان باستان اطلاع عمیق نداشته اند، به نیاكان نامدار ما وارد آمده و آنها را به ارتكاب این عمل زشت ، متهم نموده اند. این افتراء نخست از سوى یونانیان كه با پدران ما دشمنى دیرینه داشته اند به منظور خاصى به آنها نسبت داده شد و قرنها بعد پس از آنكه خاك پاك ایران لگدكوب سم ستوران اعراب گردید، اینان نیز تا آنجا كه توانستند به این آتش دامن زدند، و در قرن اخیر چند تن از خاورشناسان و اوستادانان غربى ، با پیدا كردن واژه اوستائى ((فیتودت)) به خیال خودشان به این موضوع - تهمت - صحه گذاشتند، و ما اینك مى كوشیم تا به این تهمت ناروا كه پایه و اساسى ندارد با عقل و منطق جواب گوئیم و براى اینكه نوشته و ترتیب خاصى برخوردار باشد،........ به تهمت هاى وارده یكى پس از دیگرى با دلیل و منطق پاسخ مى گوئیم ، .........

بررسی سه مورد تاریخی:

۱-ازدواج كامبوزیا (کمبوجیه) با خواهر خود
نخستین نویسنده اى كه راجع به این موضوع مطلبى نوشته و این تهمت را به پادشاه بزرگ هخامنشى وارد نموده ، هرودت (484-409 پیش از میلاد) است . این نویسنده شرح قضیه را در كتاب خود به این مضمون آورده است : دومین خطایى كه كامبوزیا (کمبوجیه) مرتكب شد، كشتن خواهرش بود كه او را به مصر آورده و با او مانند یك زن زندگى مى كرد، گرچه او خواهرش بود و از یك پدر و مادر.
طرز ازدواج آنها بدین طریق بود كه پیش از این ، ازدواج برادر و خواهر مرسوم نبود؛ ولى كامبوزیا كه عاشق خواهرش شده بود، با اینكه مى دانست كه این كار غیر عادى است ، معهذا نمى توانست از آن چشم بپوشد. بنابراین پس از مدتى ، این مطلب را با قضات سلطنتى در میان نهاد و از آنها چاره جوئى كرد. داوران از پادشاه سه روز مهلت خواستند تا قوانین كشور را بررسى كنند. پس از پایان مهلت به حضور شاه شرفیاب شده ، به عرض رساندند كه در كلیه قوانین موجود نتوانستند قانونى بیابند كه خواهر را بر برادر حلال كند، ولى قانونى وجود دارد كه مى گوید: شاه سایه خدا است و فوق قانون است ! بنابراین او مى تواند به تمایل خود جامه عمل بپوشاند.
آنچه از این نوشته بدست مى آید این است كه در ایران باستان ازدواج با محارم نه سابقه كشورى داشته و نه سابقه در قوانین مذهبى . بنابراین هرودت گفته اش جز یك تهمت بیش نبوده ، ولى متاءسفانه نویسندگان دیگر كه بعد از هرودت آمده اند این مطلب را ناقص و با غرض خصمانه به مذهب زرتشت نسبت داده اند و پدران ما را متهم به عمل زشت ازدواج با محارم نموده اند.

نکته:

در این پاسخ چند مورد وارد می شود:

اولا اگر منظورتون از نداشتن سابقه کشوری ، این است که این مطلب در داخل ایران صورت نگرفته است ، پس خود اشو زرتشت هم که در خوارزم متولد یافته هم از بحث ایران خارج می باشد؟ غیر از این منطقه مصر هم در آن زمان جزو امپراتوری ایران بوده است؟

دوما مطلب شما در مورد تهمت خواندن سخن هرودت هم نوعی تهمت است چون پاسخ قانع کننده ای بیان نداشتید.

سوما، واقعا مطالبی که از ایران باستان و تاریخ و عقاید آن بدست زمان امروزه رسیده به چه طریق بوده است؟ آیا همین یونانی ها و غرب شناسان برای فهم ایران باستان زحمات زیادی نکشیده اند؟

۲-ازدواج اردشیر دوم با دختر خود

نخستین نویسنده یونانى كه به این موضوع اشاره نموده (( كتزیاس )) است كه در سال 440 قبل از میلاد مى زیسته است  نوشته هاى او در دست نیست ، ولى پلوتارك كه در سال 66 بعد از میلاد به دنیا آمده در رابطه با زندگى اردشیر دوم ، پادشاه هخامنشى به استناد گفته كتزیاس ، این پادشاه را متهم به ازدواج با دخترش مى كند. پلوتارك در این باره مى گوید:

اردشیر دوم - ارتاكزرس - یك كار كرد كه كلیه بدى هاى او را نسبت به یونانیان جبران كرد و آن كشتن - تیسافرن - دشمن بزرگ یونان بود كه پادشاه به اصرار مادرش ، پریزاد، تیسافرن را كشت ، و چون پادشاه این كار را به اصرار مادر و طبق تمایلات او انجام داد، مادرش از آن به بعد مى كوشید كه پادشاه را از خود راضى نگهدارد و در هیچ كارى برخلاف میل او رفتار نكند. پریزاد بارها دیده بود كه پادشاه نسبت به یكى از دخترهاى خود - آتوسا - علاقه زیادى دارد ولى مى كوشد كه این عشق و علاقه را از مادر خود و مردم پوشیده دارد. پریزاد، پس از اطلاع از این موضوع كوشید تا نسبت به نوه اش - آتوسا - علاقه بیشترى نشان دهد و هر وقت فرصت مى یافت ، از زیبائى و حسن رفتار او نزد پادشاه سخن فراوان مى گفت و او را لایق پادشاه مى دانست تا سرانجام ، شاه را تحریك كرد تا با او ازدواج كند.

پاسخ آقای آذرگشتسب: در اینجا باز مشاهده مى شود كه شاهنشاه از اینكه به دختر خود عشق مى ورزد، همواره مى كوشد تا این عشق را از نظر مردم پوشیده دارد، چون از مردم و مادرش خجلت مى كشد، و عاقبت اردشیر به تحریك مادرش كه زن جاه طلب و بدجنسى بود، به این كار اقدام مى ورزد.

 نکته:

لازم به ذکر است، یکی از منابع برای تاریخ نویسان امروزی ، سخنان نویسندگان یونانی می باشد.

پاسخ آقای آذرگشتسب , بیشتر دلالت دارد که این عمل صورت گرفته , هرچند که مخفیانه می باشد ، و ایشان در رد این مطلب سخنی را بیان نداشته اند.

نسبت به اینکه آقای آذر گشتسب در مقام پاسخ گویی و رد این مطلب هستند ، ولی جواب ایشان دال بر رد این مطلب نیست بلکه بر صورت گرفتن این ماجرا دلالت دارد.

۳-ازدواج قباد با دختر خود

موضوع ازدواج قباد با دخترش را اولین بار ((آگاتیس)) كه در عهد پادشاهى انوشیروان مى زیست ، عنوان نموده است كه قباد پدر انوشیروان با دختر خود به نام ((زنبق)) ازدواج كرده ولى بدین موضوع نه فردوسى روانشاد در شاهنامه اش اشاره كرده و نه تاریخ نویسان عرب و دیگر تاریخ نگاران و حتى پروفسور رالینون مترجم تاریخ هرودت به انگلیسى ، در این باره چیزى ننوشته است . اگر شبهه را قوى بگیریم ممكن است بگوئیم كه قباد تحت تأثیر آئین مزدك قرار گرفته و این كار را كرده است ، زیرا مى دانیم در زمان پادشاهى قباد، شخصى به نام مزدك پیدا شد و ادعاى پیامبرى نمود و عده اى از مردم ایران ، از جمله قباد، دین و آئین او را پذیرفتند.

دینى كه مزدك عرضه داشت بر اساس اشتراك در همه چیز دور مى زد. مزدك مى گفت: خداوند همه چیز را براى همگان آفریده است ، و نباید آن را به شخصى معین اختصاص داد. دین جدید با قوانین اشتراكى خود به اساس قانون مالكیت و زناشویى و مراسم و سنن خانوادگى ایرانیان لطمه بزرگى وارد نمود و آن را سست كرد.

