انحرافات، بدعتها

متصوفه به خاطر داشتن دید عاشقانه به همه اتفاقات، با ورود به عرصه مباحث عاشورایی تلاش کردهاند تا مصیبتهای روز عاشورا را با این دید تفسیر کنند، این مسئله باعث شده است که به دنبال اخبار، گزارشها و حتی داستانهایی باشند که از آنها بتوان برداشت عرفانی کرد، هرچند سند آن متقن نباشد و حتی غیرمعتبر و مجعول باشد.

مولوی در مثنوی معنوی با استناد به روایت «اصحابی کَالنُّجُومِ»، به دیدگاه عدالت صحابه که یکی از اصول فکری اهلسنت است اشاره میکند و این درحالی است که مصداق این روایت در احادیث شیعه، حضرات معصومین علیهمالسلام هستند.

جلالالدین محمد بلخی(مولوی) در مثنوی معنوی برای نشان دادن عدالت صحابه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله، به روایتی استناد کرده است؛ در صورتی که این روایت طبق مبانی اهلسنت باطل و جعلی است و بعضی از بزرگان اهلسنت به جعلی بودن روایت اذعان کردهاند.

عاشورا دارای جنبه سرور و شادمانی نیست، بلکه سراسر صحنه مظلومیت و حزن و اندوه است و کسانی که در پی این هستند که روز عاشورا دارای جنبه سرور نیز بوده، خلاف مسیر مکتب اهلبیت علیهمالسلام در حال حرکت هستند.

تعالیم اهلسنت، خاستگاه آموزههای تصوف است. به این خاطر بعضی از بزرگان تصوف دارای اندیشههایی هستند که فقط در آموزه های اهلسنت مشاهده میشود؛ تجسیم یکی از این آموزههاست که اقطاب بزرگ این جریان؛ همچون عبدالقادر گیلانی به عنوان یک امر مسلّم پذیرفته است.

سیره دائمی معصومین علیهمالسلام هنگام فوتِ یکی از عزیزانشان، عزاداری بر آن فرد بوده، بهگونهای که رسولخدا صلیاللهعلیهوآله زنان مدینه را ترغیب کردند که بر شهادت حضرت حمزه علیهالسلام عزاداری کنند.

کتاب تشویقالسالکین منسوب به محمدتقی مجلسی، دارای ضعفهای محتوایی زیادی است؛ لذا میتوان در انتساب این کتاب به محمدتقی مجلسی تشکیک کرد.

خوشحالی و سرور در روز عاشورا توصیه بعضی از متصوفه بوده و بعضی از بزرگان این جریان نیز در روز عاشورا حالت وجد و سرور داشتهاند؛ در صورتی که هیچکدام از حضرات معصومین علیهمالسلام حالت وجد وسرور در این ایام نداشته و همیشه توصیه به گریه و عزادارای کردند.

از دیرباز کتاب تشویقالسالکین به شیخ محمدتقی مجلسی نسبت داده شده است؛ در صورتی که متن سست این رساله به گونهای است که بیانگر ضعف نویسنده در مباحث حدیثشناسی بوده و به این خاطر نمیتوان انتساب کتاب به شیخ محمدتقی مجلسی را پذیرفت.

سران جریانهای انحرافی تصوف و عرفان حلقه تلاش کردهاند تا آموزه عزاداری برای امام حسین علیهالسلام را به بهانههای صوفیانه، درجامعه شیعه حذف کنند؛ در صورتی که حضرات معصومین علیهمالسلام که در قلّههای عرفان حضور دارند، مردم را به عزاداری برای امام حسین علیهالسلام تشویق و ترغیب می کردند.

نورعلی تابنده قطب سابق دراویش گنابادی که خود را ولی خدا و صاحب علم اهلبیت علیهمالسلام میدانست، در ضمن سخنرانیش بیان داشته که امام حسین علیهالسلام مظلوم نبوده است. در صورتی که معصومین علیهمالسلام یکی از ویژگیهای امام حسین علیهالسلام را مظلومیت ایشان میدانند.

نورعلی تابنده قطب سابق دراویش گنابادی که خود را ولی خدا و صاحب علوم اهل بیت علیهمالسلام میدانست، کلامی را به امام حسین علیهالسلام نسبت داده که محققین، آن جمله را شعر شاعری عراقی میدانند، که در بین مردم به امام حسین علیهالسلام نسبت داده شده است.

عبارت «الطرق الى اللّه تعالى بعدد أنفاسالخلائق» عبارتی است که در آموزههای جریان تصوف و عرفان حلقه وجود دارد، در صورتی که این عبارت از طریق حضرات معصومین علیهمالسلام نقل نشده است و کلام بزرگان متصوفه میباشد.

نورعلی تابنده «قطب سابق دراویش گنابادی» مدعی قطبیت و جانشینی معنوی امام زمان عجلاللهتعالیفرجه بود، در صورتی که از علم قرآنی و حدیثی بهره بسیار کم داشت؛ به همین خاطر نیز توانایی قرائت صحیح قرآن را نداشت و روایات حضرات معصومین علیهمالسلام را نیز اشتباه ترجمه میکرد.