نقد نظریه استغاثه سنگلجی

  • 1400/09/28 - 10:04
استغاثه به مسئله اختلافی میان وهابیت و مذاهب اسلامی تبدیل شده است. وهابیت با هدف قرار دادن اعتقادات اصیل و ریشه‌ای مسلمانان و بدعت و شرک خواندن آن اعتقادات، ریشه‌های اسلام ناب را تحت تاثیر آراء خود قرار دادند. از جمله افراد تحت تأثیر این تفکر "شریعت سنگلجی" است که یکی از سردمداران فرقه قرآنیون است.
نقد نظریه استغاثه سنگلجی

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسأله استغاثه و طلب حاجت از غیر خدا، امروزه به یکی از مسائل اختلافی میان وهابیت و مذاهب اسلامی تبدیل شده است. بنا به شواهد تاریخی، اعتقاد به جواز و حلیت این مسأله (استغاثه) در گذشته در میان قدمای مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی، وجود داشت؛ لکن اختلاف‌ها از آن هنگام آغاز شد که فرقه‌ای موسوم به وهابیت در اسلام رخنه کرد و به تدریج با هدف قرار دادن اعتقادات اصیل مسلمانان و بدعت و شرک دانستن آن اعتقادات، شروع به قطع کردن پایه‌ها و ریشه‌های اسلام ناب کردند و عده‌ای را تحت تأثیر آراء خود قرار دادند. از جمله افراد متأثر از وهابیت است، "شریعت سنگلجی" است که یکی از سردمداران فرقه قرآنیون است.

بررسی آثار و آرای "شریعت سنگلجی" نشان از تأثیرپذیری فراوان او از آموزه‌های وهابیت دارد. این امر (تأثیر پذیری از وهابیت) مورد پذیرش موافقان و مخالفان اوست. مقایسه فهرست کتاب توحید عبادت (از آثار اصلی شریعت سنگلجی) با فهرست کتاب التوحید (تألیف محمد بن عبدالوهاب) همسانی قابل توجهی را نشان می‌دهد.

سنگلجی در پاسخ به یکی از مخالفان خود که او را به رونویسی از کتاب التوحید متهم کرده بود، گفته بود که بخش‌هایی از کتاب توحید عبادت را از روی کتاب التوحید محمد بن عبدالوهاب نوشته است، نه تمام آن را! یکی از شاگردان نزدیک شریعت سنگلجی نیز گفته بود که وی در ایام حج، با مطالعه آثار وهابیان به آموزه‌های ایشان گرایش پیدا کرد. بر همین اساس است که برخی، شریعت سنگلجی را اولین کسی می‌دانند که عقاید وهابیت را در ایران ابراز کرد و عده‌ای را دور خود گرد آورد.[1]

یکی از مفاهیمی که از سوی شریعت سنگلجی به عنوان شرک، قلمداد شده "استغاثه" به انبیاء و صالحان و اولیاء الله است. وی با دست آویز قراردادن روایت مورد استناد محمد بن عبد الوهاب در کتاب التوحید، استغاثه را شرک دانسته و گفته است: «استغاثه به قائل شدن قوت و تأثیر در امور معنوی و اموری که غیر از حق تعالی کسی قادر بر آن نیست، برای غیر خداست؛ مثل طلب شفاء مرض و یا وفای دِین از غیر جهت معین یا طلب رزق یا هدایت و غفران گناه و دخول بهشت و موفق شدن به علم و امثال آن. این نحو از استغاثه، مختص به ذات ربوبی است و به غیر او شرک است.»[2]

در تحلیل سخن "سنگلجی" گفتنی است که بر پایه شماری از روایات، استغاثه در سیره عملی اهل بیت (علیهم‌السلام) مورد تأکید قرار گرفته است. بر همین اساس اصحاب ائمه نیز به این مسئله معتقد بودند. در روایتی معتبر، امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «شعارنا یا محمد یا محمد[3] شعار ما اهل بیت (علیهم‌السلام) یا محمد یا محمد است.»
در روایت دیگری آمده است که امام باقر (علیه‌السلام) هرگاه به تب دچار می‌شدند به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) استغاثه جسته و ایشان را به گونه‌ای صدا می‌زد که تا درب خانه، آوای آن حضرت شنیده می‌شد.[4]
طبق نقل تاریخی از کتب معتبر فریقین، صحابه نیز هنگام گرفتاری به قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متوسّل می‌شدند. به عنوان مثال، ابن حجر عسقلانی در بحث استغاثه و توسل به قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌گوید: «قَالَ: اَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِی زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ الَی قَبْرِ النَّبِیّ فَقَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِاُمَّتِکَ فَاِنَّهُمْ قَدْ هَلَکُوا، فَاَتَی الرَّجُلَ ...[5] در زمان عمر مردم گرفتار قحطی شدند. مردی به سوی قبر شریف رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمد و گفت: ‌ای رسول خدا! برای امتت از خداوند باران بخواه؛ چرا که آنان نزدیک است هلاک شوند.. .»[5]

همچنین نقل شده که شخصیت‌های بزرگی چون ابن حِبّان و ابن خزیمه و ابوعلی خلال، شیخ الحنابله نیز در زمان گرفتاری، به قبور اهل بیت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متوسل می‌شدند. ابن حبان (متوفای 350 هـ) در کتاب "الثقات" می‌گوید: «بارها به زیارت قبر علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) رفتم و در مدتی که در طوس بودم، هر وقت مشکلی بر من عارض می‌شد، به زیارت قبر آن حضرت می‌رفتم و از خداوند می‌خواستم که مشکلم را برطرف کند و الحمدلله مشکلم برطرف می‌شد و این را مکرّر امتحان کردم و نتیجه گرفتم.»[6]
نکته مهم این است که بزرگان اهل سنت و شیعه، نه تنها از استغاثه به غیر خدا منع نمی‌کردند؛ بلکه به صراحت مردم را تشویق به استغاثه و توسل کرده‌اند.

پی‌نوشت:
[1]. پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین، «چرا گفتمان دینی شریعت سنگلجی منحرفانه بود نه منتقدانه؟»، ۱۶ مهر ۱۳۹۸.
[2]. توحید درعبادت، شریعت سنگلجی، ص99.
[3]. مرآة العقول، علامة مجلسی، ج18، ص385.
[4]. الكافی، كلینی، اسلامیة، ج8، ص109.
[5]. فتح الباری، عسقلانی، ابن حجر، ج2، ص495.
[6]. الثقات، ابن حبان، ج8، ص457.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.