پاسخ :آگاتیاس مى گوید: عمل ازدواج با محارم اخیرا در ایران پیدا شده و همه این خلاف قانونها و بى نظمى ها، در اثر تعلیمات دین مزدك در ایران پیدا شده بود كه با خلع قباد از پادشاهى و كشته شدن مزدك و مزدكیان ، ریشه كن شد ، و پیش از پادشاهى قباد و ظهور مزدك ، عمل ازدواج با محارم در ایران ، متداول نبوده و به قول آگاتیاس ، اخیرا شیوع یافته است.

نکته:

در پاسخ این مورد هم آقای آذرگشتسب این مطلب را از یونانیان می داند و همین را موجب رد آن می داند  با اینکه یکی از منابعی که در شناخت ایران باستان و تاریخ آن ، مورد استفاده موخان می باشد ، سخن یونانیون می باشد.

با اینکه آقای آذرگشتسب در مقام رد بحث ازدواج بامحارم هستند ، باز هم وقوع این ماجرا را اثبات می کنند که این مورد ازدواج با محارم صورت پذیرفته است.

چرا آقای آذرگشتسب در تمامی این موارد تاریخی که می خواهند این ادعا ها را رد کند ، آنها را اثبات می کنند ، این دلالت بر چه دارد؟ وجود ازدواج با محارم ، یا عدم وجود آن؟

 

پی نوشت:

1- سایت موبد کوروش نیکنام

2- کتاب نوروز تا نوروز, موبد کوروش نیکنام

3- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان, موبد اردشیر آذرگشسب.

 

لینک مرتبط:

اسناد ازدواج با محارم در آیین زرتشتی

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

اما درباره ازدواج پیامبر با زینب بنت جحش. دقت کن: زید، خدمتکار پیامبر بود. چون از کودکی یش پیامبر بود مردم بهش میگفتن پسرخوانده محمد هست. زید فقیر و بی‌کس بود. پیامبر ازش حمایت کرد. وقتی زید بزرگ شد پیامبر، زید و زینب (بنت جحش) رو به ازدواج هم درآورد. اما ازدواجشون دوام نداشت از هم جدا شدند. زید دوباره تشکیل خونواده داد اما زینب به مشکل روحی خورد. پیامبر هم با زینب (که دختر عمه پیامبر بود) ازدواج کرد. عرب عصر جاهلیت از سر نفهمی یک سری محدودیت برای خودش درست کرده بود که انسان حق نداره با همسر پسرخونده خودش ازدواج کنه. شما هم دارید بهونه میگیرید و حرف بیجا و نامعقول میزنید و محدودیت‌های نابخردانه عرب جاهلیت رو به رسمیت میشناسید. اصلا پسرخونده چیه؟ پیامبر با دخترعمه ش ازدواج کرد.

اما درباره زرتشت... اولا صدام هم ادعا میکرد که کردار نیک انجام میده. پس ادعای کردار نیک چیزیو ثابت نمیکنه. ثانیا 80 سند وجود داره که نشون میده همبستری با محارم در دین زرتشتی کردار نیک بوده. حتی در قانون زرتشتی، پدر حق داره به زور با دختر خودش همبستر بشه. برادر هم با خواهر خودش. سندها رو بخون: https://www.adyannet.com/fa/book/25068

سلام زور اضافه نزنید... در جایی گفته شد که در ایران باستان هم این نوع ازدواج رد شد.... و ایرانیان قدیم هم آن را انجام نمی‌دادند.... ولی شاه بخاطر این عشق حرام به دنبال این قضیه بود که چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد.... در همین زمان ما البته که طبق گذشته ازدواج با محارم ممنوع است.... اما در بطن جامعه پر از روابط حرام و خیانت هستیم.... با اینکه دین ما اسلام است..... العاقل باالاشاره.... نمی‌شود بعضی روابط در سطح جامعه و در سطوح بالا را بیان کرد.... خودتان میدانید

ازدواج با محارم در دین زرتشتی، کردار نیک شمرده میشد و حتی در روایات زرتشتی اومده که خود زرتشت هم این کار رو انجام داد. هشتاد سند وجود داره که این قضیه (همبستری با مادر و خواهر و دختر) در دین زرتشتی کردار نیک بود که بخش زیای از این اسناد، اسناد زرتشتی هست: https://www.adyannet.com/fa/book/25068

مخاطبم اونایین که از رو نااگاهی همه چیزو قبول میکنن،،،دوستان ،مااگه بخواهیم از کلام اوناییکه میگن ازدواج با محارم در ایران باستان وجود داشته وام بگیریم،،بر فرض مثالم که واقعیت داشته باشه،حداقل منصف باشید و همه داستان رو قبول کنید..همگی گفتن امری غیر رایج و خجالت اور توسط فلان شخص صورت گرفته که تا انزمان سابقه نداشته...خب این یعنی چی ؟؟ کردار یک شخص چه ربطی ب کل یک سرزمین یا سلسله داره...اول روی کوروش بزرگ زوم بودن که باخاله خودش ازدواج کرده بعدش ثابت شد از سه گفته مورخین ثلاثه یعنی کتزیاس و گزنفون و هردوت عمدا سو تحریف شده و داستان اون یکی رو کات کردن چسبوندن به اون یکی منبع...لطفا تحقیق بدون غرض ورزی داشته باشیم

من مسلمان هستم نه زرتشتی اما وظیفه‌ی خودم میدونم که به این همه بی‌احترامی به یک دین یکتاپرستانه اونم درحالی تعداد زیادی از مردم ایران زمین زرتشتی هستن جواب بدم. شما اسم خودتون رو گذاشتین یکتا پرست؟! چطور می‌تونید با حرف های بی‌اساس(چه به ضد و چه به همراهی) درمورد دینی که ازش اطلاعی ندارید صحبت کنید اول اینکه اگر یکی از پادشاهان یک کار اشتباهی انجام داده دلیل بر این میشه که ما بگیم دینش بهش گفته؟؟؟؟ هان؟ به من جواب بدید ؟ من یک سوال از شما دارم باید گفت اینکه ازدواج با محارم هست و توی اون زمان مشکلی نداشته و خود خدا توی قران می‌فرمایند کسانی که قبل از این این کارو انجام دادند بخشیده میشن حالا داعش که یه عده مثلا مسلمون میان به قول خودشون کفار(همین انسان های خوب و مسلمونی) که به وحشیانه ترین رو میکشن تا مورد رحمت و عنایت خدا قرار بگیرن یعنی استفرالله استغفرالله خدا منو ببخشه خدا بهشون گفته؟ هان جواب بدید اگر یک نفر کار اشتباهی انجام داده تو گذشته شما از موبدان می‌خواید براتون توضیح بدن چرا انجام داده ؟ ینی حالا که انجام داده در دین زرتشت همچین چیزی گفته‌شده بوده ؟ موبدان فقط به سوال های دینی پاسخ می‌دن نه تاریخی دوستان بزرگوار دوما کوروش بزرگ طبق اسناد و منابع وتاریخی معتبر که اگه بخوام نام ببرم کوروش ابر مرد تاریخ اثر علی نخجی و کوروش و داریوش هخامنشی هست که در کتابخانه‌ها هم یافت میشه همون ذوالقرنین هست ۱ چون که در قران گفته شده از شرق به غرب لشکر کشی کرده(این فرضیه که شاید اسکندر مقدونی بوده با همین سخن در قران کریم رد میشه ) ۲ و همونطور میدونیم دومین دلیل می‌تونه همون سد محافظتی باشه اما اینم بگم من همین طوری با دو یا سه تا دلیل و سند علمی هرچند معتبر یک سخن رو قبول نمی‌کنم بلکه دلیل من کتابی که گفتم بود که کامل همه چیز رو درمورد کوروش برای توضیح داد و اما سوما یعنی چی که چرا ما به اریایی های افتخار می‌کنیم؟ چون اولین امپراطوری بزرگ به دست همین اریایی ها بوده بیشترین عشق به اریایی هاهم به خاطر عشق به کوروش بزرگ و داریوش بزرگ بوده حتی اگر از خون اونها نباشیم و ژنمون خالص نباشه بازهم دوسشون داریم چون هر جور که فکرشون بکنی اونها جد ماهستن شاید حمله‌ی اعراب و مغول ها و خیلی از جنگ های گذشته باعث شده که خالص نباشیم اما دلیل بر این نمیشه. حالا شما اگه دوستشونم نداری به هیج وجه من‌الوجود حق نداری با حرف های بی‌اساست و دروغ هایی که معلوم نیست از کجا به ذهنت رسیده رو بگی و شایعه پراکنی کنی امیدوارم به کسی برنخورده باشه اما شما معلوم هست نه قران کریم رو خوندین نه از تایخ چیزی میدونید خداوند تعالی به راه راست هدایتتون کنه

