بزرگ‌نمایی فرقه کیهانی، به بهانه اعتلای عرفان

  • 1400/06/10 - 09:06
یکی از ویژگی‌های عرفان حلقه، بهره‌گیری از هر وسیله و ابزاری برای رسیدن به اهداف است. یکی از ادعاهای محمدعلی طاهری سرکرده این فرقه، گسترش و ترویج عرفان اسلامی-ایرانی در بین مردم و جامعه مدرن امروزی است. به گفته طاهری، چنین کاری تا به الان انجام نشده و عرفان سنتی صرفاً در بین خواص جاری بوده و به بدنه جامعه و عموم مردم سرایت نکرده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_  از خصوصیات عرفان حلقه، بهره‌گیری از هر وسیله و ابزاری در مسیر رسیدن به اهداف است. یکی از ادعاهای محمدعلی طاهری سرکرده این فرقه، گسترش و ترویج عرفان اسلامی-ایرانی در بین مردم و جامعه مدرن امروزی است. به گفته طاهری، چنین کاری تا به الان انجام نشده و عرفان سنتی صرفاً در بین خواص جاری بوده و به بدنه جامعه و عموم مردم سرایت نکرده است. 
طاهری در این‌باره می‌گوید: «ایران که همواره پایگاه صاحب نامی برای عرفان به شمار می‌رفته و در دامان خود عرفای زیادی را پرورش داده است، تا کنون در این زمینه چارچوبی ساده، عملی و قابل‌فهم را به دنیا عرضه نکرده است که ضمن سهولت تعالیم، بتواند برای همگان قابل‌استفاده و سهل‌الوصول باشد.»[1]
در خصوص این ادعا، چند نکته قابل‌ذکر است. 
اولاً: رسیدن به عرفان حقیقی، در سایه عمل به دستورات دینی و شریعت اسلامی قابلیت دستیابی دارد، نه انجام برخی اعمال به ظاهر جذاب و خارق‌العاده.[2]
ثانیاً: عمومی و سهل‌الوصول کردن عرفان، هرگز به معنای، ترویج مسائل احساسی و هیجانی صرف نیست. چون این قبیل اعمال صرفاً عرفان را از ماهیت حقیقی و عمیق خود دور کرده و در مسیر التقاط و غیر مرتبط با معنویت قرار خواهد داد.
ثالثاً: در ساده بودن عرفان اسلامی همین بس که، بسیاری از عرفای به نام و صاحب نفس، در توصیه‌های خود برای رسیدن به معنویت حقیقی، انجام اوامر و دوری از نواهی الهی را که به‌وضوح در شریعت اسلامی به آن‌ها اشاره شده است را بهترین مسیر برای رسیدن به خدا ذکر کرده‌اند. یعنی هر فردی به‌راحتی می‌تواند با عمل به واجباتی همانند، نماز، روزه، خمس، زکات و... و دوری از گناهانی که مورد نهی الهی بوده و باتکیه‌بر عقل، قابلیت شناخت دارند؛ در مسیر عرفان اسلامی و قرب الهی حرکت کند. 
در قرآن کریم نیز خداوند متعال می‌فرماید: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ... [بقره/286]؛ خدا هیچ‌کس را تکلیف نکند مگر به‌قدر توانایی او ...» علامه طباطبائی می‌گوید؛ کلمه «وسع» به معناى توانایى و تمکن است، اصل در آن وسعت مکانى بوده، بعدها قدرت آدمى چیزى نظیر ظرف تصور شده، که افعال اختیارى آدمى از آن صادر مى‌‌شود، در نتیجه کارهایى که از انسان سر مى‌‌زند در حدود قدرت و ظرفیت او است، حال یا کم است و یا زیاد، و آن‌چه از آدمى سر نمى‌‏زند ظرفیتش را نداشته، در نتیجه این استعمال، معناى وسعت به طاقت منطبق شده، و در آخر طاقت را وسع نامیده و گفتند: (وسع آدمى) یعنى طاقت و ظرفیت قدرت او.[3]
 مطابق صریح آیه، در انجام‌دادن اوامر و دوری از نواحی الهی، هر انسانی باتوجه‌به وسع و توانایی که از ناحیه خداوند به او رسیده است، مکلف به انجام تکالیف است و هرگز نسبت به اعمالی که خارج از وسع اوست، مؤاخذه و بازخواست نخواهد شد.
بنابراین، در تکالیف مشخص شده توسط خداوند، هم توان جسمى و امکانات مادى و ابزارهاى موجود در نظر گرفته شده، و هم توان فکرى و میزان معرفت انسان‌ها لحاظ شده است؛ لذا همان‌گونه که تکلیف یک ثروت‌مند در انفاق مال با تکلیف یک فقیر فرق دارد، تکلیف انسان‌هاى آگاه و روشن با افراد عوام نیز فرق دارد. ممکن است یک فعلی از فردی عملی نیک و شایسته تلقى شود و همان فعل از فرد دیگرى عمل بد و ناپسند به حساب آید.
بنابراین ساده کردن و یا فراهم کردن سهولت در تعالیم عرفانی، هرگز به ماهیت و اصالت عرفان آسیب وارد نکرده و نباید به بهانه ساده‌سازی و سهل‌الوصول کردن عرفان، ارزش و ماهیت عرفان اصیل اسلامی را تنزل داده و مخاطب را به سمت معنویتی سوق داد که اصل اولیه در آن  سلیقه و راه طلبی افراد باشد.

پی‌نوشت:

[1] طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی (حلقه)، آمریکا، چارلزتون (2008)، 2011، ص10.
[2] همانند شعبده‌بازی و چشم‌بندی و... .
[3]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 443؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 684، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.