تولد نامشروع رژیم صهیونیستی با اعلامیه بالفور

  • 1401/02/18 - 07:36
اعلامیه بالفور از سوی جِیمز بالفور وزیر امور خارجه وقت انگلیس به لرد روچیلد نوشته شد. انتشار این اعلامیه در زمان خود توجه زیادی را جلب نکرد ولی بعد ها مدارک رسمی ثابت کردند که اعلامیه مزبور قبلاً به سران آمریکا، فرانسه و ایتالیا عرضه شده و آنها موافقت خود را با آن اعلامیه و ورود صهیونیست ‌ها به فلسطین اعلام کردند.
 اعلامیه بالفور

 سنگ بنای رژیم صهیونیستی با اعلامیه بالفور استقرار یافت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از عجیب ترین اسناد بین المللی تاریخ، «اعلامیه بالفور»[1] است؛ زیرا به موجب آن دولت استعمارگر انگلیس، سرزمین فلسطین را که مالک آن نبود، به نیابت از کسانی که مالکش بودند(فلسطینیان) و استحقاقش را داشتند، به کسانی بخشید که اصلاً استحقاق آن را نداشتند(صهیونیست ها). فاجعه ای که به نحو بی سابقه ای در تاریخ، به اِشغال یک سرزمین و آواره شدن یک ملت منجر شد.

اعلامیه بالفور که از زمینه های اساسی تأسیس رژیم صهیونیستی به شمار می رود،[2] در هنگامه جنگ جهانی اول، در دوم نوامبر سال 1917، از سوی «لرد آرتور جِیمز بالفور»[3] وزیر امور خارجه وقت انگلیس به «لرد روچیلد»، ثروتمندترین مرد یهودی آن روز جهان و از حامیان اصلی صهیونیسم، نوشته شد. بالفور در این اعلامیه قول داد که دولت انگلیس از یهودیان برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین حمایت خواهد کرد.

به دنبال صدور این نامه، مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت برنامه منظمی آغاز شد. در فاصله بین جنگ جهانی اول و دوم تعداد یهودیان ساکن در فلسطین از 90 هزار نفر در 1914 به 238 هزار نفر در 1933 رسید.[4] اما آن‌چه به تأسیس دولت یهودی در فلسطین سرعت بخشید، جنگ جهانی دوم و کشتار یهودیان بود، که صهیونیست ‌ها در این قتل عام، نقش مهمی داشتند و در واقع به هیتلر و حزب نازی خط می ‌دادند.[5]

این آغاز نزاع های اعراب فلسطین و صهونیست ها شد و از سوی دیگر باعث جنگ های متعددی بین اعراب و این رژیم اشغالگر شده است. این اعلامیه از نظر اعراب، دلیلی بر وجود یک توطئه امپریالیستی از سوی انگلستان علیه فلسطینیان و اعراب بوده است.

متن اعلامیه بالفور عبارت است از: «دوست عزیزم لرد روچیلد، بسیار خوشبختم که از طرف حکومت اعلی حضرت پادشاه بریتانیا، اعلامیه زیر را مبنی بر موافقت با خواست صهیونیست ها که به وسیله کابینه تصویب شده است به اطلاعتان برسانم. حکومت اعلی حضرت تأسیس کانون ملی یهودیان را در فلسطین با نظر مساعد تلقی می کند و برای رسیدن به این هدف، مساعی حسنه خود را به کار خواهد برد، مشروط بر این که هیچ نوع اقدامی که به حقوق مدنی و مذهبی اجتماعات غیر یهودی در فلسطین و یا به حقوق و موقعیت سیاسی یهودیان در کشورهای دیگر لطمه بزند، انجام نگیرد... تحقق یافتن وعده هرتصل، نوید آغاز عصر نوین برای صهیونیست‌هاست..... مایه سپاس گذاری من خواهد بود که مفهوم این اعلامیه را به اطلاع اتحادیه صهیونیست ها برسانید.[6]

مصوبه بالفور به صورت امضا شده، به دست روچیلد داده شد و از او خواسته شد که به واشنگتن تلگراف کرده تا موافقت ویلسون، رئیس جمهور آمریکا را بگیرد. ویلسون بعد از دریافت اعلامیه بالفور، با آن موافقت کرد و صدور آن را تبریک گفت. ایتالیا در نهم می 1918، و فرانسه در چهاردهم فوریه 1918 نیز بعد از صدور رسمی بالفور، آن را پذیرفتند.[7]