در دین زرتشتی، همبستری با محارم وجود داشته و حتی روایات زرتشتی گفتند که شخص زرتشت هم این کار رو میکرده. حتی در دین زرتشتی، مرد میتونه به زور با خواهر یا مادر خودش همبستر بشه یعنی رضایت زن شرط نیست و ارزشی نداره. این اسناد رو ببینید: https://www.adyannet.com/fa/book/25068

درباره ذوالقرنین... نه کوروش و نه اسکندر، هیچ کدوم ذوالقرنین نبودند. ذوالقرنین چمد قرن یا شاید بیش از هزار سال قبل از کوروش زندگی میکرد: https://www.adyannet.com/fa/news/32347

سلام دوستان، دو نوع دانش حقیقی و ژرف در سرزمین های هند و ایران باستان به ظهور رسیده اند که برای انسان امروز و آینده از اهمیت شایانی برخوردار اند مشروط به اینکه آن دو دانش باستانی به روش علمی شرح و توضیح داده شوند. آن دو شناخت عظیم باستانی به اختصار خدمت شما دوستان عزیز و گرامی و دوست داشتنی به شرح زیر بیان میگردد : الف - چرخه یا گردش و یا زنجیره تولد و مرگ هندوان خردمند ودائی به زبان سانسکریت و با حروف لاتین samsara با تلفظ سَم سَرا به زبان تمثیل و فارسی به معنای سرا یا خانه زهر یا درد و رنج. در پشت نوسانات متوالی نوسانگر دو قطبی تولد و مرگ یک پیام شاد برای تک تک افراد انسانی نهفته است یعنی پیام جاودانه بودن زندگی انسان. در عوض پیام های جاودانه بودن زندگی انسان که توسط ادیان توحیدی- ابراهیمی بخصوص مسیحیت و اسلام به پیشگاه خاص و عام انسانی ارائه گردیده اند ، نه می توانند پیام شاد برای تک تک افراد انسانی محسوب شوند و نه میتوانند از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان به گوش سر بنیانگذاران و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع دینی این ادیان ابلاغ گردیده باشند. چرا ؟ زیرا این پیام ها با وعده عذاب های شدید جهنمی برای دیگران و دگر باوران و دگر اندیشان همراه می باشند و لذا مشروط اند و نه بدون قید و شرط. خردمندان هندو که این دانش را از طریق الهام و القاء درونی یا شهودات باطنی ( نه به شکل وحی و دریافت از طریق گوش سر ) کشف نموده اند، به علت عدم علم و آگاهی به نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان، نتوانسته اند آن دانش را به روش علمی شرح و توضیح دهند که بعدا توسط آیندگان و پیروان آنان از طریق حلول روان تبیین و توجیه گشته است که حقیقت ندارد. ب - در سرزمین ایران قومی به نام میترائیان در اعصار بسیار دور دست یعنی دوران غار نشینی و امرار معاش از طریق شکار می زیسته اند. قبل از پیدایش کشاورزی و دام داری و قبل از اختراع خطوط میخی توسط اقوام فارسی زبان ایلامی و سومری و اوگاریتی و خط هیروگلیف توسط مصریان و قبل از پیدایش نوح. آن قوم بر این باور بوده اند که کیهان تنها دارای یک نظم کلی نمی باشد بلکه هفت تا و انسان در هرکدام از این نظم ها دارای یک زندگی دیگری می باشد. یعنی از دیدگاه آن قوم انسان تنها دارای یک نوع زندگی نمی باشد بلکه هفت نوع. آن باور و جهان بینی انسان و هستی شناسی سرزمین باستانی ایران بصورت راز و معنا در پشت پرده مراسم چیدن سفره یا میز هفت سین بهنگام بر پایی جشن باستانی عید نوروز پنهان گشته و اعصار فراوان را پشت سر گذاشته و بدست ایرانیان امروز رسیده است. اما تاکنون آن معنا و راز نهفته در پشت پرده این رسم کشف نگردیده است. برخلاف باور ابوالقاسم فردوسی حکیم بزرگ طوس ، آفریننده رسم چیدن سفره هفت سین پادشاهان پیشدادی نمی باشند بلکه قوم میترائی. آن قوم این رسم را به شکل یک ارابه یا خود رو تاریخی تصور نموده و باور و جهان بینی باستانی خودرا سوار بر پشت آن نموده اند به امید اینکه در طول اعصار به دست فراموشی سپرده نشود و به دست آیندگان دور دست برسد که علت و دلیل آنرا کشف کنند. از دیدگاه میترائیان فرا باستانی حرف سین حرف اول هفت شئی یا چیز نبوده است بلکه حرف اول واژه سامان به معنای نظم و زندگی. خردمندان میترائی هم به نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان علم و آگاهی نداشته اند طوریکه بتوانند چگونگی ظهورات متوالی آن هفت سامان کیهانی و هفت زندگی انسان را به روش علمی شرح و توضیح دهند. لذا آن هفت نظم یا سامان را بصورت طبقه بر طبقه و یا محیط و محاط می پنداشته اند که بطور همزمان موجود اند و در هرکدام از طبقات انسان دارای یک نوع زندگی است. خطوط هفتگانه روی جام باستانی جم هم به جهان بینی هستی شناسانه میترائیان باز میگردد. آن جهان بینی هستی و انسان شناسانه میترائی در اعصار بعدی منجر به پیدایش هیئت یا نجوم بطلمیوسی و باور به هفت آسمان طبقه بر طبقه و یک کره زمین در مرکز آنها در بین اقوام دیگر شده است و خواب معراج یعقوب نوه ابراهیم و معراج نامه اردا ویرادف پارسی و خواب معراج پیامبر اسلام هرسه ریشه در آن جهان بینی دارند. ما ایرانیان عصر امروز و آینده می توانیم مشروط بر اینکه بخواهیم ، این دو دانش ژرف حقیقی و باستانی هندوان و میترائیان را از طریق کشف بزرگ محوری و اصلی تئوری علمی مه بانگ یعنی نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان به زبان و روش علمی شرح و توضیح دهیم و آنرا به پیشگاه والای انسانی تقدیم نمائیم و آنهم بدون فخر فروشی به بیگانگان. ظهورات متوالی سامان ها یا نظم های هفتگانه کیهانی؛ آسمان ها و زمین های هفتگانه قرآنی ؛ وادی های هفتگانه امر و تکوین الهی ( و نه وادی های هفتگانه تخیلی - توهمی و اعتباری سیر و سلوک عرفانی ) و هفت شهر عشق کیهانی از طریق چرخه یا گردش وقوع هفت مه بانگ متوالی بر اثر نوسانات باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس مفاد و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، شرح و توضیح دهیم. زرتشت به تلفظ ریشه ای و معنای واژه خویدوده به شکل 《 خود تو ده تایی 》 علم و آگاهی نداشته است و از زمان زرتشت تاکنون هم هیچ پژوهشگر و محقق دیگری به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی این واژه به شکل بالا پی نبرده و دست نیافته است. در برترین حالت ملکوتی کیهان یعنی در بهشت برین هر فرد انسانی از یک خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن آفریده آفریده شده است با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود در قالب پنج زوج بنیادی و ملکوتی و به پنج روش مختلف. انسان های دهگانه و تمایلات جنسی و سرنوشت جنسی پنجگانه برای ظهورات متوالی خود در طول سلسله طویل نظم ها و حیات های دنیوی به ده عالم واقعی - شهودی - عینی و یا پنج عالم نیاز ندارند بلکه به هفت عالم بهمراه هفت آسمان و زمین و هفت وادی تکوین و هفت شهر عشق کیهانی. و آنهم هرکدام با درجات مختلف تکاملی فراوان بین دو سر حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال ایده آل و این دو سرحد در طول سفر بی نهایت همیشه محدود و محصور بین دو نظام احسن آفرینش مبداء و پس از آن بین معاد های متوالی و بیشمار. این روند و تصویر برای محتوای کلیه جهان های موازی و مساوی و بیشمار همسان و برابر می باشند. این حقیر از این طریق حیران و شگفت زده عظمت خداوند متعال هستم و نه از طریق شنیدن شعار اللهُ اکبر مسلمانان و یا شعار هالالویای مسیحیان و یا مشاهده بازی کابالای حکیمان و عارفان قوم یهود و یا بازی تقلیدی ابجد بعضی حکیمان و عارفان مسلمان و یا نوشیدن شربت هوم موبدان زرتشتی.

