ناسازگاری دونادون با نظام اخلاقی اسلام

  • 1397/03/31 - 23:40
اندیشه دونادون که اساس آیین یارسان را تشکیل می‌دهد، هیچ تناسبی با نظام اخلاقی اسلام ندارد. زیرا در اسلام زندگی علی‌الاصول و به‌طورکلی، تک فرصتی است، و تکرار نمی‌شود. درحالی‌که در باور به دونادون=تناسخ، زندگی تکرارپذیر است.

کوتاه نوشته:

با بررسی منابع مطالعاتی مسلک اهل حق، روشن می‌شود که این فرقه وابسته به اسلام و ریشه برخی از عقاید و اندیشه‌های آن متأثر از منابع ذوقی و حکمت ایران باستان است و در برخی از عقاید تحت تأثیر فرقه‌های غالی بوده است.[ بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، ص 144] بسیاری از منابع مطالعاتی اهل حق، نیز دلالت  صریح بر این می‌کند که اهل حق، یکی از فِرق اسلامی می‌باشد. [برهان الحق، ص 10] اما ازآنجاکه اکثر پیران و بزرگان  این فرقه کم‌سواد و یا بی‌سواد بوده‌اند، [شناخت فرقه اهل حق، ص 54]  در طول تاریخ مروج افکار و عقاید باطلی همچون "دونادون" بوده‌اند که هیچ تناسبی با نظام اخلاقی اسلام ندارد. زیرا در اسلام زندگی علی‌الاصول و به‌طورکلی، تک فرصتی است و تکرار نمی‌شود. درحالی‌که در باور به دونادون، زندگی تکرارپذیر است. [تناسخ گذشته و امروز، ص 220] بنابراین ازآنجاکه اهل حق، یکی از فِرق منشعب از اسلام می‌باشد، پس اگر بخواهد برای نظام اخلاقی انسان، نظامی غیر از نظام اخلاقی اسلام ترسیم کند، نمی‌توان آن عقیده را پذیرفت. چون‌که تکرارپذیر شدن زندگی دنیوی از لوازم باور به دونادون است که با مبنا و اندیشه اسلامی سازگاری ندارد، باید دونادون را عقیده‌ای باطل و منحرف به شمار آورد.

مطلب تفصیلی:

یکی از عقاید اصلی آیین یارسان، "دُونادون" به معنای: خروج روح از بدنی و ورود آن در بدن دیگر بعد از مرگ،" است که اساس این مسلک را تشکیل می‌دهد. [1] با بررسی منابع مطالعاتی اهل حق، آنچه به‌دست می‌آید این است که این اندیشه ازلحاظ ماهیت هیچ تفاوتی با "تناسخ" ندارد، [2] که ادله زیادی از عقل و نقل بر بطلان آن دلالت دارد.
با بررسی منابع مطالعاتی مسلک اهل حق، روشن می‌شود که این فرقه وابسته به اسلام و ریشه برخی از عقاید و اندیشه‌های آن متأثر از منابع ذوقی و حکمت ایران باستان است و در برخی از عقاید تحت تأثیر فرقه‌های غالی بوده است. [3] بسیاری از منابع مطالعاتی اهل حق، نیز دلالت  صریح بر این می‌کند که اهل حق، یکی از فِرق اسلامی می‌باشد. [4] اما ازآنجاکه اکثر پیران و بزرگان  این فرقه کم‌سواد و یا بی‌سواد بوده‌اند، [5]  در طول تاریخ مروج افکار و عقاید باطلی همچون دونادون بوده‌اند که هیچ تناسبی با اندیشه‌های اسلامی ازجمله نظام اخلاقی اسلامی ندارد.
ناسازگاری دونادون با نظام اخلاقی اسلام ازاین‌رو است که در نظام اخلاقی اسلام، زندگی علی‌الاصول و به‌طورکلی، تک فرصتی است، و تکرار نمی‌شود. درحالی‌که در باور به دونادون، زندگی تکرارپذیر است. [6] آیات قرآن کریم نیز بر تک فرصتی بودن زندگی در دنیا و عدم بازگشت به دنیا تأکید دارند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائل‌ها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ [مؤمنون/100-99] (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه می‌دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او می‌گویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‌گوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند!. در این آیات شریفه بر تک فرصتی بودن زندگی انسان در دنیا اشاره‌شده است.»
حال پیروان فرقه اهل حق باید بدانند که: اولاً: اهل حق یکی از فِرق منشعب از اسلام می‌باشد، پس اگر بخواهد برای نظام اخلاقی انسان، نظامی غیر از نظام اخلاقی اسلام ترسیم کند، نمی‌توان آن عقیده را پذیرفت. حال چون‌که تکرارپذیر شدن زندگی دنیوی از لوازم باور به دونادون است که با مبنا و اندیشه اسلامی سازگاری ندارد، باید دونادون را عقیده‌ای باطل و منحرف به شمار آورد. ثانیاً: ازآنجاکه ماهیت  دونادون و تناسخ یکی است و برخی از پژوهشگران اهل حق نیز بر بطلان تناسخ تصریح دارند، [7] مقید کردن گردش روح به هزار و یک بدن یا تغییر واژه تناسخ به دونادون و یا هر تغییر دیگر نمی‌تواند ماهیت این اندیشه را که با مبانی اسلامی سازگاری ندارد، عوض کند. ثالثاً: اکثر شما پیروان آیین یارسان، از روی تعصب و تبعیت بی‌چون و چرا از کسانی که از معارف دینی فاصله فراوانی گرفته‌اند و برای رسیدن به مقاصد ناصحیح خود، مروج افکاری باطلی همچون دونادون شده‌اند، حال آیا وقت تفکر و تعقل در مبانی دینی نیست تا از حیرت و سرگردانی در مسئله هویت انسان و انسان‌شناسی رهایی یابید؟ با توجه به اینکه طبق ادله متواتر، اهل حق یکی از فرق اسلامی است، [8] عقایدی همچون دونادون که مخالف صریح اندیشه اسلامی است، نمی‌تواند موردپذیرش قرار گیرد.