بالفور با این بیانیه، دل صهیونیست ‌ها را به دست آورد و حمایت آن‌ها را خرید[8] ولی اعراب تا حدود 1950 از پیدایش اعلامیه بالفور، جز در حد بسیار محدود، اطلاعی نداشتند.[9]

اقدام تاریخی بالفور به حدی برای جامعه یهود مهم ارزیابی می شود که همه ساله رژیم اشغالگر صهیونیستی از نخست وزیر یا وزیر امور خارجه انگلیس دعوت می کند تا در مراسم سالگرد اعلامیه بالفور سخنرانی کند.[10] انگلستان همچنان اعلامیه بالفور را دستاوردی دانسته و به آن افتخار می کند.[11]

انتشار این اعلامیه در زمان خود توجه زیادی را جلب نکرد و بسیاری گمان می کردند پس از مدتی به فراموشی سپرده خواهد شد اما تاریخ غیر از این را نشان داد. در آن دوران تصور بر این بود که این اعلامیه یک اقدام محض انگلیسی است، ولی بعدها مدارک رسمی ثابت کردند که اعلامیه مزبور قبلاً به «ویلسون» رئیس جمهور آمریکا و نیز به سران فرانسه و ایتالیا عرضه شده و آنها موافقت خود را با آن اعلام کردند.

بعد از اتمام جنگ جهانی دوم، ویلسون توافق ‌نامه 14ماده ‌ای صلح را پیشنهاد کرد که بر اساس آن آلمان باید از سرزمین‌ های متحد و حامی خود که از جمله عثمانی بود، دست بردارد. انگلستان به خاطر وعده ‌ای که به صهیونیست ‌ها داد، هنگام تقسیم میراث عثمانی، فلسطین را سهمیه خود قرار داد.[12]

بنابراین، امضای تصویب ‌نامه بالفور از سوی انگلیس در روز دوم نوامبر 1917، یعنی درست یک سال قبل از سقوط و تجزیه عثمانی و اشغال فلسطین، در حقیقت اعلام تشکیل حکومت مدنی یهود در فلسطین از سوی انگلیس در سال 1920 و تصویب ‌نامه سازمان ملل متحد مبنی بر آزادی کامل یهود برای تأسیس دولت ناسیونالیسم در 1922م بود. پس از تصویب‌ نامه سازمان ملل، دولت انگلیس «هربرت صموئیل یهودی» را به نمایندگی از خود به فلسطین اعزام کرد. او در مدت 50 سال استقرار در آنجا، 600 هزار یهودیِ پراکنده در سراسر جهان را سکونت داد و زمین‌ها را با زور از اعراب خرید و به دست صهیونیست ‌ها داد.[13]

پی نوشت:
[1]. Deslavation Balfeur
[2]. عبد الوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران: وزارت اور خارجه، 1374، ص 14- 17
[3]. Lord Arthur James Balfeur
[4]. Anita Wolff, "Zionism" in Encyclopedia Concise Britannica, London, 2006, p. 2110- 2111
[5]. عبد الله مبلّغی آبادانی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، قم: حرّ، 1376، ج 2، ص 687
[6]. داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، چاپ چهارم، تهران: مروارید، 1376، ص31- 32؛ علی آقابخشی و مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، چاپ سوم، تهران: مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1376، ص 34
[7]. عجاج نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: آستان قدس، 1373، ص 71؛ یوری ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونیسی، تهران: امیرکبیر، 1353، ص 110؛ سید محمد شیرازی، دنیا بازیچة یهود، ترجمه سیدهادی مدرسی، اصفهان: حجت، 1378، ص 48
[8]. شون لنگ، تاریخ قرن بیستم، ترجمه مهرک ایوانلو، تهران: آوند دانش، 1392، ص77
[9]. عجاج نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 49
[10]. حامد کفاش و فاطمه شفیعی سروستانی؛ دایره المعارف مصور تاریخ یهودیت و صهیونیسم، تهران: سایان، 1391، ص 181
[11]. تایمز اسرائیل، 13 دسامبر 2016
[12]. شون لنگ، تاریخ قرن بیستم،‌ ص 85- 86؛ اکرم زعیتر، سرگذشت فلسطین، ترجمه اکبر هاشمی رفسنجانی، قم: حکمت. بی‌تا، ص 97- 98
[13]. عجاج نویهض، پروتکل‌های دانشوران صهیون، ص 52- 53؛ سید محمد شیرازی، دنیا بازیچة یهود، ص 48- 49

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.