دین هند، دینی بر پایه‌ی پرستش و تعظیمِ نیروهای شرّ (شیاطین) و کُرنش در برابر آنان است. این رفتار + زندگی سراسر آلودگی هندوان (که اغلب حتی درکی از ابتدایی ترین مسائل بهداشتی هم ندارند و مدفوع خود را در کوچه و خیابان رها میکنند) برخاسته از باورهای نادرست و شیطانی این جماعت است. اعتقاد هندوها به تناسخ هم جزوی از همین اعتقادات نادرست و آلوده است. امروز رسانه‌های صهیونیستی کارشانبه جایی رسیده که هندوییسم و بوئیسم (ادیان خَمود) را ترویج میکنند چون به خوبی می‌دانند که هندوییسم توان ایستادن در برابر نقشه‌های شیطانی گلوبالیستی را ندارد بلکه هندوییسم امروزه خود جزوی از نقشه شیطان است. به جای ادا و اطوار روشنفکری، شاید نیاز باشد که مدعیان روشنفکری نگاهی به خود و اطرافشان بیاندازند و ببینند که در کجا ایستاده اند.

دوست عزیز و نویسنده مطلب باید خدمتتون عرض کنم که بحث ازدواج با محارم نه تنها در تاریخ ایران باستان و دین زردشت بلکه در تاریخ جهان و حتی دوره هایی از تاریخ جهان دارای پیچیدگی هایی بوده است!! مثلا ازدواج میان خواهر و برادر و مادر و پسر و دختر و پدر در میان اعضای خاندان پادشاهی مصر باستان کاملا قانونی و مشروع محسوب می شد که دلایل سیاسی داشت. مثلا همیشه پادشاهی از پدر به پسر نمی رسید و به دختر هم می رسید بنابراین شاهزادگان با خواهر و حتی مادر خود ازدواج می کردند تا صاحب تاج و تخت بشوند!! بعلاوه، فراعنه با پیوند با دختران خود به صورت نمادین آنها را پذیرفتن وظایف ملکه آماده می کردند هرچند که رامسس دوم با دختران خود پیمان زناشویی بست و دست‌کم از یکی از آنها صاحب فرزند شد. نکته ایی که وجود دارد این است که ازدواج با محارم در خانواده پادشاهی مصر به دلایل سیاسی و پاسداری از خون سلطنتی و الوهیت آنها بوده است. جالب است بدانید که در مصر باستان به جای عنوان زن و شوهر برای زوج ها از عنوان خواهر و برادر استفاده می شده است!! بنابراین درباره ازدواج با محارم در دین زردشت و جامعه ایران باستان باید گفت که اولا ازدواج با محارم نیست و ازدواج با اقوام نزدیک است و دوما ازدواج با محارم مانند ازدواج داریوش دوم با ناخواهری خود پروشات کاملا با توجه به دلایل سیاسی مثل پاسداری از خون سلطنتی رایج بود و حتی خود داریوش بزرگ که یک شاهزاده هخامنشی بود برای تحکیم مشروعیت پادشاهی خود با چهار شاهزاده خانم هخامنشیان از جمله دو دختر کوروش ازدواج کرد. درباره پیوند کوروش با آمیتیس هم اولا این ازدواج جنبه سیاسی داشت و برای جلب حمایت رعایای وفادار ماد انجام شد، دوما کتزیاس به داستان سرایی مشهور است و این احتمال وجود دارد که آمیتیس همان کاساندان باشد و در آخر نباید تحريف تاریخ ایران باستان و شخصیت های ایرانی همانند خشایار شاه را که به شلاق زدن دریا یا آمستریس را که به قربانی کردن انسان محکوم شده است نادیده گرفت درحالی که قربانی کردن انسان در یونان باستان بود و پیش از نبرد سالامین یونانیان سه خواهر زاده خشایار شاه را قربانی کردند!! کلام آخر شما بیشتر دارید با سفسطه های به ظاهر مبارزه با فاشیست و عرب ستیزی و زردشتی گرایی موجب رنجش خاطر زردشتیان، بدنامی تاریخ ایران پس از ورود اسلام و تحریف تاریخ میشوید!!

سلام. اسناد مربوط به همبستری با محارم در میان زرتشتیان آنقدر زیاد است (هم از منابع زرتشتی و هم منابع غیر زرتشتی) که هیچ گونه جای انکار یا تقلیل ندارد. دانلود کتاب: خویدیده، ازدواج با خویشان درجه یک/محارم در روایات زرتشتی: https://www.adyannet.com/fa/book/37793 و 80 سند در اثباتِ همبستری با محارم در آیین زرتشتی: https://www.adyannet.com/fa/book/25068

یک شعر تقدیم به زرتشتیان ای زرتشتی ناپاک که شیطان در ولادتت دست داشته زرتشتی که حاصل ازدواج محارمه حلال زاده نداشته به خیال باطل می‌خواستند باشند از نسل خودی ولی نتیجه اش بود یک نسل کثیف و حرام زادی دشمنان پیامبران و صالحان نبودند مستضعفان و عاقلان بلکه اهریمنان و شیطانان هستند زرتشتیان و طاغوتیان شما زرتشتیان سفید ساختید رویِ کافران و منافقان برخی آن دسته کافران حداقل داشتند غیرت و وژدان به ده فرمان و آیات قرآن هرچه سرتان آمده حقتان بوده مگر مادر و پدرتان هم پیرو ازدواج محارم نبوده؟ اسکندر ذوالقرنین و سعدبن ابی وقاص گر به درک فرستادند شمارا و به حق نابود و ساقط و منقرض ساختند کافران اهریمنان گمراه را تمام جهان و خلقت آن روز ها خوشحال و شاکر گشتند این وعده و مژده خداست که بندگان و صالحان پیروزند غفلت آن دو این بود که عده قلیلی از شما را نکشتند گرچه زرتشتیان نجس و آلوده را به خوبی شناختند پیروز شدند به حق و راستی اینچنین بود عاقتبت پاکی و درستی نیرنگ و شومی و فساد زرتشت الحق که بسیار کثیف بود باید آن را کشت هنوز هم پس مانده قلیل فرقه آلوده و نجس زرتشتی می‌خواهد ایران را تباه سازد و بکشد به سمت زشتی چه گویم دیگر از جهل و توهم و نادانی حرامی های آلوده زرتشتی که خودشان بهتر می‌دانند با نیاکان آتش پرست شان که بودند طاغوتی

چرا منکر میشید یکی از ارکان اصلی دین زرتشت ازدواج و سکس با محارم است چرا میخواهید روی همه چی سرپوش بزارید خاک تو سرتون

ازدواج یا جفت گیری حتی توی حیوانات هم مجاز نیست یعنی حیوان ک عقل نداره میدونه نباید با محارمش جفت گیری کنه اینارو چون خودم گربه داشتم تجربه کردم درضمن درکتابی ک راجع ب خلقت و افرینش بود خوندم ک گفتن دربین حیوانات یک بزغاله با خواهر خودش جفت گیری کرده و بعد از اینکه فهمیده خواهرش بوده آلتشواز جا کنده و ازشدت خون ریزی مرده

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.