پی‌نوشت:

[1] صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام یا کلام خزانه یکی از متون کهن یارستان، چاپ اول، تهران، هیرمند 1375، ص 190
[2] رستمی، منصور، بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، چاپ اول، قم، رسالت یعقوبی، 1392، ص 70  
[3] همان، ص 144
[4] الهی، نورعلی، برهان الحق، چاپ هشتم، تهران، جیحون، 1373، ص 6، 10، 297، 298
[5] خدابنده، عبدالله، شناخت فرقه اهل حق، چاپ اول، تهران، امیرکبیر، 1382، ص 54
[6] موحدیان عطار، علی، تناسخ گذشته و امروز، چاپ اول، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393، ص 220
[7] تیموریان زند، یار مراد، نمی از یم حقیقت، چاپ اول، تهران، هزار کلک، 1382، ص 57
[8] برای آگاهی از ادله وابستگی اهل حق به اسلام بنگرید به: رستمی، منصور، بازشناسی آیین یارسان (اهل حق)، ج 1، چاپ اول، قم، رسالت یعقوبی، 1392، صص 148-144

تولیدی

دیدگاه‌ها

باسلام،باید بگویم اگر مسلمان باشید باید بدانید که اسلام شما را از مسخره کردن و توهین به ادیان دیگر نفی کرده است،سخنان شما نشانه ای از افراطی بودن شماست.در قرآن آمده است که انسان وقتی می می میرد از خدا می خواهد که به زندگی قبلیش بازگردانده شود تا کار نیک انجام دهد ولی خداوند او را باز نمی گرداند چون می داند در آن زندگی تغییری نخواهد کرد بنابراین در برزخ به اعمالش رسیدگی می شود و بر اساس اعمال زندگی قبلیش وارد زندگی جدیدی در جسمی جدید با محیطی متفاوت می شود تا شاید در انجا بهتر عمل کند و بعد از هر زندگی دوباره برانگیخته می شود و وارد مرحله جدیدتری از زندگی می شود تا شاید بتواند تعالی یابد.

سلام. آقای اشکان شما گفنید: در قرآن آمده است که انسان وقتی می می میرد از خدا می خواهد که به زندگی قبلیش بازگردانده شود تا کار نیک انجام دهد ولی خداوند او را باز نمی گرداند چون می داند در آن زندگی تغییری نخواهد کرد بنابراین در برزخ به اعمالش رسیدگی می شود (خب تا اینجا درست و در قرآن هم اومده اما در ادامه گفتید:) و بر اساس اعمال زندگی قبلیش وارد زندگی جدیدی در جسمی جدید با محیطی متفاوت می شود تا شاید در انجا بهتر عمل کند (اینجا دیگه در قرآن نیومده. پس شما اینو از کجا میگید؟)

سلام،در قرآن آمده است که پشت سر آن ها برزخی است تا زمانی که برانگیخته شوند.در اینجا برانگیخته شدن به معنا روانه کردن روح به دنیا و زندگی در جسمی جدید است.همچنین چون در کتاب کلام سرانجام و دفاتر ما درباره دونادون نوشته شده و بر آن تاکید شده دیگر لازم نمی دانم آن را در قرآن اثبات کن.

ببینید جناب اشکان شما گفتید در قرآن اومده تناسخ و دونادون... خوب این ادعای شماست. از ما دلیل خواستم اما شما ادعای سابقتون رو با ادعای جدید تکرار کردید. دلیل نیاوردید. اینکه قرآن گفته "تا زمانی که برانگیخته شوند" معنیش کاملا واضحه بارها در قرآن اومده که در روز قیامت مردم از قبرها برانگیخته میشن و به سوی دادگاه الهی حرکت میکنند تا جایگاه هر انسان در بهشت یا جهنم روشن بشه. این آیه "هیج" ربطی به تناسخ و دونادون و این چیزها نداره. لطفا چنین نسبتی به قرآن ندید.

درود،آقا سامان شما ها اون چیزی که خودتون می خواهید از نوشته های قرآن برداشت می کنید و برای دیگران توصیف می کنید تا از آن برای منافع سیاسی و فرهنگی خود استفاده کنید.بهتر است به جای اینکه از ما ایراد بگیرید خودتان را اصلاح کنید و در اسلام افراطی هایی مانند خود را پرورش ندهید.

پاسخ به اشکان: من فکر میکنم این شما هستید که میخاید از نوشته‌های قرآن برداشت‌های خلاف واقع کنید تا از این برداشت‌های غلط و بی‌ربط، برای منافع سیاسی و فرهنگی خودتون سوء استفاده کنید. بهتر هست خودتون رو اصلاح کنید. قرآن هیچ عقیده ای به تناسخ و دونادون و... نداره همانطور که پیامبر اسلام چنین عقیده نداشت که اگر داشت خوب طبیعتاً لااقل برخی از مسلمین در طول تاریخ به این مسئله اعتقاد داشتند. ولی ما می‌بینیم که در تاریخ صدر اسلام و پس از اون چنین چیزی اصلا و ابدا مورد پذیرش نبود. پس بهتر هست به جای افراطی گری و قلدری، درست رفتار کنید و چیزی که در قرآن نیومده رو به قرآن نسبت ندید.

چرا نظراتم کامل ثبت نمی کنید،آیا می ترسید حقایق افشا شود؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.