معنای آخرالزمان در روایت ام هانی ثقفیه
آخرالزمان از جهت لغوی به معنای پایان زمان و دوران و از لحاظ اصطلاحی در فرهنگ شیعه، از زمان نبوت حضرت محمد (ص) تا زمان ظهور و برپایی قیامت را شامل شده و قرائن حالی معنای آن را مشخص می کند. بنابر قرائن موجود، مقصود از آخرالزمان در روایت ام هانی، معنای اول، یعنی بازه زمانی دین اسلام است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهائیان برای اثبات مهدویت علی محمد شیرازی به عنوان امام دوازدهم شیعیان، به روایت ام هانی ثقفیه از امام محمد باقر (علیه السلام) استناد کرده و عبارت (هذا مولود فی آخرِ الزمانِ) را در ردّ فرزند بلافصل بودن مهدی موعود از امام حسن عسکری (علیه السلام) می گیرند؛ تا از این طریق، زمان میلاد حضرتش را هم زمان با بروز تولد پیشوای خود نتیجه گیرند.[1]
اما متن روایت مورد ادعای بهائیان: امام باقر (علیه السلام) در جواب سؤال اُم هانی ثقفیه (از آیات 15 و 16 سوره تکویر) می فرمایند: «هذا مولود فی آخرِ الزّمانِ هو المهدیّ من هذه العترۀ تکون له حیره و غیبه یضلّ فیها أقوام و یهتدی فیها أقوام فیا طوبى لک إِن أدرکتیه و یا طوبى لمن أدرکه [2]؛ این مولودى است در آخرالزمان. اوست مهدى از این خاندان. براى او یک حیرت و غیبتى باشد که مردمى در آن گمراه شوند و مردمى هدایت یابند. خوشا به حال تو اگر او را دریابى و خوشا به حال کسی که او را دریابد!»
اما گذشته از ضعف سندی قابل توجه این روایت و امکان حمل آن بر عقیده شیعه در مورد میلاد امام زمان (علیه السلام)[3] عبارت (مولود فی آخرالزمان) توسط بهائیان به تولد حضرت مهدی (علیه السلام) در آخرالزمان و با فاصله تاریخی از معصومین (علیهم السلام) معنا میشود؛ اما به راستی آخرالزمان در زبان دین و خصوص این روایت، چه مفهومی داشته و به چه زمانی اطلاق میشود:
«آخرالزمان» از جهت لغوی به معنای پایان زمان و دوران و از لحاظ اصطلاحی در فرهنگ شیعی، دارای معنایی وسیع بوده که از نبوت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) تا برپایی قیامت را شامل میشود. کاربرد آخرالزمان در روایات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
دسته اول: تعبیر از دوران دین اسلام به آخرالزمان: منظور از آخرالزمان دوران نبوت خاتم الانبیاء و دین اسلام باشد؛ چرا که به نصّ قرآن کریم، بعد از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبری و بعد از دین اسلام، دینی نخواهد آمد.[4] پس حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر آخرالزمان و دین اسلام، دین آخرالزمان و امت اسلامی، امت آخرالزمان میباشند.[5] این تعبیر در روایات زیادی وارد شده و در لسان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) که وقایع آخر الزمان را بیان میفرمودند و وقایعی را که در زمان ائمه و پس از ایشان یا قریب به آن زمان واقع شده (مانند غلبه بنی عباس و انقراض آنان) را برمیشمردند.[6]
دسته دوم: تعبیر از دوران ظهور به آخرالزمان: آخرالزمان در بخشی از روایات، به زمان ظهور حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حوادث قبل و بعد از آن مربوط اطلاق شده است. در روایات زیادی زمان ظهور حضرت، آخرالزمان دانسته شده از جمله این روایت: «قال أمیرالمؤمنین (علیه السلام) و هو علی المنبر : یخرج رجل من ولدی فی آخر الزمان [7]؛ امیرالمومنین (علیه السلام) بر روی منبر فرمودند: مردی از فرزندانم در آخرالزمان خروج میکند.»
دسته سوم: آخرالزمان در بخشی دیگری از روایات، به زمانی خاص اشاره نداشته و ناظر به ضعف ایمان و تضعیف شعائر دینی در آینده است؛ از جمله این روایت از حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله): «یأتی فی آخر الزمان ناس من أمتی یأتون المساجد یقعدون فیها حلقا ذکرهم الدنیا وحب الدنیا [8]؛ در آخرالزمان، مردمی از امت من میآیند در مساجد حلقه هایی میزنند. حرفشان دنیا و محبت به دنیاست.»
دسته چهارم: آخرالزمان در برخی از روایات به زمانی نزدیک به قیامت و وقوع نشانههای آن اشاره دارد. چنانکه در تفسیر آیهی پنجاه سوره یس میخوانیم: «ذلک فی آخر الزمان... [9]؛ این واقعه در آخرالزمان است که صیحهای بر مردم واقع میشود، در حالی که مردم در بازارها به تجارت و معامله مشغول هستند. پس همگی در مکانی که حضور دارند، میمیرند و کسی نمیتواند به منزلش برگردد و کسی نمیتواند وصیتی کند.»
معنای آخرالزمان در روایت أم هانی ثقفیه:
حال که روشن شد تعبیر آخرالزمان در روایات، دارای معنایی وسیع و مصادیق چهارگانهای است؛ اما اینکه کدام معنا از آخرالزمان مقصود است، به قرائن حالی روایت برمیگردد. بنابر قرائن موجود، مقصود از آخرالزمان در روایت ام هانی، معنای اول، یعنی بازه زمانی دین اسلام است. برخی از قرائن عبارتند از:
اول: تأویل «خنس» و «کنس» در آیه شریفه به مهدی موعود (علیه السلام) است؛ چرا که او دارای غیبتی است، همانند ستارگان پنهان شونده. به این صورت که اگر آخرالزمان نزدیک قیامت باشد، دیگر غیبت و بازگشت از آن معنا ندارد.
دوم: تعبیر امام باقر (علیه السلام) به ام هانی «طوبی لک ان ادرکته؛ خوشا به حالت اگر او را درک کنی» که معاصر ایشان است؛ به تحقق مولود در آینده نزدیک اشاره دارد.
سوم: اینکه آخرالزمان به معنای زمانهای متأخر باشد؛ اما متعلق «فی آخرالزمان»، یظهر یا یقوم باشد؛ به این معنی که «مولود فی آخرالزمان»؛ یعنی «مولود یظهر أو یقوم فی آخرالزمان، مولودی که درآخرالزمان ظهور میکند یا قیام میکند» به قرینه روایاتی که چنین مضمونی در آن وارد شده است.[10] دیگر اینکه تعبیر آخرالزمان را به معنای لغوی آن و «ال» آن عهد و اشاره به زمان ائمه معصومین (علیهم السلام) دارد و منظور از آن مهدیای است که در آخر زمان ائمه: متولد میشود؛ یعنی او آخرین امام از نسل ائمه (علیهم السلام) میباشد.[11]
چهارم: در دو روایت دیگر که هم مضمون و معنای با این روایت هستند، از جهت سندی قویتر از این روایت میباشند و احتمال میرود اصل فرمایش امام معصوم آن بوده که به این شکل درآمده؛ تعبیر «امام یخنس سنه ستین و مأتین» به کار برده شده است.[12] یعنی امامی که در سال ۲۶۰ ق غائب میشود. این دو روایت قرینه بر آن است که مراد از آخرالزمان در روایت مورد بحث نیز، همان زمان ولادت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. لذا این پیشگویی معجزهای از امام باقر (علیه السلام) میباشد که بیش از۱۲۰ سال قبل از ولادت حضرت مهدی (علیه السلام)، آن را به أم هانی بشارت میدهد.
پینوشت:
[1]. به نقل از گروههای تبلیغی بهائیت.
[2]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، رسولی محلاتی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ ق، چاپ دوم، ج۵۱، ص۱۳۷: ح۴٫
[3]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: نقد سندی و دلالتی استدلال بهائیان به حدیث ام هانی در باب زمان تولد امام زمان (عج)
[4]. «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ [احزاب/40]؛ محمّد (صلی الله علیه وآله) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختمکننده و آخرین پیامبران است.»
[5]. چنانکه در روایات بسیاری، از پیامبر اسلام، با تعبیر پیامبر آخرالزمان یاد شده است: «…بأنه یبعث نبیا فی آخر الزمان یکون مخرجه بمکه…». عروسى حویزى، تفسیر نور الثقلین، مصحح: رسولی محلاتی، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ ق، چاپ چهارم، ج ۴، ص ۲۴۷. محسن فیض کاشانى، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران: مکتبه الصدر ۱۴۱۵ ق، چاپ دوم، ج ۲، ص ۳۲۷. ج ۴، ۱۷۳.
[6]. احمد شاهرودی، حق المبین، نشر الماهر، ۱۳۳۳، نسخه الکترونیک، ص ۴۳۴.
[7]. علی بن حسین ابن بابویه، الامامه و التبصره من الحیره، قم: مدرسه الإمام المهدی صدوق، چاپ اول، ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۶۵۳.
[8]. محسن فیض کاشانى، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران: مکتبه الصدر ۱۴۱۵ ق، چاپ دوم، ج ۲، ص ۳۲۷.
[9]. علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، قم: دار الکتاب، ۱۴۱۴ ق، چاپ سوم، ج۲: ۲۱۶.
[10]. احمد شاهرودی، حق المبین، نشر الماهر، ۱۳۳۳، نسخه الکترونیک، ص ۴۳۴.
[11]. ابوطالب حسینی شیرازی، اسرارالعقائد در اثبات امامت دوازده امام ورد بر طائفه بابیه، بمبئی: چاپخانه مظفری، ۱۳۲۰، چاپ اول، ص ۶۴.
[12]. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق، چاپ اول، ج ۱، ۳۴۱: ح ۲۳؛ همان، ج ۱، ص ۳۴۱، ح ۲۲.
افزودن نظر جدید