تناسخ
اندیشه دونادون که اساس آیین یارسان را تشکیل میدهد، هیچ تناسبی با نظام اخلاقی اسلام ندارد. زیرا در اسلام زندگی علیالاصول و بهطورکلی، تک فرصتی است، و تکرار نمیشود. درحالیکه در باور به دونادون=تناسخ، زندگی تکرارپذیر است.
اندیشه "دونادون" هیچ تناسبی با نظام انسانشناسی اسلام ندارد. زیرا در اسلام از آغاز خلقت در عالم ذر و یا ارواح، تا رسیدن به عالم قیامت، برای انسان یک هویت واحد و یگانه ترسیم میکند، اما در اندیشه اهل حق بنا بر باور به دونادون، انسانها دارای چندین بلکه هزار و یک هویت خواهند بود.
دونادون بهعنوان یک قاعده کلی مطرحشده از سوی اهل حق، برای سرنوشت روح پس از مرگ، با نظام آخرت شناسی اسلام سازش ندارد. زیرا در منابع اسلامی آیات و روایات فراوانی درباره آخرت و بهشت و جهنم و عوالم پس از مرگ وجود دارد که به صراحت مسیر روح را بهسوی برزخ و قیامت تبیین و تعیین میکند.
پیروان فرقه اهل حق تولد نوزادان ناقصالخلقه و بیمار را دلیل بر "دونادن" میدانند و معتقد هستند که گرفتاری فعلی او حاصل اعمال و رفتار در دُون گذشته میباشد و حالآنکه پاسخ این مشقتها و ملامتهای روزگار را باید با تفکر و تعمق در مباحثی همچون: عدالت خداوند، تقدیر و سرنوشت، قضا و قدر و جبر و اختیار دنبال کرد.
بهگونهای که برخی از نویسندگان اهل حق در مباحث اعتقادی خود مثل باور به "دونادون"-گردش متوالی روح در هزار و یک بدن- تعبد محض را از این دفاتر لازم میدانند در حالی که موضوع تدوین کلام سرانجام هیچگاه شکل نگرفته است و شفاهی بودن این کلامها نیز سبب شده است تا در طول زمان از تعداد ابیات و بندها رفتهرفته کاسته شود و یا به خاطر پیچیدگی اصطلاحی، حذف و یا جایگزینی واژه صورت گیرد.
دونادون" به معنی: "گردش متوالی روح در هزار و یک بدن"، یکی از عقاید مهم واصلی پیروان و سرسپردگان آیین یاری است. برخی از پیروان آیین یاری با تمسک بر آیات شریفه سوره مبارکه قدر بر اثبات "دونادون" استدلال میکنند درحالیکه بهتر بودن شب قدر از هزار ماه، به خاطر ارزش عبادت و احیای آن شب است.
پیروان فرقه اهل حق معتقد هستند: هر یاری پس از سپری نمودن هزار و یک دون به شهر زور میرسد و در آنجا بزرگان یارسان را میبیند، پدر به دیدار پسر نائل میآید و دختر به دیدار مادر میشتابد، اقوام و فامیل ویاران دورهم جمعاند پیر و مرید از دیدار یکدیگر خوشحال هستند. اما منابع یاری جواب گوی سؤالات مطرحشده درباره این اندیشه نیستند.
اهل حق براین باور هستند که روح انسان در هزار و یک بدن در حال گردش است و بزرگان و مرشدان آنها میتوانند از دونهای پسین و پیشین خود گواهی دهند اما مردم عادی با توجه به خصوصیات و ظرفیت انسانها، در صورت آگاهی از دونهای ممکن است نظم و نظام زندگی آنان به هم بریزد قادر به آگاهی و گواهی از دونهای قبلی خود نیستند.
"دونادون" از اندیشههای اصلی پیروان فرقه اهل حق است. سرسپردگان این فرقه برای اثبات این عقیده خود بر این باور هستند که دونادون دلیل اصلی بر عدالت خداوند متعال است زیرا اگر قائل به دونادون نشویم عدالت خداوند متعال در خلقت افراد ناقصالخلقه، خدشهدار میشود. این سخن در حالی است پیروان آیین یاری معنی عدالت خداوند را درست درک نکردهاند و برای مخلوق بر خالق حق قائل شدهاند.
یکی از اندیشههای اهل حق، باور به "دونادون" یا "گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن" است. این اندیشه باطل است زیرا اگر روح با همهی کمالات خود که در بدن اول بهدست آورده است، به بدن جدید منتقل بشود. بايد تعداد قابل توجّهی از نوزادان با علم و آگاهی بالایی متولّد میشدند درصورتیکه چنین نیست.
علیرغم اینکه اکثر پیروان فرقه اهل حق خود را مسلمان میدانند، اما باور به "دونادون" یا "گردش متوالی روح (نفس) در هزار و یک بدن" که با ماهیت تناسخ یکی است، از اندیشههای اصلی این فرقه است، درحالیکه باور به دونادون با آیات الهی سازگار ندارد.
پیروان و سرسپردگان مسلک اهل حق معتقد هستند که روح انسان در یک بدن به تکامل نمیرسد و باید هزار و یک بدن و جسم را درک کند تا به تکامل برسد. این سخن در حالی است که نفس (روح) انسان در یک بدن در حال تکامل است به اینگونه که از "نفس نباتی" به "نفس حیوانی" و ازآنجا به "نفس انسانی" ترقی پیدا میکند.
پیروان فرقه اهل حق که حضرت علی (ع) را اولین مظهر ذات الهی میدانند، باید توجه کنند که همانطور که بیچون و چرا کلامهای آیین یاری را با اذعان به تحریف آنها پذیرا هستند، باید به سخنان امیرالمؤمنین علی (ع) هم توجه کنند آنجا که ایشان بر نفی دونادون و بازگشت دوباره به دنیا، تصریح مینمایند.
برخی از پیروان آیین یارسان معتقد هستند که "دونادون" یا "تناسخ" فرق دارد، زیرا در اعتقاد به "دونادون" برای روح ابتدا و انتها مشخص کرده است که هزار و یک بدن است در مدت پنجاه هزار سال است درحالیکه در اعتقاد به تناسخ ابتدا و انتهائی برای روح تعریفنشده است.