انحرافات جریان رایات السود و مکتب نجف

  • 1401/08/14 - 13:19
فرقه احمدالحسن بصری معتقد به تناسخ می باشند! با توجه به مردود دانستن تناسخ در بیانات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) فرقه احمدالحسن این تناقض را چگونه می تواند جواب دهد؟
فتنه احمدالحسن

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه ضاله احمدالحسن بصری پس از شورش 2008 که در عراق داشتند، تبدیل به 5 شاخه شد. هر شاخه از این فرقه، شاخه دیگر را مردود و باطل می دانند. کار تا جایی پیش رفت که هر شاخه ای خود را حق و دیگری را کافر و گوساله سامری می دانست. مهمترین این شاخه ها دو جریان رایات السود و مکتب نجف است. مکتب نجف به سرکردگی حسن حمامی، ناظم العقیلی، علاسالم و واثق حسینی بوده و شاخه رایات السود به سرکردگی عبدالله هاشم و علی الغریفی می باشد.

اعتقادات این دو جریان؛

1. گروه رایات سود معتقدند که گروهی از پیروان احمدالحسن بصری هستند که بر اساس مجموعه ای از روایات، مدعی غیبت احمد بصری می باشند. اما گروه مکتب معتقدند احمد بصری با تشکیل یک صفحه در فیسبوک با مردم در ارتباط مستقیم می باشد و سوالات آن ها را جواب می دهد.

2. مکتب نجف پس از سال 2008 کتاب هایی با نام احمدالحسن بین پیروان خود منتشر کرده است، مثل کتاب «یسئلونک عن الروح» که این کتب را منسوب به احمد بصری می داند. اما رایات سود هیچ کدام از این کتاب ها را برای احمدالحسن بصری نمی داند و حتی احمد در کتب اولیه خود به خیانت و ارتداد بعضی انصار هشدار داده و آن ها بخاطر جمع آوری اموال به کذب گویی مرتکب شده اند.

3. رایات سود ادعا دارند که در روز مرگ ملک عبدالله پادشاه عربستان، احمدالحسن 12 نفر از اتباع رایات سود را انتخاب کرده و به دیدار با امام مهدی (علیه‌السلام) برده است.
4. رایات سود اعتقاد دارند که مکتب نجف کلام احمدالحسن را زیر پا گذاشته و حاکمیت الله را نقض کرده است، چرا که از دولت و حکومت عراق درخواست نماینده در مجلس استان بصره عراق کرده و این مطلب علاوه بر تایید حکومت عراق، به منزله خیانت و نقض قانون حاکمیت الله به شمار می رود.

5. در باور رایات سود، عبدالله هاشم (مستند ساز)، پس از احمدالحسن، همان مهدی دوم در حدیث وصیت شیخ طوسی (ره) است.

6. مهمترین اعتقاد فرقه احمدالحسن باور به تناسخ است، در کلام احمد بصری مشاهداتی نسبت به این باور وجود دارد. اما در شاخه رایات سود این باور بسیار پررنگ تر است و آنها معتقدند احمد اسماعیل بصری همان امام حسین (علیه‌السلام) است که در این زمان به دنیا برگشته است تا به امام زمان (علیه‌السلام) کمک کند.

روایات، صراحت در رد این اعتقاد دارند و اعتقاد به تناسخ در مکتب شیعه عقلا و نقلا مردود شمرده می شود. امام رضا (علیه‌السلام): «من قال بالتناسخ فهو کافر؛ [1] هرکس قائل به تناسخ باشد کافر است.»

آیا گفته احمد که عمل به ادعاهایش را عاصم عن ضلال نامید را می توان بر این گمراهی تطبیق داد؟ مگر نه قرار بود حدیث الغیبة شیخ طوسی بازدارنده از گمراهی باشد؟ پس چگونه  این شاخه ها با این ادعاها در دل این فرقه سبز شد؟

پی نوشت:

(1). وسائل الشیعة، حر عاملی، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، ج 18، ص 558.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.