شبه معنویت های بومی

فرادرمانی نام شاخهی درمانی در مکتب محمدعلی طاهری است. از آنجا که این فرقه نسبت به انسان دیدگاه فراکل نگری دارد،اتخاذ گردیده است. انجام فرادرمانی از دید این فرقه هیچگونه عکسالعمل منفی برای انسان نداشته، برای انجام آن نیاز به کسب اجازه از خداوند نیست؛ زیرا توسط شعور کیهانی انجام میشود، نه توسط درمانگر.

اخیرا در کشور معنویتهایی ظهور و بروز کردهاند که، وجود دین و مذهب را در رسیدن انسان به کمال، ضروری نمیدانند. سرکردگان این قبیل معنویتها مدعی هستند، انسان در راه رسیدن به تعالی نیازی به آموزههای دین و مذهب ندارد. به عنوان نمونه، محمدعلی طاهری سرکرده فرقه انحرافی کیهانی، در کتاب فرادرمانی میگوید:«در راه کمال نیازی به دین نیست.» اما در منطق اسلام رسیدن به کمال حقیقی، صرفاً در قالب آموزههای وحیانی و دینی امکان پذیر است.

فرقه عرفان کیهانی، که با ادعای تعالی و عرفان الهی فعالیت خود را آغاز کرد؛ در ابتدا مدعی رساندن افراد به خدا و کمال و سعادت بود، ولی در مسیر فعالیتهای خود، علاوه بر بروز انحرافات عقیدتی و عرفانی، به ابزاری در دست دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و با اتخاذ سیاستهای سرکردگان و حامیان خود، مورد ترد مردم علمای عرفان و دین قرار گرفت. و نام خود را درمیان روسیاهان و بدنامان و خیانت کنندگان به آرمانهای نظام جمهوری اسلامی، ثبت کرد.

مدعیان قانون جذب با سخنان انگیزیشی و جذاب، افراد را به امید پولدار شدن، کسب درآمد زیاد، رسیدن به آرزوهای به ظاهر دستنیافتنی و ...، به سوی خود فرا خوانده و از آنها برای شرکت در دورهای انگیزشی، مبالغ هنگفتی را دریافت میکنند. مبالغی که صرفاً به امید رسیدن به ثروت و خواستههایی خیالی، از ناحیه افراد، به سرکردگان قانون جذب پرداخت میشود.

نگاه سطحی و غیرقابل استناد محمدعلی طاهری به رویداد ظهور، مبارزه حق و باطل را در یک رویارویی علمی خلاصه کرده است. در حالی که روایات مرتبط با مهدویت، محاجات علمی را در قالب اتمام حجتی از سوی ایشان در مقابل ستمکاران بیان فرمودهاند.

احمدالحسن قائل است که امام سیزدهم است! وی روایاتی که در آن نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) تعداد اوصیاء خود را تا روز قیامت فقط دوازده تن معرفی میکند را چگونه توجیه میکند؟ چرا امامت احمد همبوشی بصری در بین این تعداد از ائمه که خداوند آنها را بعدد دوازده امام اتمام کرده است مذکور و منظور نیست؟

یکی از روال فعالیتهای فرقه احمد اسماعیل، پرچمسازیهای گوناگون برای اوست؛ از نگارههایی همانند شکلهای مورد استفاده رمّالان گرفته تا شعارهایی ویژه! یکی از این پرچمها، پرچمی با عنوان «البیعة لله» است که برگرفته از ادعای حاکمیت خداوند توسط احمد اسماعیل است!

امام هادی (علیهالسلام) در روایتی میفرماید: حضرت حجت بن الحسن (علیهالسلام) عدل و داد را میگستراند. اما احمدالحسن میگوید: من عدل و داد را میگسترانم. همین یک تناقض بین روایت و کلام وی بر دروغین بودن ادعاهای احمد بصری کافی است.

دعا نویسی و طلسم نویسی در این زمان که مردم مشکلات بسیاری دارند رونق چشمگیری داشته است. باید گفت متاسفانه این موضوع به کلاهبرداری تبدیل شده است. شخص مراجعه کنندهای که دستش را از همهجا کوتاه میداند اولین گزینهای که به ذهنش میرسد مراجعه به دعانویس است که بعضا با مراجعه به این افراد مشکلاتشان بیشتر خواهد شد.

علم رجال یکی از علومی است که سد محکمی شده برای سوء استفاده کنندههای از روایات که ادعاهای خود را اثبات کنند. یکی از افرادی که با روایات ضعیف سعی دارد ادعاهای خود را اثبات کند احمدالحسن(یمانی دروغین) است. وی برای رهایی از اشکالات رجالی اساسا رجال را نمیپذیرد و مردود میداند.

اتباع احمد بصری برای رد علم رجال دلیلی میآورند و میگویند کتب رجالی دچار تحریف شدند! پس اعتبار ندارند! این در حالی است که اتباع احمد، خودشان به کتب تحریف شده استناد میکنند. برای نمونه بشارت الاسلام که عمده استنادات فرقهی احمدالحسن در این کتاب است دارای تحریفات بسیاری است به طوری که کمتر کتابی دچار چنین تحریفاتی در طول تاریخ بوده است.

احمدالحسن (مدعی یمانی) یکی از کسانی است که خواب دیدن یا رؤیا را یکی از راههای شناخت حجت میداند. این ادعای او مثل تمام ادعاهای دیگر او هیچ دلیلی ندارد. آیات و روایاتی که ذکر میکند هیچ کدام دلیلی بر ادعای او نیست.

واکسن کوو ایران برکت اولین واکسن ساخت مسلمانان است که ایران توانسته با تکیه بر دانش بومی خود آن را تولید کند. رهبر انقلاب در شگفتانهای از این تولید استقبال کرده و از اولین نفراتی بود که این واکسن را تزریق کرد. اما در مقابل کسانی هستند که علاوه بر ادعای امامت و وصایت اهلبیت (علیهمالسلام) به تزریق واکسن آمریکایی دعوت کردند.

غفار عباسی یکی از مدعیان عرفان است که دچار انحرافاتی شده است. مانند برداشت وی دربارۀ مقام شیعه، که تأکید بر آن یکی از جاذبههای شورانگیز جلسات اوست، مورد تأیید روایات و نظر علما نیست و باور به آن، انکار ضروریات مذهب تشیع است.