تناسخ

تناسخ از باورهای مشترک و مهم آیین های اهل حق و هندوییسم است که در اهل حق از آن به دونادون تعبیر می شود. نقطه افتراق این دو در نظریه تناسخ، این است که در هندوییسم چرخه انتقال روح تا ابد ادامه داشته و هیچ پایانی برای آن وجود ندارد اما در نگاه اهل حق این چرخه انتقال محدود می باشد.

نیل دونال والش، تناسخ را امری قطعی تلقی کرده است و در کتابهای خود از این آموزه استفاده میکند؛ تفاوت تناسخ والش با ادیان شرقی این است که کارما (بازتاب زندگیهای قبلی در زندگی بعدی) را حذف و تصویر سازی ذهنی را جایگزین آن کرده است.

برخی از آموزه های فرقه اهل حق ریشه در آئین های بشری و غیر آسمانی از جمله آئین بودا دارد. باورمندی به تناسخ و نیروانا در بودیسم و دونادن و حلول در اهل حق از عقاید مشابه در این دو آئین می باشند.

محمدعلی طاهری مدعی است بعد از مرگ انسان، کالبد ذهنی انسان می تواند در دنیا باقی بماند و بر بدن سایر انسان ها نفوذ و موجب آسیب شود. کالبد ذهنی را روح معرفی می کند. این ادعا یک مصداق از تناسخ باطل است.

فرقه احمدالحسن بصری معتقد به تناسخ می باشند! با توجه به مردود دانستن تناسخ در بیانات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) فرقه احمدالحسن این تناقض را چگونه می تواند جواب دهد؟

فرقه دروزیه و فرقه اهل حق که هرد دو از فرقه های اسلامی محسوب می شوند، در نوع نگرش به ذات الهی و در اعتقاد به تناسخ و حلول دیدگاه های مشابهی دارند.

دلیل عقلی بر محال بودن تبدل شخصی از صورت خود به صورت حیوانی دیگر وجود ندارد؛ زیرا بدن ها تابع نفوس اند و هرگاه نفس به واسطه شهوت، غضب، ترس، شادی و مانند آن تغییر کند، بدن تغییر می کند. از این رو بعید نیست که بعضی نفوس به درجه ای از پستی و اصرار بر آن برسند که بدن را تحت تأثیر خود قرار داد و دچار مسخ کند.

تناسخ یکی از مباحثی است که مورد اختلاف بعضی ادیان است. در دین اسلام تناسخ مردود شناخته شده و کسی که معتقد به تناسخ باشد صراحتا کافر نامیده شده است. «امام رضا (علیهالسلام) میفرماید: «من قال بالتناسخ فهو کافر؛ هرکس قائل به تناسخ باشد کافر است.»

باید این نکته را در نظر داشت که، ما عقیده اصولی را از یک حدیث نمیگیریم. و اصلاً معقول نیست عقیدهای که همه باید بدان معتقد باشند در یک حدیث آمده باشد. همچنین از حدیث مبهم و مجمل عقیده نمی گیریم.

در ادوار مختلف شیعه مخالفین این مذهب اصیل سعی در به انزوا کشیدن این مذهب که برگرفته از مکتب اهل بیت پیامبر دارد را داشته و با تهمت و دروغ همیشه تلاش کردند تا آنان را به چالش بکشند، اما از آنجایی که مذهب تشیع میراث امامان معصوم و متصل به علوم الهی است، هیچ گاه اینگونه سخنان نتوانسته کاری از پیش ببرد.

یکی از ادعاهای احمد بصری (مدعی یمانی) شتر صالح بودن است و این را برای خود فضیلت میداند! احمد بصری در کتابی در بیان اعدادی که دلالت بر حقانیت خود میکند به عدد 53 میرسد و وقتی ابجد جملهی «من هو ناقة صالح» را سؤال میپرسد، جواب میدهد «هو العبد الصالح» که باز عددش 53 است که خود اوست!

پیروان فرقه اهل حق قائل هستند که یکی از حکمتهای دونادون، دریافت مجازات اعمال و کردار ناپسند و پاداش کردار نیک است. به این صورت که انسان هزار و یک جامه عوض میکند و با گردش در جامههای مختلف جزای اعمال گذشته خود را میبیند. بنابراین اگر در دنیا دچار گرفتاری و رنج و مشقتی میشود به خاطر اعمال گذشته است.

برخی از نواندیشان فرقه اهل حق که داعیه استقلال آیین یارسان از سایر ادیان آسمانی مخصوصاٌ دین مبین اسلام را دارند، بیان میکنند که یکی از نتایج حاصل از دونادون، نفی شیون و زاری هنگام از دست دادن یکی از بستگان و ساخت گنبد و تشریفات قبر برای او است.

اندیشه دونادون که اساس آیین یارسان را تشکیل میدهد، هیچ تناسبی با نظام اخلاقی اسلام ندارد. زیرا در اسلام زندگی علیالاصول و بهطورکلی، تک فرصتی است، و تکرار نمیشود. درحالیکه در باور به دونادون=تناسخ، زندگی تکرارپذیر است.