ترس محدثان اهل سنت از نقل حدیث غدیرخم (قسمت سوم)
بعضی محدثین اهل سنت در طول تاریخ به علت دنیا طلبی و یا به دلیل ترس از کشته شدن، از نقل و انتشار حدیث غدیر خودداری و ممانعت می کردند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابلاغ جانشینی و خلافت امیرمؤمنان (علیهالسلام) در غدیرخم از سوی خداوند متعال، مهمترین وظیفه ای بوده که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مأمور به انجام آن بودند؛ زیرا اگر به هر دلیلی خلافت امیرمؤمنان (علیهالسلام) به مسلمانان ابلاغ نمیشد، دین مبین اسلام ناقص میماند، چراکه تنها راه تکامل دین و مهمترین اصل آن، مسئله ولایت و بیان جانشینی امیرمؤمنان (علیهالسلام) بوده است.
به همین دلیل خدای رحمان به رسول خود میفرماید: «يَاأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ (مائده/67) اى پيامبر! آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. اگر چنين نكنى امر رسالت او را ادا نكردهاى. خدا تو را از مردم حفظ مىكند، كه خدا مردم كافر را هدايت نمىكند.»
یکی از نکاتی که باید در مورد مسئله غدیر بیان شود، ترس محدثین اهل سنت از بیان واقعه غدیرخم است. با آنکه بیشتر اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در غدیرخم حضور داشتند، اما به دلیل اینکه خلفای اهل سنت قصدشان جلوگیری از انتشار حدیث شریف غدیرخم بوده است به همین دلیل محدثین نیز از ترس حکام، از بیان روایت خودداری میکردند.
از جمله محدثان مشهوری که در میان اهل سنت جایگاه ویژه ای دارد، احمد بن حنبل است. شهرت او نزد اهل سنت تنها به خاطر محدث بودن او نبوده، بلکه جایگاه فقاهت او سبب مضاعف شدن شهرتش گشته است. احمد بن حنبل که در زمان حیاتش یکی از فقهای مشهور بوده و از جانب حاکمان و خلفای عامه به عنوان امام و عالم مشهور تعیین گردیده و رابطه ویژه و خاصی با حاکمان داشته، هنگامی که به حدیث غدیر و مسئله جانشینی امیرمؤمنان (علیهالسلام) میرسد، از اعلام آن و صحبت کردن پیرامون خلافت و جانشینی حضرت ابا میکند.
تاریخ گواهی میدهد بسیاری از محدثان و علمای اسلامی به دلیل آنکه جان خود را در خطر میدیدند و خوف از مرگ و کشته شدن داشتند، از حدیث غدیر سخنی به میان نمیآوردند؛ عدم نقل و بیان این حدیث نورانی و تحریف معنای ولی و مولا، نشان از آن دارد که در حدیث شریف غدیر، مولا و ولی به معنای خلیفه و سرپرست بوده و حکومت های جور به دلیل تزلزل پایههای خلافت شان با آن مقابله میکردند.
به عنوان نمونه احمد بن محمد خلال در کتاب خود به خوف و ترس احمد بن حنبل اشاره می کند و می نویسد: «احمد بن محمد بن مطر میگوید: روزی ابوطالب برای ما نقل کرد که از احمد بن حنبل پیرامون سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به حضرت علی (علیهالسلام) که فرمودند: هر کسی من مولای او هستم پس علی (علیهالسلام) مولای او است، سؤال کردم. در این هنگام احمد بن حنبل به من گفت: پیرامون این حدیث هیچ سخنی بر زبان مران و این حدیث را رها کن.»(1)
آنچه مشخص است عناد و دشمنی غاصبان حکومت، تنها در نقل حدیث غدیر و مسئله جانشینی هویدا نشد، بلکه از سوی حکام غاصب، شامل تمام فضائل و مناقب حضرت نیز شده است؛ به این معنا که حکام غاصب و ظالم قصد آن را داشتند تا به هر شکلی جلوی نشر فضائل امیرمؤمنان (علیهالسلام) را بگیرند و محدثین و عالمان اعصار نیز گاهی به دلیل حفظ جان و در امان ماندن از قتل و کشته شدن و گاهی به خاطر ثروت اندوزی و دنیا طلبی دست از نقل احادیثی همچون حدیث شریف غدیر کشیدهاند. آنان تا جایی پیش رفتند که هر روایتی که به نوعی به خلافت و جانشینی بلافصل امیرمؤمنان (علیهالسلام) بازگردد را حذف کرده، یا به سمت تحریف آن پیش میرفتند.
احمد بن محمد خلال در کتاب خود به ممانعت احمد بن حنبل از بیان روایاتی که به نوعی بازگو کننده خلافت امیرمؤمنان (علیهالسلام) بوده اشاره می کند و می نویسد: «ابوبکر مروذی میگوید: از احمد بن حنبل پیرامون سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که به حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: یاعلی! نسبت تو به من همانند هارون به موسی است، پرسیدم تفسیر آن چیست؟! احمد بن حنبل در پاسخ گفت: ساکت باش و از این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هیچ مپرس.»(2)
باید دانست که سند هر دو روایت مذکور صحیح است و در اصل روایت هیچ خدشهای وجود ندارد. آنچه که باید در آن دقت شود، معنای ولی و مولا در حدیث شریف غدیر و قرائن دیگر در احادیث نبوی (صلیاللهعلیهوآله) است که نشان از خلافت و جانشینی امیرمؤمنان (علیهالسلام) دارد و همین امر مهم سبب شده تا در طول تاریخ محدثان اهل سنت در نقل آن کوتاهی کنند.
پینوشت:
1. أبوبكر أحمد بن محمد بن هارون بن يزيد الخلال، السنة، ج2، ص348، رقم: 461، چاپ اول، دار الراية - الرياض - 1410هـ - 1989م. «وأخبرنا أحمد بن محمد بن مطر أن أبا طالب ... قال لا تكلم فی هذا دع الحديث كما جاء إسناده وهذا الأثر صحيح.»
2 . أبو بكر أحمد بن محمد بن هارون بن يزيد الخلال، السنة، ج2، ص348، رقم: 461. «أخبرنا أبو بكرالمروذي قال سألت أبا عبدالله عن قول النبي ... أيش تفسيرة قال أسكت عن هذا لا تسأل عن ذا الخبر كما جاء إسناده إسناده صحيح.»
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید