آستیاگ پادشاه آریایی انسان یا گرگ؟

  • 1400/11/16 - 08:00
آستیاگ، پادشاه ماد، در اثر یک کابوس، به وزیرش (هارپاگ) فرمان داد نوه‌اش را (که نوزاد بود) به قتل برساند. اما هارپاگ دلش به حال نوزاد می‌سوزد و او را نمی‌کشد. پس از مدتی که آستیاگ فهمید وزیرش نافرمانی کرده، از روی خشم، دستور می‌دهد پسر هارپاگ را به قتل رسانده؛ آن را تکه تکه کنند. سپس از آن خوراک تهیه کنند و به خورد وزیر بدهند!
آستیاگ، پادشاه آریایی، انسان یا گرگ؟

آستیاگ (پادشاه ماد) به وزیرش دستور می‌دهد یک نوزاد را به قتل برساند. اما وزیر، نافرمانی می‌کند. پس آستیاگ دستور داد تا پسر خردسال وزیر را به قتل رسانده، تکه تکه کرده؛ بر سر سفره، به خوردِ وزیر بدهند! آیا ما مجازیم این را بهانه‌ای قرار دهیم و آریایی‌ها را وحشی بنامیم؟ خیر. رفتار یک عده را به پای همه نمی‌نویسیم. در قضاوت‌های تاریخی باید عدل و انصاف داشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دعواهای ما با جریان باستانگرای دُگم، این است که آنان حاضر نیستند هیج انتقادی از تاریخ ایران باستان را بپذیرند. تلاش می‌کنند چهره و تصوّری منزّه و رؤیایی از پادشاهان ایران باستان نشان دهند. یکی از پادشاهان حکومت ماد (که مادها، آریایی بودند)، آستیاگ (یا ایشتوویگو) نام داشت.

آستیاگ، پادشاه ماد، خوابی دید و خوبگذاران، این گونه خوابش را تعبیر کردند که نوه‌ی تو، حکومت تو را برخواهد انداخت. آستیاگ به وزیرش هارپاگ (=ارپاکه) فرمان داد نوه‌اش را (که نوزاد بود) به قتل برساند. اما هارپاگ دلش به حال نوزاد می‌سوزد و او را به یک زن و شوهر چوپان در صحرا می‌سپارد. زمان می‌گذرد تا اینکه آستیاگ متوجه می‌شود هارپاگ، نوه‌اش را نکشته است. پس خشمگین شده، دستور می‌دهد پسر هارپاگ را به قتل رسانده؛ آن را تکه تکه کنند. سپس از آن خوراک تهیه کنند و بر سر سفره بیاورند. همچنین سر و دست و پای این پسرک را در سبدى گذاشتند و روی آن را پوشاندند. هارپاگ، نادانسته بر سر سفره، گوشت پسرش را می‌خورد و در پایان، آستیاگ به او می‌گوید که چون از دستور من سرپیچی کردی، گوشت پسرت را به تو خوراندم. هارپاگ، وحشت‌زده و با قلبی شکسته، بقایای جسد پسرش را برمی‌دارد و می‌رود.[1]

اکنون باید پرسید که آیا این وصف انسان است؟ کدام انسان حاضر می‌شود دست به چنین کاری بزند؟ اگر چنین رفتار زشتی توسط یک عرب انجام می‌شد، حتماً جریان باستانگرا این گونه قضاوت می‌کردند که «همه‌ی عرب‌ها بد و وحشی و خونخوار هستند». همچنین اگر یک تُرک به چنین رفتاری دست می‌زد. یا اگر یک مسلمان چنین کاری انجام شود، رسانه‌های باستانگرای اسلام ستیز، همسو با صهیونیست‌ها و بی‌دین‌ها (لامذهب‌ها: لامصّب‌ها) و... این را بهانه‌ای را برای اهانت به اسلام قرار می‌دادند. حال آیا ما مُجاز به این نوع قضاوت هستیم که همه آریایی‌ها وحشی و خونخوار و روان‌پریش هستند؟ خیر. مجاز نیستیم. پس چه بهتر که عدل و انصاف را در همه حال رعایت کنیم.

پی‌نوشت:

[1]. هردوت، تاریخ هرودوت، کتاب اول، بند 119.
پرویز رجبی، هزاره‌های گمشده، جلد دوم: هخامنشیان به روایتی دیگر، تهران: نشر توس، 1380، صص 87-88.

تولیدی

دیدگاه‌ها

بد نیست ماجرای سندباد رو در دوره ابتدایی استیلای اعراب بر خراسان بخوانید تا بفهمید که توحش انسان حد و مرزی نداره، انسان به مرتبه ای سقوط میکنه که هیچ حیوانی را به آن راه نیست

درباره سنباد هم توضیح داده بودیم: https://www.adyannet.com/fa/news/13500

برای این ادعا آیا هیچ سند و مدرک تاریخی وجود دارد یا اینکه این هم ساخته ذهن دروغ پرداز دستگاه تبلیغات پرپکانی شماست؟؟؟

این نوشتار با سند و مدرک و ادبیاتی منصفان و خیرخواهانه نوشته شده است. اما باز هم برخی حاضر به قبول حقیقت نیستند چون ذهن مریض و سیاه این افراد، عادت کرده دروغ را باور کند مثل کسی که سالها سر و کارش با فضولات و نحاسات است و به بوی گند پلیدی خو گرفته و از از بوی گلاب نفرت دارد. در این جامعه کسانی را داریم که دقیقاً مانند برخی حیوانات، تعصبات قومی قبیلگی دارند و هر واقعیتی که به هویت گلّه‌شان آسیب بزند را برنمی‌تابند.

اولا هارپاگ وزیر نبوده سردار سپاه بوده دوما به نظر شما یونانی ها که سالیان سال دشمن خونی ایرانی ها بودن چطور ممکنه منصفانه و خیرخواهانه همچین چیزی رو بنویسن سوما شما اول برید تاریخ رو بخونید و ببینید اعراب بعد از فتح ایران چه بلاهایی سر ایرانی ها آوردن بعد بیاید برای ما از وحشی بودن آستیاگ صحبت کنید اگر هم بخوایم قبول کنیم که آستیاگ پسر هارپاگ رو به خوردش داده که من خودم به شخصه هر چیزی رو محتمل میدونم به دلیل نبود منابع کافی چیزی از خون های که اعراب وقتی وارد ایران شدن ریختن کم نمیکنه

1. وزیر یا سردار، در اصل قضیه تفاوتی ندارد. 2. یونانی‌ها چرا باید دشمن خونی هخامنشیان بوده باشند؟ دلیل این "به قول شما" دشمنی خونی چه بود؟ جز اینکه هخامنشیان به یونان تجاوز کردند و هزار وحشی‌گری و خونریزی مرتکب شدند؟ 3. آیا رفتار زشت برخی فاتحین عرب را مذمت میکنید؟ اما همان رفتار زشت و بلکه بدتر (که هخامنشیان مرتکب شدند) را ستایش و توجیه میکنید؟

به نظرتون نمیتونه دلیل دشمنیشون این باشه که حکومت ماد ها و بابل در اون زمان قدرتمند ترین امپراطوری های جهان بودن؟ همینطور که تو تاریخ کل جهان میبینیم تقریبا همیشه دشمنی بر سر به دست آوردن قدرت بوده فکر نمیکنین این دشمنی هم به علت رقابت یونانی ها و ایرانی ها باشه؟ اگر مطالعه کنین میبینین هیچ کجای تاریخ درباره ی جنگ ماد ها و یونان نوشته نشده پس هیچ خون و خونریزی ای هم نشده که دلیل بدگویی هرودوت درباره ی آستیاگ بشه علاوه بر این همه ی دنیا قبول که هرودوت تو نوشته های مبالغه میکرده و همیشه هم نگاه خصمانه ای به شرق داشته یه مثال براتون میزنم که ملموس تر بشه: نطفه ی هندی ها مانند بقیه ی انسان ها سفید و روشن نیست بلکه نطفه ی آنها همچون پوستشان سیاه است!

برداشت من از حرف شما این هست که یونانی‌ها از سر حسادت، از ایرانیان بدگویی کردند. به نظرم این طور نیست. چون یونانیان زندگی خودشان را داشتند. در معماری، هنر، ادبیات و هر چیزی که فکر کنید برتر از هخامنشیان بودند. به نظر من، "اگر" یونانی‌ها حس بدی به ایرانی‌ها داشتند فقط به این خاطر بوده که هخامنشیان به یونان تجاوز کردند و قتل و کشتار و ویرانگری به راه انداختند.

داریم درباره ی آستیاگ صحبت می‌کنیم و مطلبی هم که شما منتشر کردید درباره ی آستیاگه نه سلسله هخامنشیان با مدرک به من ثابت کنید حرفاتون رو من به ازای هر کلمه ای که نوشتم سال ها تحقیق کردم و هرچیزی رو قبول نمیکنم خواهشا یه سندی از حرفاتون بگذارید شاید هم من دارم اشتباه میکنم

پاسخ به ناشناس: به نظرم دلیلی وجود نداره که هردوت با مادها دشمنی داشته، دلیلی وجود نداره که هردوت به مادها حسادت کرده باشه. چون یونانی‌ها هیچ چیزی از مادها کم نداشتند بلکه در همه چیز برتر و بالاتر بودند. در معماری و هنر و ادبیات و اقتصاد و...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.